بی شک به دنبال مسیری روشن هستید که شما را از یک ایده خام به یک محصول نهایی برساند. اما چگونه از نقطه A به نقطه B برسیم؟ پرش به فاز کد کردن یک ایده و تبدیل آن به یک نرم افزار کاری غیر منطقی ست، به خصوص زمانی که ایده شما قیاسی ندارد و در مرحله کشف شدن است.
عبارت MVP به چه معناست؟ اگر برای شما سوال است به مقاله ایی در این مورد رجوع کنید . اما شاید از خود بپرسید که POC یا اثبات نمونه مفهومی چیست؟ یا حتی بخواهید در مورد روش ساخت نمونه اولیه یا prototyping بدانید! دنیای فناوری اصطلاحات خاص خود را دارد و ممکن کارآفرینان جوان با ایده های تازه را گیج کند.
امروز، شما را با یک نمای 360 درجه از MVP ها، POC ها و نمونه های اولیه آشنا می کنیم تا بتوانید برای توسعه یک اپلیکیشن گزینه های تجاری مناسبی را انتخاب نمایید. سپس شما می توانید به سرمایه گذاران و آژانس ها مراجعه کنید و این موضوع را بسنجید که کدام یک به بهترین نحو محصولی با حداکثر ارزش را برای مشتری هایتان تولید می کند.
تصور غلط این است که این سه نمونه هایی از MVP ها هستند. اما اینگونه نیست! در واقع هر کدام از آنها بخش هایی از روند توسعه یک محصول هستند.
اثبات نمونه مفهومی دقیقا همان چیزی ست که به نظر می رسد. نمونه مفهومی همان ایده اپلیکیشن شما است ؛ و اثبات مجموعه ایی از اقدامات است که شما برای اینکه ده ها یا هزاران فرد را جذب ایده خود کنید، انجام می دهید. هرگز نباید اپلیکیشن خود را کورکورانه طراحی کنید. شما ابتدا باید بررسی کنید که آیا این ایده علاقه ایی را بین کاربرها ایجاد خواهد کرد یا خیر؟ در غیر اینصورت زمان، پول و منابع شما به هدر می رود.
برای اعتبارسنجی فرضیات و مدل کسب و کار خود، باید بدانید که ایده شما عملی ست یا خیر. ممکن است شما به تحقیق در مورد بازار و مصاحبه کردن بپردازید و داده هایی در این زمینه برای اثبات فرضیات خود جمع آوری کنید. علاوه بر این ممکن است برای بدست آوردن اثباتی برای نمونه مفهومی، از ابزارهای دستی از جمله ایمیل ها، صفحات گسترده Excel ها و پیام کوتاه استفاده کنید. اما باید بدانید که همه اینها بستگی به نقاط لمس شما با مخاطب هدف گذاری شده برای پیاده سازی آن محصول دارد.
اگر شما بازخورد های مثبتی از قبیل ثبت نام های پر تعداد، استقبال از پاسخ دادن به فرم های نظرسنجی و یا پیش خرید های زیاد را دریافت کردید، زمان آن رسیده تا نمونه مفهومی خود را به یک محصول دیجیتال تبدیل کنید.
همانطور که فرهنگ لغت آکسفورد بیان می کند؛ " نمونه اولیه، نسخه اولیه یا مقدماتی از یک دستگاه یا وسیله نقلیه است که اشکال دیگر از آن ساخته می شوند" . اگر بخواهیم به قیاس این تعریف در دنیای دیجیتال اشاره کنیم، باید اینگونه بگوییم که نمونه اولیه، نمایش بصری از آنچه که یک نرم افزار به نظر می رسد را القاء می کند. به کمک نمونه اولیه شما می توانید ایده خود را به منظور جلب رضایت و علاقه مندی سرمایه گذاران و کاربران بالقوه ارائه دهید. فراموش نکنید که یک نمونه اولیه هنوز برنامه کاربردی تلقی نمی شود زیرا هنوز شامل هیچ کدی نیست و داده ایی را پردازش نمی کند.
