من به عنوان یک درونگرا اغلب ادامه دهنده یک بحث یا گفتگو هستم. اما هیچوقت شروع کننده خوبی نبودم. درواقع هیچوقت نمیتونستم اون طور که مدنظرمه شروع کنم. این راجع به نوشتن هم صدق میکنه. اما خب تصمیم گرفتم برای اولین کارم به جنگل افکارم سر بزنم.
من اواخر دهه هشتاد به دنیا اومدم و یه جورایی خودمو به دهه هشتادیا غالب کردم. اما خب از هر نظر جزو اونا به حساب میام. قبلنا بیشتر بچه های دهه هشتادی رو مسخره میکردن و ازشون جوک میساختن. ولی الان نوبت هشتادیاست که این حرکتو رو دهه نودیا بزنن!
اما از نظر من مثلا آدمی که سال 88 به دنیا اومده خیلی با کسی که سال 90 به دنیا اومده فرقی نداره. حالا ما میگیم از نظر تحصیلات قدری باهم تفاوت دارن اما خب، تفاوت سنیشون فقط دو ساله. درواقع چیزی که بهش فکر کردم این بود که کسایی که اواخر دهه هشتاد به دنیا اومدن با کسایی که اوایل دهه نود به دنیا اومدن میتونن جزو یه دهه جداگونه باشن. به هرحال، الان بزرگترین دهه نودیا 13، 14 سالشونه و نوجوون به حساب میان. همون طور که کوچکترین دهه هشتادیا هم 14،15 سالشونه.
حتی اگه دقت کنیم از نظر بچگی هم باهم شباهت های زیادی دارن. مثلا همون طور که فرد متولد 89 بچگیش با شستن سی دی ها و فیتیله جمعه تعطیله گذشت بچه های متولد 90 یا 91 هم همچین خاطراتی دارن! فقط سنشون اون زمان کمتر بوده. اما از اوایل دهه نود که بگذریم میرسیم به کسایی که اواسط و اواخر نود به دنیا اومدن.
کلا از دهه هشتاد تکنولوژی خیلی تو ایران پررنگ تر شد و از اواخر نود که دیگه به شدت پیشرفت کرد. منظورم چیه؟ من یکی از دخترعمه هام متولد 96 عه و خواهر خودم متولد 98. این بچه ها دقیقا سالهایی به دنیا اومدن که ایران به اوج پیشرفت خودش رسیده بود...حالا از خیلی نظرها: اینترنت، فیلم، انیمیشن و... این بچه ها که دیگه تقریبا از دوره عموپورنگ و خاله شادونه گذشتن! الان همشون حتی از بزرگترا هم بیشتر از موبایل و اینترنت سرشون میشه. خواهر من کاملا بلده چطوری برای خودش بازی نصب کنه و یا فیلم و عکس بگیره. به نظرم چیز وحشتناکیه. بچه های جدید، یعنی کسایی که کودکیشون داره با اینترنت سپری میشه، وقعا تصویر عجیبی رو در آینده بهمون نشون میدن. البته بیاین از اینکه دختربچه های هفت ساله از خیلیا بهتر بلدن آرایش کنن بگذریم! حالا درسته مام سنی نداریم ولی یادمه اولین باری که دستم به گوشی لمسی خورد نه سالم بود، نه چهار، پنج سالم. حداقل من مامان دوسه تا عروسک بودم و سعی میکردم یواشکی ببینم زنده میشن یا نه!
البته، دوران کرونا هم یکی از عواملی بود که مردم بیشتر سمت اینترنت کشیده شدن. من خودم تو کرونا نوجوون بودم و خب یجورایی خوشحال نیستم که اون سالها رو با فضای مجازی و اینترنت گذروندم. میتونستم الان روان سالم تری داشته باشم و به فضای مجازی معتاد نباشم. بعد خب تصور کنین این بچه ها حتی قبل از اینکه مدرسه برن کار با گوشی رو یاد میگیرن و بزرگتر که میشن نه تنها از بزرگسالها جلو میزنن بلکه آسیب های زیادی هم بهشون تو سن کم وارد میشه. به زبان ساده میتونیم بگیم این بچه ها یادشون میره بچگی کنن.
خب، این یکی از دغدغه های ذهنیم بود که دوست داشتم راجع بهش بنویسم. و خب فکر میکنم ممکنه افرادی هم باشن که باهام هم نظر باشن(: