یکی از ویژگیهای انسان امروز این است که بیشتر ما برای اینکه احساس خوبی درباره خود داشته باشیم متکی به نشانه های احترامی هستیم که از جامعه دریافت میکنیم.
جایگاه بالای اجتماعی داشتن پیامدهای خوشایندی دارد از جمله امکانات، فرصت، آسایش و همینطور مورد توجه دیگران واقع شدن و ارزشمند بودن. ولی تا به حال شده به دلیل موقعیت اجتماعی که دارید دچار ترس و دلهره درونی بشید؟ آرامشتان بهم بریزد؟
"اضطراب جایگاه اجتماعی" یکی از اتفاقات نوظهور دنیای مدرن ما است، بویژه در جامعههایی که نابرابری در آن بیشتر وجود دارد این اضطراب بین افراد موج می زند، که هر روز در حال تجربه کردن آنیم. همه دغدغه ما این است که دیگران درباره ما چه نظری دارند، همه خواستار موفقیت هستیم و از شکست میترسیم. نگرانیم از شان و احترام محروم شویم و یا نسبت به افرادی که در دایره ارتباطات اجتماعی ما هستند، به لحاظ ظاهر، مادیات و موقعیت اجتماعی در رده های پایین تری قرار بگیریم. ترس داریم از اینکه فرد ناموفقی شناخته شویم و مدام مقایسه میکنیم، برای مثال در دنیای این روزهای ما افرادی که مهاجرت کردهاند را موفق تر از دیگرانی که ماندهاند میدانیم.
در جامعه امروز ما شایسته سالاری، دلهره، حسادت و بیمهری از دلایل این استرس و تشویش اجتماعی است.
در بخشی از کتاب آمده است که:
"با توجه به نابرابریهایی که هر روزه با آنها مواجهیم، شاید بارزترین مشخصه حسادت این باشد که ما به هرکسی حسادت نمیکنیم. کسانی هستند که دستاوردهای عظیم زندگیشان کمترین عذابی در ما ایجاد نمیکند و کسانی که کمترین خوشبختیشان به شکنجهای مداوم برای زندگیمان تبدیل میشود. ما فقط به کسانی حسادت میکنیم که احساس میکنیم شبیهشان هستیم، یا در واقع فقط به اعضای گروه مرجعمان حسادت میکنیم. هیچ موفقیتی تحملناپذیرتر از موفقیت دوستان نزدیکمان نیست..."
همچنین این فیلسوف سوئیسی باور دارد، بشر خود در تشدید کردن این اضطراب نقش مهمی دارد برای مثال وی به رفتار و صحبتهای سخنرانان انگیزشی دقت کرده و متوجه این موضوع شدهاست که سخنرانیهای آنها اضطراب بیشتری را در مردم ایجاد میکند؛ چرا که آنها اعتقاد دارند همه مردم توانایی پیشرفت دارند و هرکس موفق نشود، تقصیر خودش بوده است اما آلن دوباتن این مسئله را به چالش میکشد و این سوال را مطرح میکند: پس کسانی که میخواهند به این موفقیت برسند اما فرصتی برایشان فراهم نمیشود و ساختارهای اجتماعی دست و پایشان را میگیرد، باید چه کنند؟
کتاب به دو بخش کلی "موجبات" و "راه حلها" تقسیم شده است. و برای ارائه راهکار حل این اضطراب صحبت های عمیقی از فلسفه، هنر، سیاست و دین می پردازد تا بتواند این مساله را ریشهای به ما آموزش دهد که ببینیم متفکران بزرگ با چه شیوههای بدیعی بر این اضطراب غلبه کردهاند، چرا که باور دارد انسانها یک نیاز سیری ناپذیر برای کسب وضعیت بهتر و والاتر دارند، در نتیجه به ما کمک میکند تا چگونه افکار خود را در ارتباط با موقعیت اجتماعی خود مدیریت کنیم.
کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی برای اولین بار در سال 2004 منتشر شد و براساس آن مستندی دو ساعته نیز ساخته شده است که لینک آن را در اینجا قرار دادهام:
https://youtu.be/t1MqJPHxy6g
در نهایت برای من این کتاب تامل برانگیز و در عین حال سرگرم کننده به دلیل سفرهای تاریخی و نمونههای فلسفی در حوزه موقعیتهای اجتماعی داشت.