یک تیم با تجربه UI/UX (طراحی رابط گرافیکی کاربر و تجربه کاربری) می تواند یک نمونه اولیه تاثیر گذار را برای شما تولید کند تا بتوانید آن را با کاربرها به اشتراک بگذارید. این به شما این امکان را می دهد که قبل از شروع تولید یک حلقه بازخورد را آغاز کنید. با دریافت هر باخورد از کاربران ، می توانید نمونه اولیه خود را بهینه کرده و آن را کامل تر کنید. از آنجا که هنوز هیچ کدی وارد نشده است و اپلیکیشنی در کار نیست، اعمال تغییرات در رابط گرافیکی به مراتب کم هزینه تر از تغییر در برنامه کاربردی خواهد بود.
حداقل محصول پذیرفتنی ، یا MVP ، یک نسخه اولیه از یک محصول است که حول یک ویژگی اساسی می چرخد. هدف MVP شناسایی اولین پذیرندگان محصول در شرایطی ست که فرصتی خاص در بازار یافت شود. به عبارت دیگر می توان گفت MVP یک نمونه اولیه عملیاتی و تبدیل شده به اپلیکیشن است.
بهتر است که روند توسعه محصول را با استفاده از یک مثال توضیح دهیم. آوات به عنوان یک شرکت توسعه نرم افزار، با استارت آپ های زیادی سر و کار دارد. ما به مشتری های خود کمک می کنیم که ایده خود را به MVP تبدیل کنند.
برای مثال، ما به یکی از مشتری های خود در تولید یک MVP برای یک پلتفرم شبکه اجتماعی خود کمک کردیم. قبل از شروع توسعه، مشتری ما به یک اثبات نمونه مفهومی برای اپلیکیشن خود نیاز داشت تا مطمئن شود که کاربرها از آن استقبال می کنند.
اولین چیزی که او بررسی کرد، نقاط ضعف یا نیازهایی بود که اینستاگرام و فیس بوک به آن ها پاسخ نداده بود. او فیس بوک را برنامه ایی برای همه پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، و اینستاگرام را به عنوان جایی برای نمایش غرور افراد قلمداد کرد، تا جایی که افراد به جای به اشتراک گذاشتن تصاویر الهام بخش وضعیت اجتماعی خود را به اشتراک می گذارند. او پس از یافتن شکاف ها و جاهای خالی ، به تحقیق درباره دیگر شبکه های اجتماعی پرداخت تا درک بهتری در ساخت شبکه اجتماعی خود داشته باشد. مشتری ما همچنین رفتار دانش آموزان را دنیای آفلاین تحلیل کرد. او متوجه شد آنها می خواهند برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و چیزهایی که آموخته اند، یا حتی یک مکالمه ی ساده با شخصی که مدنظرشان است، با افراد دیگر در ارتباط باشند. علاوه بر این، دیدار با دیگران و توسعه روابط جزئی جدایی ناپذیر در مدارس و خارج از مدرسه است.
او همچنین به دانش آموزان مدارس راهنمایی و دبیرستانی محله خود نزدیک شد تا از آنها بپرسد که ایده او برای آنها جالب است یا خیر. بعد از دریافت بازخورد های مثبت، او مطمئن شد که باید یک اپلیکیشن شبکه اجتماعی توسعه دهد.
بنابراین، ایده اپلیکیشن مشتری ما با تجزیه و تحلیل، تحقیق و گفتگو با کاربران بالقوه تایید شد.
مشتری ما بعد از درک نیاز به برنامه ایی که به دانش آموزان امکان معاشرت و ایجاد یک جامعه را می دهد، در مورد چگونگی ارتباط آن ها با یکدیگر تحقیق کرد. تیم ما در آوات به کمک مشتری به یک رادار فکر کردند که به کاربران کمک می کند افراد دیگری را در نزدیکی خود پیدا کنند. فناوری جغرافیایی به ما کمک کرد تا یکی از ویژگی های اصلی برنامه را پیدا کنیم؛ نقشه ایی را رادار برای شناسایی سایر دانش آموزان .
