یک لحظه تصور کنید؛
قبل از ظهر است و در خانه نشستهاید و باید تا ساعت ششِ بعد از ظهر، یک مطلب وبلاگ برای کسبوکار ایکس با موضع «۸ نکتهای که در دکوراسیون لاکچری باید رعایت کنید» را بنویسید. عقربهها میچرخند و میچرخند و شما همهجور کار انجام میدهید بهجز نوشتن مطلبتان.
در نهایت هم ساعت شش عصر میرسد و باید یک متن بلند بالای پوزش با چند بهانه عجیب برای کارفرما بنویسید. این فرآیند همان اهمال کاری است که ممکن است شما هم دچارش شده باشید.
هر فصل افراد زیادی در آکادمی باشگاه محتوا برای یادگیری بازاریابی محتوایی ثبت نام میکنند و بعد، کارشان را در کسبوکارها (بهصورت حضوری یا فریلنسری) شروع میکنند. بالای ۸۰ درصد از آنها با این درد بزرگ روبهرو هستند؛ اهمال کاری یا به تعویق انداختن کارها.
در این مقاله کوتاه میخواهم به بیانِ تجارب شخصی خودم در راستای رفع اهمال کاری در فریلنسرها بپردازم. ابتدا به تعریف اهمال کاری میپردازم و بعد ریشههای شکلگیریِ این پدیده را در فریلنسرها بررسی میکنم و در نهایت هم با کمک بعضی از عزیزانی که در موقعیت فریلنسر در حال کار هستند، به راه حلهای نهایی میپردازم. خواهشا از این متن، توقع یک مقاله علمی یا روانشناسی نداشته باشید. این مقاله کاملا تجربی خواهد بود و حتی ممکن است برای شما کافی نباشد.
تعریف سادهای که سایت متمم از اهمال کاری دارد، بهشکل زیر است:
اهمال کاری یعنی اینکه کارهای ضروری را عقب بیندازیم و ترجیح دهیم که ابتدا به سراغ کارهایی با ضرورت کمتر برویم.
پس ما با همین تعریف به سراغ فریلنسرهای تولید محتوا میرویم.
طبق آمار شخصی هر کارشناس محتوایی میتواند روزانه یک تا دو محتوا برای کسبوکارها تولید کند. این محتوا میتواند؛ متن یک وبلاگ ۲۰۰۰ کلمهای باشد، طراحی سوالاتِ مصاحبه برای یک پادکست نیمساعته باشد یا سناریوی ویدیوی آموزشی یوتیوب باشد یا هر آنچه ما به آن تولید محتوای دیجیتال بگوییم. یک فریلنسر تولید محتوا بهطور متوسط در طول شبانه روز میتواند حداقل یک و حداکثر دو محتوا را خلق یا تولید کند (که ممکن است به دهها دلیل، توانِ یک شخص بیشتر و یکی کمتر باشد).
حال فرض کنید که خانم ایکس، یک نویسنده قهار در حوزه گردشگری است. او با توجه به تواناییهای خود میداند که میتواند روزی ۲ مقاله ۱۵۰۰ کلمهای بنویسد. با این اوصاف با چند وبسایت گردشگری در حال همکاری است و باید ۲۰ روز در ماه، ۴۰ مقاله تحویل دهد. تا اینجا برای همه نویسندههای فریلنسر عادی است.
مشکل جایی پیش میآید که خانم ایکس در ماه به جای بیست مقاله، پانزده مقاله تحویل دهد. وقتی در کارهای روزانه او دقیق میشویم، میبینیم بله! ایشان از صبح که بیدار میشود، مشغول کارهایی است که او را از نوشتنِ مقاله دور میکند. سه ساعت توییتر را چک میکند، دو ساعت در اینستاگرام میچرخد، دو ساعت با تلفن حرف میزند، غذا میخورد و خواب عصرانه را بغل میکند و شب هم با خانواده مشغول دیدنِ سریالهای جم میشود.
وقتی از او میپرسید پس چرا مقالههایت را ننوشتی؟ پاسخ میدهد امروز در حال استراحت بودم!
الان که با تعریف اهمال کاریِ تولیدکنندگان محتوا آشنا شدید، وقت وقتِ ریشهیابی مشکلشان است.
