پ.ن: چند روز پیش تصمیم گرفتم که هر از گاهی، با فاصلههای زمانی کمتر از گذشته، یه سری چیز میزایی اینجا بنویسم، یه حالت روزنگاشت، نه اینکه روزانه، هر از گاهی که هوس نوشتن می کنم یا کاری انجام میدم (که بماند به یادگار)، یا عکسی می گیرم(که دوستان ازش تعریف کنن و من کیف کنم)، یا اتفاقی می افته(که ثبت در تاریخ بشه)، یا اصلا دلم بخواد....
آ.ن (آرزو نوشت): قبلاً همچین تصمیمهایی گرفته بودم، که به قدرتی خدا در حد یکی دو پست بیشتر ادامه پیدا نکرد. امیدوارم این سری تداوم داشته باشه.
ت.ن (توصیه نوشت): خوبی روزنگاشت اینه که زیاد احتیاج به فسفر مغز سوزوندن و فکر کردن و مطلب از اینور اونور خوندن و افزایش بار علمی و اینا نیست، البته نه اینکه احترام به خواننده رو فراموش کنم و وقتشونو بگیرم، نه، ولی کلاً اگه می خواین که وقتتون تلف نشه و توقع دارین که با خوندن مطالب اینجانب یاد بگیرین چطور هسته اتم بشکافین و چطور آپولو هوا کنین باید بگم که راهو اشتباه اومدین.
ت.ن (تهدید نوشت): استوریطور هم یه کلمه من درآریه. خرده نگیرین که زبان فارسی رو خراب کردم. همینه که هست. می خواستم استورینگاشت بذارم، اما استوریطور باحال تره. مث قسطنطنیه سخته نوشتنش. بخاطر همین کسی صرفش نمی کنه بیاد ایراد بگیره بگه استوریطور غلطه. نوشتنش کلی کالری مصرف می کنه.