همه ما روزهای بد زیادی را از سر گذراندهایم و حقیقت این است که روزهای بد زیادی هم پیش رو داریم! در چنین روزهایی افکار منفی به ما هجوم میآورند و وضع را از چیزی که هست، بدتر میکنند. در ذهنمان مدام با خودمان صحبت میکنیم و بدترین شرایط را تصور میکنیم، خودمان را قضاوت و محکوم میکنیم، در دادگاهی که متهم و قاضی و مأمور اجرای حکمش خودمان هستیم. ما نمیتوانی شرایط را تغییر بدهیم، اما یک چیز در کنترل ما است و آن هم افکار منفی است. در این مقاله چند راهکار برای کنترل افکار منفی به شما یاد میدهیم.
وقتی مغز انسان خطر قریبالوقوع را احساس میکند، با صدور دستور ترشح هورمونهای استرس از خودش دفاع میکند. هورمونهای آدرنالین و کورتیزول، ما را در مواقع اضطراری ایمن نگه میدارند. اما مشکل اینجا است که مغز انسان توانایی تفکیک موقعیتهای خطرناک و استرسهای رایج کار و زندگی را ندارد. واکنشهای بدن به موقعیتهای استرسزا در هر دو صورت یکسان است و این اصلا خوب نیست!
ممکن است رژیم خود را با خوردن شیرینی بشکنید و بعد عذاب وجدان بگیرید! تمام روز با خودتان در مورد آن همه شیرینی که با صبحانه خوردهاید، صحبت کنید و خودتان را سرزنش کنید! ممکن است یک رفتار همسرتان را مدام در ذهنتان تکرار کنید. فاجعه همینجا رخ میدهد! یک خطای کوچک باعث میشود چشمتان را بر همه نکات مثبت ببندید و در آخر یک دعوای تمامعیار راه بیندازید! این همان چیزی است که ما به آن نشخوار ذهنی میگوییم.
افکار منفی ممکن است گذرا باشند و ممکن است مدتها شما را راحت نگذارند. ممکن است فقط یک روزتان را خراب کنند یا صدمههای جدیتری به شما بزنند. ممکن است آنقدر ذهن شما را مشغول کنند که شغل و روابطتان را هم تحت تاثیر قرار بدهند و جلوی پیشرفتتان را بگیرند. حتی ممکن است شما را وادار به گرفتن تصمیمهای اشتباه کنند و شما را به بدترین نسخه از خودتان تبدیل کنند. بدترین قسمت افکار منفی این است که واقعیت را منعکس نمیکنند.
افکار منفی درک شما را از تجربیات تغییر میدهند و آسیبهای جسمی، روحی و خلقی به شما میزنند. حتی ممکن است باعث بروز بیاشتهایی عصبی شوند که عواقب بسیار بدی برای بدن شما دارد. در یک کلام، افکار منفی نمیگذارند شما اقدام مثبتی انجام بدهید. کافی است قلم به دست بگیرید و افکار منفی را روی کاغذ بیاورید تا بدانید که چه حجمی از ذهنتان را اشغال میکنند.
شامپانزه درون مفهومی است که توسط پروفسور استیو پیترز ابداع شده است. همه ما از بدو تولد، یک شامپانزه درون داریم که بخشی از ناخودآگاه ما است. این شامپانزه در نوزادی باعث میشد برای جلب توجه دیگران گریه کنیم و حالا باعث میشود از دست رانندگان متخلف عصبانی بشویم. اگرچه این شامپانزه ناخودآگاه شما را تحت تاثیر قرار میدهد، با این حال با تمرین و افزایش خودآگاهی، میتوانید آن را تربیت کنید. اجازه ندهید یک شامپانزه برای شما و رفتارتان تصمیم بگیرد!
ما نمیتوانیم جلوی ورود افکار منفی به ذهنمان را بگیریم، اما میتوانیم کنترل آنها را به دست بگیریم و آنها را به اقدامات مثبت تبدیل کنیم. راهکارهای کنترل افکار منفی را در ادامه مرور میکنیم:
افکار منفی خود را بپذیرید و سعی نکنید از آنها فرار کنید. دلایل بروز افکار منفی را بشناسید تا بدانید چرا و در نتیجه کدام اتفاق در ذهن شما جا خوش کردهاند. با شناختن عوامل محرک، میتوانید تا حد زیادی ذهن خود را کنترل کنید.
ما معمولاً با دیگران مهربانتر از خودمان هستیم. از سوی دیگر اگر از بیرون به ماجرا نگاه کنیم، راهحل درست را پیدا میکنیم. دوستتان را جای خودتان بگذارید و به این فکر کنید که اگر او به جای شما بود، برای کمک به او چه میگفتید؟
نگذارید شامپانزه درون، کنترل افکار منفی را به دست بگیرد. به او امر کنید تا دست از نشخوار کردن افکار منفی بردارد. با تمرین میتوانید شامپانزه را تربیت کنید و به او یاد بدهید در موقعیتهای مختلف، چگونه رفتار کند.
برای مطالعه ادامه مقاله کنترل افکار منفی به وبلاگ آوات مراجعه کنید.
منبع: mindtools