من دلایل اهمال کاری برای تولیدکنندگان محتوا را به دو قسمت درونی و بیرونی تقسیم میکنم. بخش درونی به خود شخص و بخش بیرونی به عوامل محیطی مربوط میشود.
فریلنسرهای تولید محتوا زمانی دچار تنبلی یا اهمال کاری میشوند که درک درستی از آینده کاری خود نداشته باشند. یکی از عوامل اصلی انگیزش درونی، چشمانداز یا اهداف بلندمدت است.
راه حل: گاهی از خود بپرسید؛ جایگاه من در ۱۰ سال آینده کجاست؟ میخواهم جزو ۱۰ فریلنسر تاثیرگذارِ محتوایی ایران باشم؟ میخواهم اعتباری در این حوزه کسب کنم؟ میخواهم درآمدم از x تومان به ۲۰x تومان برسد؟ میخواهم در این زمینه کارآفرین شوم؟ میخواهم به صدها نفر آموزش دهم؟ میخواهم مشاور محتوای کسبوکارهای معتبر در ایران شوم؟ با یافتنِ چشماندازتان، مسیر تا حدودی برایتان روشنتر میشود و انگیزهای درونی محرکِ شما در تلاشهای بیشتر شده که خود باعثِ انجام وظایف کوچکِ روزانه شما میشود.
آیا تابهحال شما هم دچار ترس از قضاوت شدهاید؟ یا شده از اشتباه کردن بترسید؟ یکی دیگر از ریشههای تنبلی در فریلنسرها، همین کمال طلبی است یا بهتر است بگویم: کمال طلبی منفی.
شخص برای رسیدن به بهترین و بیاشتباهترین نتیجه، دست از انجام کار میکشد یا پیش خود میگوید: الان من حاضر نیستم، باید بیشتر یاد بگیرم، بیشتر کلاس بروم، بیشتر فکر کنم و دهها توجیه درونی دیگر که باعث تعویق زمان میشود.
راه حل: به قول «وی» در درین درین، بدانید و آگاه باشید که اشتباه کردن بخشی از زندگی شخصی و کاری هر فردی است. تا زمانی که اشتباه نکنید، شیوه درست را پیدا نمیکنید. اصلا نگران قضاوتهای اشخاص نباشید. یکی از کارکردهای مغز، قضاوت است (همانطور که خود شما هم دائما در حال قضاوت محیط درونی و بیرونی خودتان هستید)، بنابراین ترسی از افکار دیگران نداشته باشید. دائما این جملات را در ذهن خودتان تکرار کنید تا عزت نفس شما کاسته نشود.
پیشنهاد میکنم کپشن این پست اینستاگرام من را هم بخوانید.
و هچنین شنیدن این اپیزود از پادکست مسیر محتوا را هم پیشنهاد میکنم.
حالا برسیم به اصلیترین کاری که هر شخص اهمال کار از آن دوری میکند. اگر شما برای هر روز خود یک برنامه مشخص نداشته باشید، در تله "استراحت کردنهای مداوم" گیر میافتید.
راه حل: برای برنامهریزیِ روزانه به وظایف روز بعد خود فکر کنید. مثلا خانم ایکس قرار است یک متن ۱۵۰۰ کلمهای بنویسد، یک پست اسلایدی برای اینستاگرام طراحی و ۱۰ صفحه از کتاب خود را ترجمه کند. خانم ایکس باید روز قبل در نوتِ گوشی یا دفترچه یادداشت خود این موارد را بنویسد و به ذهن خود اجازه دهد این موارد را هضم کند. با شروع روز بعد، ذهنِ خانم ایکس آماده انجام تک تک این موارد خواهد بود چرا که خانم ایکس از روز قبل برای ذهن خود اولویتبندی کرده است.
یکی از اصلیترین عوامل به تعویق افتادن کارهای روزانه فریلنسرها، همین اپهای اینستاگرام، توییتر، تلگرام و بازیهایی هستند که ساعتهای زیادی را از اشخاص میدزدند. این اپلیکیشنها بهگونهای طراحی شدهاند که به خودی خود میتوانند ساعتها شما را مشغول نگه دارند، بدون آنکه بدانید عمرتان بهسرعت در حال گذر است.
