از دوران گذشته تا عصر حاضر پیوسته مسائل عقلی در حکمت الهی و علم کلام، در مکاتب مختلف شرق و غرب بررسی و به بحث گذاشته شدهاند. اگرچه هر مکتب عقلی، فلسفی و کلامی برای تحلیل مسائل و موضوعات دینی و الهی با نگاه خاص خود با آنها روبهرو میشود، ولی در هیچ دورهای تبیین اندیشههای دینی بدون توجه به مقولات علمی زمان کامل نخواهد بود. بدین لحاظ در ورود به مسائلی همچون «سرنوشت و آزادی» یا «قضا و قدر و اختیارِ» انسان، علاوه بر ضرورت توجه به تأملات کلامی، فلسفی و عقلیِ گذشته و حال، لازم است با مبانی نظری تفکرات دانشمندان علوم طبیعی دربارﮤ سه مقولۀ خدا، انسان و جهان و دیدگاههایی جدید که در علوم فیزیک، شیمی، زیست، روانشناسی و غیره مطرح گردیده است، با ژرفاندیشی مواجه شویم تا از قافلۀ علم واپس نمانیم و با شبهات ناشی از نظریههای جدید علمی با شیوهای عقلانی برخورد کنیم. بنابراین در عصر سیطرۀ علم، هر انسان فرهیخته موظف است با زبان علم آشنایی داشته باشد.
در میان فلاسفۀ شرق و غرب، ملاصدرا در باب علیت نظریهای دارد که در هیچ یک از مکاتب غربی و شرقی مسبوق به سابقه نیست. نظریۀ بدیع او در این باب که «تشأن» نام دارد، از وحدت وجود و توحید سرچشمه گرفته است و با اختیار انسان هیچ منافاتی ندارد. به نظر نگارنده بدون تبیین توحید و وحدت، تقابل میان ضرورت علی حاکم بر جهان هستی و اختیار و آزادی انسان قابل توجیه منطقی نیست. ملاصدرا در رسائل «القضاء و القدر» و «خلق الأعمال» از رهگذر تبیین همین یگانگی حاکم بر جهان، رابطۀ تناقضآمیز آزادی و سرنوشت انسان را روشن کرده است.
ملاصدرا با دیدگاهی انتقادی به آرای مختلف کلامی و فلسفی و عرفانی، ضمن گرایش به نظرگاه عرفا سعی کرده است تا بر اساس نظریۀ وحدت و بساطت وجود و اصل تشکیک در مراتب وجود، بنا بر وحدت در کثرت و کثرت در وحدت به مسئلۀ سرنوشت و آزادی انسان به گونهای بپردازد که اشکالات نحلههای قبلی را با مبانی فلسفی خود برطرف نماید.
سخن از آزادی در برابر سرنوشت و اختیار در برابر جبر، منوط به رفتار ارادی انسان است. بدون اختیار نمیتوان انسان را ملزم به رعایت اصول و دستورات اخلاقی و مسئول اعمال و رفتار خود دانست. با این وصف، تشویق و تنبیه و پاداش و کیفر، مبتنی بر مختار بودن انسان در رفتار ارادیاش است. قضا و قدر الهی در مورد افعال غیرارادی انسان و تمام موجودات دیگر اعم از مجرد و مادی، قطعی و از ارکان جهان هستی است. در عین حال اوامر و نواهی الهی دربارﮤ افعال ارادی انسان از باب «تخییر» و «تحذیر» است؛ یعنی انسان با داشتن عقل و شعور، مختار است تا اوامر الهی را انجام دهد یا در برابر آنها نافرمانی کند. اطاعت از اوامر الهی و عصیان در برابر آن، عواقب خاص خود را دارد که لازمۀ اطاعت و عصیان است.
از نظر ملاصدرا خداوند دارای اراده و علم ازلی و لایتغیر است که از آن در حکمت به «قضای مطلق و حتمی» تعبیر میشود و در قرآن از آن با واژههایی همچون «قلم»، «لوح محفوظ»، «ام الکتاب» و غیر آن یاد شده است. این مرتبه از علم و اراده و قضا، بسیط و واحد و تغییرناپذیر است؛ زیرا عین ذات متحقق بالفعل است. هرچه در قلمرو ظهور حق و صفات او قرار گیرد، به اقتضای شرایط قلمرو امکان و بالقوه بودن، در معرض تغییر و حرکت دایمی جوهری و اشتدادی است که به ترتیب هم جهان مادی و هم عوالم علوی را با نفوسشان شامل میگردد. قضا که در معرض ظهور و تعین و حد و قید و زمان و مکان قرار می گیرد، «قدر» نامیده میشود که در قرآن از آن به «کتاب محو و اثبات» تعبیر میشود. از آنجا که سپهر قضا بسیط است، تمام تناقضات و پارادوکسها در آن مقام وحدت مییابند و نشانی از تضادها و مغایرتها در آن جایگاه نیست؛ بلکه باید گفت جهان متغیر جهان کثرت است و جایگاه تناقضات و اختلافات و تضادها و شرور و غیره آنجاست.