پس از اثبات نمونه مفهومی، می توانید تولید نمونه اولیه را ادامه دهید. در آوات ما چندین نوع مرحله نمونه سازی را انجام می دهیم : نمونه های اولیه قابل کلیک کردن، نمونه اولیه بصری تعاملی بوسیله HTML/CSS و اپلیکیشن های موبایل بدون بخش اجرایی سمت سرور - تمامی این ها در فرآیند توسعه نمونه اولیه جایگاهی دارند.
شما به وسیله یک نمونه اولیه قابل کلیک یا عملکرد اپلیکیشن ارتباط برقرار می کنید. اما لازم نیست تمامی عملکرد ها را در نمونه اولیه قابل کلیک بگنجانید. گاهی اوقات ، فقط کافی ست برخی از ویژگی ها را به این صورت به نمایش درآورید تا کاربرها و ذینفعان بتوانند جریان اصلی کار را درک کنند.
برای مثال، شما می توانید یک نمونه از اپلیکیشنی که مربوط به دنبال کردن وسایل نقلیه است را در زیر مشاهده کنید. این نمونه اولیه یک دید و حس کلی از اپلیکیشن را به کاربر القاء می کند.
نمونه دیگری که مشاهده می کنید، مربوط به نمونه اولیه بصری تعاملی از یک وب سایت برای مرکز درمان است. در این مورد، عملکرد این وب سایت با کدهای HTML و CSS پیاده سازی شده است. طبیعتا این روش ارزان تر از پیاده سازی یک وب سایت کامل است. نمونه اولیه بصری تعاملی به شما این امکان را می دهد که کل سیستم را در مقابل کاربران و ذینفعان ارائه دهید تا بتوانند تعامل ها را در قالب رابط گرافیکی مشاهده کنند. این نمونه اولیه به شما این امکان را می دهد تا تعامل هایی که به واقعیت نزدیک تر هستند را شبیه سازی کنید.
برای نشان دادن هدف هر صفحه و قرار دادن هر ویژگی خاص برای استفاده ، می توانید از یک اپلیکیشن بدون بخش اجرایی سمت سرور استفاده کنید. این اپلیکیشن تلفن همراه به شما اجازه می دهد با تمامی اقدامات درون یک برنامه تعامل داشته باشید، اما بخش اجرایی سمت سرور وجود ندارد که اطلاعات را پردازش نماید.
بگذارید مروری کوتاه بر فرآیند ساخت نمونه اولیه داشته باشیم. ما نمونه اولیه محصول را ایجاد کردیم تا درک کنیم که ویژگی ها و شکل ظاهری آن محصول چگونه خواهد شد. این مصداق یک طرح قبل از رنگ آمیزی آن است. زمانی که کار طراحی و نمونه سازی محصول به پایان رسید، قاعدتا باید تیم نرم افزاری را برای ایجاد حداقل محصول پذیرفتنی آماده کرد.
برای اولین بار که دریافتید محصول شما کاربردی ست، و اولین بازخورد های مثبت را از کاربرهای خود گرفتید، دیگر شما می دانید که چه مسیری را باید پی بگیرید. حداقل دو مسیر وجود دارد : تغییراتی در رابط کاربری/تجربه کاربری ( UI/UX) محصول دهید یا شروع به ساخت MVP آن محصول کنید.
بخش زیر توسعه برنامه را به قسمت های وابسته به هم تقسیم کرده و آنچه را که قبلا در موردش بحث کرده ایم را خلاصه نشان داده است ؛
اثبات نمونه مفهومی POC :
نمونه اولیه Prototype :
حداقل محصول پذیرفتنی MVP :
# مزیت اول؛ تست کردن ایده یا نمونه مفهومی. قبل از اینکه برای توسعه هزینه ایی کنید، می توانید بفهمید که از ایده شما توسط مخاطبان چه میزان استقبال می شود. هدف از تولید یک محصول که با اثبات مفهوم شروع، سپس به سوی تبدیل شدن به یک نمونه اولیه و MVP حرکت میکند این است که دریابید چقدر می تواند تولید ارزش کرده و به چه میزان حمایت می شود. شما می توانید ایده اولیه خود را بر اساس واکنش و باخورد مخاطبان خود شکل دهید. هر چه زودتر از این مراحل عبور کنید، گزاره ارزشی محصول شما بهتر خواهد شد.