راه حل: من شخصا برای این قسمت دو راه حل اساسی دارم. اولین راه حل، خاموش کردن اعلان یا نوتیفیکشنِ تمام اپها در گوشی موبایلتان است. با خاموش کردن نوتیفها بهجز دور شدن از اهمال کاری، کم کم احساس استرس و اضطراب هم از ذهن شما برداشته میشود.
دومین کاری که توصیه میکنم؛ سایلنت یا حتی خاموش کردنِ گوشی موبایلتان در هنگام انجام وظیفه است. شما اگر قرار باشد در دو ساعت یک مطلب وبلاگ بنویسید، گوشی خود را خاموش کرده و تمام تمرکز خود را روی نوشتنِ متنتان بگذارید. (در این دو ساعت قرار نیست کسی خودکشی کند یا جایی آتش بگیرد که نیاز به شما باشد، مثلِ تمام روزهای دیگری که این اتفاق نمیافتد؛ پس لطفا با این حرفها سر خودتان کلاه نگذارید).
فریلنسرهای تولید محتوا یا شخصا با کسبوکارها به فعالیت میپردازند یا از طریق آژانسهای تولید محتوا (مثل باشگاه محتوا، نویسش، واژهبان، الوکانتنت و…). یکی از عوامل اهمال کاری میتواند همین کسبوکارهایی باشد که در نقش کارفرما بازی میکنند. اگر خانم ایکس یک سال است که برای یک کسبوکار مینویسد و هنوز حقالزحمه او بیشتر نشده باشد؛ کم کم این شخص به سمت اهمال کاری روی میآورد. چون با خود میگوید منِ فریلنسرِ تولید محتوا هیچوقت رشد نمیکنم.
راه حل: واقعیت این است که اکثر کارفرماها خوشحال میشوند که شما هیچوقت تقاضای افزایش دستمزد را ازشان نکنید. بهتر است صادقانه محتوای خود را با یک سال پیشِتان مقایسه کنید. اگر واقعا کیفیت کارتان بیشتر شده است (و برای این کار دلایل موثق دارید)، از کارفرما تقاضای هزینه بیشتری کنید.
تجربه شخصی: من بهعنوان کارآفرینی که در حوزه محتوا در حال فعالیت هستم، یکی از رموز رشد باشگاه محتوا را ارزیابی دقیق خوشقولی و متنهای نویسندهها میدانم. ما در باشگاه محتوا هر سه ماه یکبار، نویسندهها را با سه ماه قبلشان مقایسه میکنیم. اگر شخص امتیاز بیشتری کسب کند، بهنسبت حقالزحمه او را هم اضافه میکنیم. کمتر پیش آمده که نویسندهای خودش تقاضای افزایش دستمزد کند و همین امر باعث شده ۹۵ درصد از فریلنسرهای سال گذشته، همکاری خودشان را با ما ادامه دهند. همچنین ریزش نویسندههای باشگاه محتوا در سال گذشته ۵ درصد بود که دلیلِ قطع همکاریِ هیچ کدام از آنها «پایین بودن دستمزد» نبوده است.
هیچ آدمی دوست ندارد کاری کند که دیده نشود. این قضیه برای تولیدکنندگان محتوا هم صدق میکند. یک لحظه خودتان را جای حافظ، مولانا، احمد شاملو، سالوادور دالی یا داوینچی بگذارید و فکر کنید هیچوقت اثرتان را کسی نمیدید! واقعا حس خفگی به آدم دست میدهد. دیده نشدن آدمها را سرد و بیانگیزه میکند و باعث میشود که تلاششان را کمتر یا شاید متوقف کنند.
راه حل: بهتر است اشخاص حرفهای در صنعت خود را پیدا کنید. با آنها در شبکههای اجتماعی (که حضور دارند) ارتباط بگیرید. مقالهای که قلبتان میگوید خوب است را برایشان ارسال کنید و با کمال صبر و احترام، از آنها نظر بخواهید. در این راستا ممکن است هم نظرات گران بهایی نصیبتان شود و خدا را چه دیدید؟! شاید از مقاله شما لذت برده و آن را با دیگران بهاشتراک بگذارند.