از آنجا که اساس قلمرو قدر، امکان و بالقوگی و صیرورت و شدن است، با قلمرو ضرورت و قطعیت و قضای حتمی که برگرفته از ارادﮤ ازلی است، تفاوت دارد. انسان در قلمرو امکان قرار گرفته است و مصون از تغییر نخواهد بود. در نظام کلی این تغییر در انسان به سمت سیر از نقص به کمال و به سوی خود استکمالی در جریان است؛ به گونهای که هر موجود انسانی که از لحاظ عقلی کمال یافته است، در روز قیامت به منزلۀ یک نوع میگردد. در میان مخلوقات، خداوند به انسان این موهبت را عطا کرده است که به اختیار خود عمل کند تا ثواب و عقاب در برابر اعمال اختیاری او معنای واقعی پیدا کند. امر و نهی الهی قلمروی در نهاد عالم امکان است که انسان خود را با آن میآزماید و با پیروی از آن، سرنوشت خود را آزادانه به سوی رب رقم میزند و با کسب فضایل و کمالات، خداگونه میشود و هدایت مییابد و سعادت دنیا و آخرت را نصیب خود میگرداند.
خلق اعمال، مرتبط با مسئلۀ جبر و اختیار در اعمال ارادی انسان است. قضا و قدر بر حاکمیت مطلق حقتعالی در قلمرو هستی دلالت دارد و حاکمیت او نیز خود به خود به عمل انسان تسری پیدا میکند و این شبهه را به وجود میآورد که آیا ضرورت و حتمیت قضا و قدر در مراتب علم الهی، انسان را در اعمال خود مجبور میکند یا اینکه انسان در قلمرو قضا و قدر در انتخاب و گزینش مختار است و نظام از پیش تعیین شدۀ هستی مانع گزینش و انتخاب او نمیگردد. از آنجا که دو رسالۀ قضا و قدر و خلق الأعمال ملاصدرا در حل این شبهه مکمل یکدیگرند، نویسنده بر آن شد که ابتدا اندیشههای ناب ملاصدرا را در باب سرنوشت و آزادی از این دو رساله استخراج کند و سپس به تبیین و تحلیل و نقد مسائل آن دو رساله بپردازد و در نهایت برای مزید فایده با ترجمۀ کامل این دو رساله، خوانندگان را با محتوای آنها بیشتر آشنا سازد.
آزادی انسان و سرنوشت او از جمله مسائل مهم کلامی و فلسفی است که از آغاز تفکر عقلی او مورد بحث و پژوهش اندیشمندان شرق و غرب قرار گرفته است. همان طور که از متن این دو رساله استنباط میگردد، ملاصدرا در بیان مسئله ابتدا به نقد آرای مختلف کلامی و فلسفی پرداخته و سپس با استفاده از آیات و روایات طریقۀ خود را که مبتنی بر اصالت وجود و ربطی بودن مخلوقات است، فصل الخطاب در باب این موضوع قرار داده است. بدین سان او توانسته است اصل عقلی «امرٌ بین امرین» را که شاهکلید حل مسئلۀ متناقضنمای سرنوشت و آزادی انسان است، به نحو مطلوب و جهانشمول روشن کند.
کتاب حاضر با عنوان سرنوشت و آزادی از دیدگاه ملاصدرا، همراه با ترجمان دو رسالۀ قضا و قدر و خلق الأعمال در چهار بخش تنظیم یافته است؛ به گونهای که خواننده قبل از مطالعۀ ترجمان هر یک از دو رساله، در بخشی مستقل با محتوای رسالهها آشنا میشود و سپس به ترجمۀ اصل متون وارد میگردد.
علاقه مندان جهت دسترسی و خرید کتاب سرنوشت و آزادی از دیدگاه ملاصدرا (همراه با ترجمه دو رساله القضا و القدر و خلق الأعمال) میتوانند به سایت فروشگاه اینترنتی انتشارات آیت اشراق به آدرس ayateeshraq.com مراجعه کنند.