# مزیت دوم؛ توسعه سریع. وقتی که محصولی را با این روش توسعه دهید، تنها به حداقل ویژگی ها نیاز دارید. طبیعتا ساخت محصولی با تمام ویژگی ها زمان بیشتری خواهد برد. با انتخاب مسیر اثبات یک ایده، تبدیل آن به نمونه اولیه و ساخت نسخه حداقلی از آن بسیار کمتر پیش خواهد آمد که دچار اشتباه شوید و همچنین در زمان صرفه جویی خواهید کرد.
در بهترین حالت، مسیر بالا به صورت شکل زیر به طول خواهد انجامید :
# مزیت سوم؛ یافتن کاربرهای وفادار. وقتی به کاربرها اجازه می دهید در مرحله نمونه سازی اولیه با محصولاتان تعامل داشته باشند، در آنها اشتیاق و هیجانی برای استفاده از محصول نهایی ایجاد و آگاهی لازم در مورد برندتان را القاء خواهید کرد.
# مزیت چهارم؛ بارخورد سریع. ممکن است شما درباره نحوه عملکرد و ظاهر محصول خود فرضیاتی داشته باشید، اما خب ممکن است این فرضیات با نظر کاربران مطابقت نداشته باشند. بنابراین هر چه سریع تر بازخوردها را دریافت کنید، سریع تر می توانید محصول تان را با نیاز کاربرها تطابق دهید.
# مزیت پنجم؛ ریسک مالی پایین. سرمایه گذاران زمانی از ایده شما حمایت می کنند که میزان ریسک سرمایه گذاری کم باشد. وقتی ایده خود را اثبات کردید و نمونه اولیه ایی از آن ساختید، به راحتی خواهید توانست محصول خود را برای سرمایه گذاران ارائه دهید. طبیعتا آنها با توجه به شواهد و مدارکی که از محصول ارائه کرده اید، با اطمینان دو چندان بر روی محصول شما سرمایه گذاری خواهند کرد.
وقتی شما از همان ابتدا (یعنی یک ایده خام) شروع به توسعه محصولی می کنید، این موضوع بسیار حیاتی ست که شما ابتدا آن ایده را اثبات کرده، نمونه اولیه ایی از بسازید و نسخه MVP آن محصول را وارد بازار هدف کنید. به یاد داشتن تمامی این اصطلاحات کار سختی ست، اما درک این سه اصطلاح می تواند به شما کمک کند از منظر مناسبی به توسعه یک محصول نگاه کنید.
برای اینکه مطمئن شوید، ایده شما احتمالا موفق خواهد شد، شما نیاز به اثبات آن دارید. اصلا به این خیال نباشید که هر آنچه شما فکر می کنید کاربرها می خواهند، دقیقا همان چیزی ست که آنها نیاز دارند. زمانی که شما توانستید ایده خود را اثبات کنید، شما می توانید شروع به نمونه سازی اولیه و طراحی محصول بپردازید.
پس از اینکه نمونه های اولیه تعاملی را ایجاد کردید و به کاربران اجازه دادید با آن ها تعامل داشته باشند، زمان آن رسیده تا کدنویسی محصول را شروع کنید. علاوه بر این، شما با علم به اینکه قرار نیست بر روی چیزی که ممکن است پول و زمان زیادی را به هدر دهد، شروع به ساخت یک نسخه MVP خواهید کرد.
مطمئن شوید که MVP خود را حول محور نقاط تعاملی اصلی خواهید ساخت. برای انجام این کار، شما باید ویژگی های اصلی و تمام آن ویژگی هایی اضافه ایی که بدون آنها نمی توان ادامه را شناسایی کنید.
اگر پاسخ یک یا چند سوال از بالا بله است، پس قطعا باید مسیر امن بالا را در پیش بگیرید.
اگر تمایل دارید که یک تیم را برای مشاوره و توسعه انتخاب کنید، می توانید با تیم آوات تـمـاس بگیرید و از به هدر رفتن زمان و پول و کاربران جلوگیری کنید!