مثلا اگر نویسنده محتوای متنی هستید، من افراد زیر را به شما توصیه میکنم:
محمدرضا شعبانعلی، شاهین کلانتری، حامی غفاری، یوسف فراهانی، پارسا کاکویی، سجاد بهجتی، عادل طالبی و کسانی که شاید الان در ذهنم نباشند ولی در دایره ارتباطات شما وجود دارند.
لطفا با کمال احترام از آنها تقاضای بازخورد داشته باشید و اگر بازخوردی نصیبتان نشد، دلسرد نشوید.
حالا که با ریشههای اهمال کاری و راه حلهای شخصی من آشنا شدید، وقت آن است که نظرات برخی از فریلنسرها را هم بخوانید.
نویان نجد دلیل اهمال کاری را بیرونی دانسته و راه حل خودش را اینگونه توصیف میکند:
افزایش پرداختی بهصورت پلکانی با درصد مشخص در قرارداد برای خصوصیات مهم مانند تحویل زودهنگام، ویراستاری، خلاقیت و… خیلی موثر خواهد بود. باید دیدگاه همکاری با فریلنسر یک ارتباط کاری سودمند دوطرفه، طولانیمدت و مشوق رشد باشد تا فریلنسر ترغیب شود، کیفیت و کمیت این ارتباط را مداوم افزایش دهد.
پریسا جعفری دلایل اهمال کاری را درونی دانسته و راه حلهای عالی ارائه کرده است:
به نظرم چند عامل باعث اهمال کاری فریلنسر میشه:
۱. نداشتن مهارت مدیریت زمان (پذیرفتن حجم زیاد کار بدون در نظرگرفتن زمان یا ندونستن اصول اولویتبندی)
راهکار: یاد گرفتن اصول مدیریت زمان و تعادل کار و زندگی (ماتریس آیزنهاور)
ماتریس آیزنهاور، ابزاری برای اولویتبندی کارهاست که در این ماتریس بهتفکیک ضرورت زمانی و ضرورت استراتژیک توجه میشه.
براساس این ماتریس کارهایی که هر فرد در طول روز انجام میدهد به چهار دسته تقسیم میشود:
1. کارهایی که مهم و فوری هستند و بایستی همان لحظه انجام شوند.
2. کارهایی که مهم و غیرفوری هستند و زمانی برای انجام آن کارها باید در نظر گرفته شود.
3. کارهایی که غیر مهم و فوری هستند باید به دیگران سپرده شود.
۴. کارهایی که غیر مهم و غیرفوری هستند، حذف شوند.
۲. نداشتن خود انگیزشی و مشخص نکردن اهداف فردی (یعنی فریلنسر با خودش میگه حالا این کار را هم کردم که چی؟ کی منو میبینه؟)
راهکار: یادگیری اصول هدفگذاری توسط فریلنسر و نکته مهم دیگه اینکه کارفرماها باید بازخوردهای دورهای به فریلنسر بدن تا از ارزش کارش با خبر بشه و بدونه کارش دیده میشه
۳. تنهایی کار کردن باعث میشه فریلنسر بیشتر کمال گرا باشه و اهمال کار بشه
راهکارش: یک کُوچ کنارش باشه، حمایتش کنه و ترغیبش کنه حتی این کُوچ میتونه از اعضای خانواده فریلنسر باشه.
سینا فایضی دلایل اهمال کاری در نویسندگان محتوا را به دو عامل درونی و بیرونی تقسیم کرده و معتقد است باید از تکنیک «دریافتی به ازای پرفرمنس یا عملکرد» استفاده کرد:
به نظرم ما با دو موضوع طرف هستیم:
۱ - افسردگیای که بهواسطه شرایط جامعه، آدمها آگاه و ناآگاه به اون مبتلا هستند.
۲ - حس دریافتی کم به ازای زحمت
اینکه یه نویسنده، محتوای فوقالعادهای بنویسه یا متوسط چه تفاوتی در دریافتیش میکنه؟ آیا اصلا فرد در خودش احساس میکنه که باید مقاله فوقالعادهای بنویسه؟
توی سطوح پایینتر نویسندهها بعضا با مفهوم «حوصلهاش رو ندارم» مواجه میشن، فرد حوصله نداره مراجع مختلف رو بررسی کنه و یه محتوای ۲۰۰۰ کلمهای ازش در بیاره این موضوع میتونه یک عاملش افسردگی باشه، عامل دیگه میتونه ریشهایتر باشه و اصلا روحیات فرد به درد این کار نمیخورده.
برای بحث دریافتی نظر من یه عدد ثابته و در کنارش پاداش برای محتواهایی که خوب یا فوقالعاده هستند و در مجموعه یک دریافتی به ازای پرفورمنس.
برای بحث انگیزه و دوری از افسردگی، معنا دادن به کارشون و کار گروهی و انتخاب آدمهای با روحیهتر به نظرم انتخابهای خوبیه.
زهرا لشکری هم دلایل اهمال کاری را درونی میداند و برای حل آن «تکنیک ۵ دقیقه» را معرفی میکند:
یکی از علتهای اهمال کاری اینه که ما کاری رو شروع نمیکنیم و شروع کردنش رو به تاخیر میندازیم.
قطعا هر کدوم از ما یک سری کارها داریم توی لیست کارهای روزانمون که هر روز موکول میشن به روزهای بعد و هرگز نمیریم سراغشون تا اخرین لحظاتی که مجبور شیم. یکی از تکنیکهایی که میتونیم برای جلوگیری از اهمال کاری به کار ببریم «تکنیک ۵ دقیقه» است.
توی تکنیک ۵ دقیقه ما موظفیم، شروع کنیم و ۵ دقیقه از اون کار رو انجام بدیم، بعد از ۵ دقیقه اگر نخواستیم ادامه نمیدیم ولی حتما ۵ دقیقه باید اون کار رو دنبال کنیم و انجام بدیم و معمولا بعد از ۵ دقیقه ما کار رو ادامه میدیم و دیگه رهاش نمیکنیم!
یک مورد دیگه اینه که باید لیست انجام کار داشت و یک نفر از نزدیکترین افراد موظف کنیم حتما چک کنه در آخر روز اون کارا رو انجام داده باشیم و این طوری نذاریم همه چیو برای روزهای آخر.
مسئلهی بعدی که میتونه کنترل کنه تنبیه یا تشویق کردنه. یعنی در ازای کاری که الان انجامش دادیم و نذاشتیم برای بعدا خودمون رو تشویق کنیم یا بالعکس تنبیه برای خودمون در نظر بگیریم اگه انجامش ندادیم.
گلاره تجزیه چی یک راه حل با اپلیکیشن برنامه ریز پیشنهاد کرده که براساس گیمیفیکیشن فعالیت میکند:
یک اپلیکیشنی طراحی بشه که داخلش پروژه تعریف بشه، وارد هر پروژه که میشی یکسری قسمتها داشته باشه که این پروژه در طول چه مدتی باید تموم بشه (تاریخ شروع و پایان کار) در هفته چند روز برای این کار وقت نیازه (روزها مشخص باشن) در روز چند ساعت برای اینکار زمان گذاشته بشه (باز هم زمان شروع و پایان داشته باشه)
با توجه به نیاز فرد تو این بازه مثلا ۴ ساعتی که برای پروژه کار میکنه چه مقدار استراحت لازمه.
و تمام کارهایی که برای پروژه انجام بشه لیست بشه و جداگانه هرکدوم در روزهای مشخصی نوشته بشه.
حالا فرد هر وقت کار رو شروع کرد در اپلیکیشن دکمه شروع رو بزنه، موقع استراحت دکمه استراحت رو بزنه
و هر کاری انجام شد تیک بزنه.
در نهایت اپلیکیشن روزانه نمره، ستاره یا امتیاز به عملکرد فرد بده. اگر سر تایم کار شروع نشده بود یا میزان کارِ مفید کمتر بود امتیاز از فرد کم بشه.
در نهایت اپلیکیشن یه درصدی از عملکرد فرد رو ارائه میده. کم کم اون فرد خودش رو مقید میکنه سر تایم شروع کنه و چون از قبل برنامه روزانه از کارهایی که باید انجام بشه دستهبندی شده میدونه اون کار باید انجام بشه.
محمد فتاحی دلیل اهمال کاری را بیرونی و مختص کارفرما میداند و به صورت زیر راه حل خودش را ارائه میکند:
۱. کارفرمایی که اقدام به استخدام کارشناس تولید محتوا میکنه، حتما درباره وظایف شغلی اون مطالعه داشته باشه!
۲. اگر کارفرما به کار اون فرد اطمینان داره، لزومی نداره دخالتهای بیجا داشته باشه و نظرات شخصیاش رو به فرد تحمیل کنه (اونجا رو چرا اینجور نوشتی، این پست رو این شکلی طراحی میکردی بد نبود!)
۳. کارشناس تولید محتوا گرافیست نیست و نیاز نیست به نرم افزارهای طراحی مثل فتوشاپ و ایلاستریتور تسلط کامل داشته باشه که مدام پیشنهادات عجیب و غریب بهش میدین.
۴. از فردی که بهعنوان کارشناس تولید محتوا اون رو استخدام میکنند، نخوانهمه فن حریف باشه و یه تنه همه کارها رو پیش ببره! (هم ویدیو ادیت کنه، هم پست اسلایدی مثل فلان بیزینس طراحی کنه، هم قلمش مثل صادق هدایت باشه!)
۵. کارشناس تولید محتوا هم مثل بقیه آدمها باید هزینههای زندگیش رو تامین کنه و نمیتونه با کلمهای ۳۰ تومن و حقوق ماهی ۲.۵_۳ تومن زندگی بچرخونه.
۶. کارفرماها صبور باشند. تولید محتوا یه کار بلند مدت هست و قرار نیست توی یکی دو ماه فروش عجیب و غریبی به وجود بیاره.
۷. کارفرما درباره تفاوت سمتهای شغلی مثل مدیر شبکههای اجتماعی، کارشناس تولید محتوا و مدیر دیجیتال مارکتینگ تفاوت قائل بشن. اینا یکی نیستن! و موقع آگهی دادن حواسشون رو بیشتر جمع کنن.
احسان عبدیپور دلیل اهمال کاری را انگیزه و علاقه میداند:
انگیزه بزرگترین جوابه، شاید انگیزه پول باشه برای خیلیها، ولی پول به تنهایی کافی نیست، پول وقتی کافیه که از منطقه امنت زده باشی بیرون وگرنه انگیزه قویای نیست. اینجا عشق و علاقه حرف اول و آخر را میزنه، علاقه یه کارت، عاشق رقصیدن انگشتات روی کیبورد باشی، نمیتونی تنبلی کنی چون لذت کل وجودت را میگیره و مشتاقانه کار میکنی.
محمد صابر از نگاه کارفرما، ریشه اهمال کاری را پایین بودن عزت نفس و نبود «بریف محتوا» میداند:
من هم مشکل اهمال کاری با فریلنسرهای تولید محتوا رو داشتم و اما خدا رو شکر در حال حاضر این مشکل خیلی کم شده و تا حدود زیادی برطرف شده. در وهله اول سعی کردم مشکل رو ریشهای حل کنم و زیرمجموعهام رو رهبری کنم. وقتی به سراغ ریشه اهمال کاری رفتم، به مشکل عزت نفس رسیدم و اساسا وقتی عزت نفس افراد پایین هست اهمال کاری زیادی دارن. راهکارهای افزایش عزت نفس رو دیدم و به زیرمجموعهام اموزش دادم.
اما بازم مشکل پیش میومد. مرحله بعدی یک فرم بریف محتوا آماده کردم که تاریخ تحویل، هدف اصلی مقاله، پیامهایی که باید مقاله بده، باید و نبایدها و… داخل اون قرار دادم. با نویسندههای محتوا صحبت کردم که هر مقالهای که طبق بریف تحویل داده نشه در پایان ماه جزو خروجی کارتون محاسبه نمیشه و هزینش هم به مراتب پرداخت نخواهد شد.
ثمین راد دلیل اهمال کاری را درونی دانسته و برای آن راهکارهایی هم مشخص کرده است:
معمولا مهمترین دلیل اهمال کاری کمال، گرایی شناخته میشه، یعنی فرد چون فکر میکنه کار رو به عالیترین شکل ممکن نمیتونه انجام بده هی ترجیح میده ارجاع بده به زمانی که ممکنه آمادگی و حوصله بهتری داشته باشه. معمولا هم این اتفاق نمیفته و کار رو دقیقه نودی انجام میدن و اینطوری ذهن ناخودآگاهشان قانعشون میکنه اگه کیفیت کار پایینه به خاطر اینه که در زمان کوتاهی انجام شده!
راه حلهایی هم داره مثلا اینکه تشریفات شروع کار رو کنار بذارن یا مثلا اگر دارن محتوا مینویسن اون gist (لب کلام متن) رو بنویسند بعد کم کم گسترشش بدن. منتظر نمونن یه تیتر عالی به ذهنشون برسه بعد شروع کنن به نوشتن متن و…
علیرضا امیرفلاح برنامهریزی را یک راهکار مناسب برای رفع اهمال کاری در نویسندگان محتوایی دانسته است:
من چند تا چیز رو یافتم: اول اینکه برنامه ریزی کلی خیلی مهمه. بعد برنامه ریزی رو تبدیل به تقویم محتوایی کنی. بعدش برای هر روزت to do بذاری و در نهایت، آخر هر هفته گزارش بدی به خودت، ببینی توی اون هفته چیکار کردی.
البته! برای اینکه این کارها رو بکنی، اول باید ۲ هفته روز نگاری کنی، فقط گزارش بنویسی ببینی چیا چقدر از وقتت رو گرفتن. اینکه یهو بخوای یه برنامه بریزی و بهش مقید بمونی، تقریبا غیر ممکنه، از یه طرفیش بالاخره از دستت در میره :)
جواد محمدی هم ریشه مشکل را ایده آل گرایی دانسته و بخاطر مطالعات زیاد در این زمینه چند راهکار عالی ارائه کرده است:
دلایل ریشهای اهمالکاری، کمالگرایی یا همان Perfectionism است. افراد ایدهآلگرا منتظر میمانند تا شرایط عالی و ایدهآل فراهم شود و سپس دست به اقدام بزنند. یا هنگامی که کاری را انجام میدهند به محض اینکه کوچکترین خللی در آن پیش بیاید یا همه چیز طبق برنامههای قبلی ایشان پیش نرود، دست از کار کشیده و روی به اهمالکاری میآورند.
کاملگرایی اما این روزها خود امری بسیار رایج و چالشبرانگیز شده است خصوصاً برای افرادی که هوش و استعداد بالایی دارند. به نظر من چالش اصلی کاملگراها پذیرش است. ٖآنها نمیخواهند یا نمیتوانند بپذیرند که:
هیچ وقت شرایط عالی و ایدهآل از راه نخواهد رسید و بهتر است زودتر دست به کار شویم.
هیچ انسانی/کاری/محصولی در این دنیا به کمال نمیرسد بلکه فقط میتواند به حد کمال نزدیک شود آن هم به مرور زمان و با انجام اقدامات عملی پیوسته به جای فکر کردن و یا دستدست کردن.
پذیرش این که ما انسانیم و خواه ناخواه محدودیتهایی داریم و اشتباه کردن بخشی از طبیعت وجودی ماست لذا نباید از اشتباه کردن بترسیم.
اینکه ما هرگز نمیتوانیم همه را و یا یک نفر را به طور کامل راضی کنیم. خواه آن یک نفر خودمان باشیم یا دیگری.
و بالاخره اینکه هر دستاوردی هزینه فرصت دارد؛ چه بخواهیم چه نخواهیم ما در قبال هر چیزی که بدست میآوریم چیز دیگری را از دست میدهیم پس در نهایت باید با خودمان کنار بیاییم که یک کار را حتی اگر شرایط ایده آل نباشد هر جور شده به انجام برسانیم و بکوشیم آن را به مرور زمان بهتر کنیم و به هر حال در نهایت باید هزینه فرصتش را بپردازیم.
خیلی ممنون از تک تک دوستانی که در نوشتن این مقاله به من کمک کردند. برای اینکه این مقاله کاملتر شود، نیاز است شما هم تجربیات خودتان را در قسمت دیدگاه با من و مخاطبان دیگر به اشتراک بگذارید.
پانوشت: من هم میتوانستم این مطلب را به خاطر اهمال کاری، هیچگاه ننویسم اما نوشتم!