ٱذرخݰ⦕⦖ عـزےزے
ٱذرخݰ⦕⦖ عـزےزے
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

گاه‌نامه (4 تیر تا 8 تیر 1401)

شنبه 4 تیر 1401

امروز اولین هفته‌نامه رو پست کردم. خیلی خوبه که آدم دوستای به این خوبی داشته باشه و تشویقش کنن. درود به همتون. همیشه زنده باشید، پر انرژی و شاد

کمپین جستجوی سیارک‌ها از امروز شروع شد. هووووورا

حالا چی هست؟ اطراف زمین و توی منظومه شمسی، یه سری اجرام کوچیک و بزرگ در حال حرکتن و دانشمندا سعی می‌کنن که این اجرام رو شناسایی و ردیابی کنن و مشخص کنن که فاصله‌اشون تا زمین چقدره، مسیر حرکتشون چطوریه، آیا خطری برای زمین داره یا نه. برای شناسایی و رد یابی، در طی چند شب(معمولا چهار شب) با تلسکوپ از آسمون عکس می‌گیرن، بعد این چهار تا عکس رو روی هم منطبق می‌کنن و وقتی منطبق شد، بصورت متحرک در میارن، اگه جسم متحرکی توی اون عکس باشه بصورت چشمی مشخص خواهد شد، یه همچین چیزی:

اینکار به نظر ساده اس، اما وقتی تعداد عکس‌ها زیاد باشه(باید از کل آسمون با دقت و بزرگنمایی زیادی عکس بگیرن)، منطبق کردن و پیدا کردن اجرام متحرک خیلی وقت‌گیر و زمان بر خواهد شد. برای همین کسایی که علاقمند باشن گروه‌هایی تشکیل میدن و موسسات مربوطه(که کارشون گرفتن عکس و بررسی سیارک‌هاس) عکس‌هارو به این گروه‌ها میدن و گروه‌ها عکس‌هارو آنالیز می‌کنن و اجرام متحرکی که پیدا میکنن رو به موسسه مربوطه گزارش میدن. موسسه نتایج گروه‌هارو بررسی می‌کنه که ببینه آیا واقعاً این جرم متحرک سیارکه یا نه، و اگه سیارکه، قبلاً کشف شده یا نه. اگه کشف نشده باشه به اسم اون گروه ثبت جهانی خواهد شد.

چند سالی هست که با دوستان توی این کمپین شرکت می‌کنیم (خبر جام جم) و چندتا سیارک پیدا کردیم که ثبت اولیه شدن. ثبت نهایی اون حدود 7-6 سال طول میکشه. اینم گواهی یکی از کمپین ها:

به همچین کارهایی (مشارکت افراد عادی در کارهای علمی) علوم شهروندی میگن، خیلی از موسسات از این‌کارا می کنن، هم کارهاشون رو انجام میدن و هم انگیزه‌ای میشه برای آماتورها و علاقمندان. از این موارد زیاد است، یادم باشه چندتاش رو واستون معرفی کنم. جالب‌ترینش پروژه "ستی" برای جستجوی موجودات هوشمند فرازمینی بود که متاسفانه فعلا فعالیتی نداره. یه وبینار هم پارسال در این مورد گذاشتم که توی این آدرس می تونین پیداش کنین. صداش زیاد خوب نیست، حواسم کولر روشنه و صدای کولر خیلی ناجور شنیده میشه.


یک شنبه 5 تیر

همونطور که میدونین توی عکاسی، کادربندی یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر زیبایی عکسه (اینجا و اینجا). توی این پست اینستاگرامی، بصورت گرافیکی نحوه درست کادربندی عکاسی رو نشون داده

چند تا کتاب کمیاب در مورد طراحی، خصوصاً طراحی حیوانات واستون توی گوگل درایو آپلود کردم که میتونین ازش استفاده کنین. برای استفاده از گوگل درایو باید با اکانت گوگل (مثلا جیمیل) وارد بشید. اینم آدرسش


دوشنبه 6 تیر

گاهی وقتا یه بازی کوچولو موچولو که احتیاج به تمرکز و فکر کردن زیادی نداشته باشه میتونه حال آدمو جا بیاره و مدتی مشغولمون کنه. اینجا یه بازی ریزه میزه آنلاینه که می تونین بازی کنین. مدتی پیش کل مرحله هاشو رد کردم و دوباره از اول شروع کردم، فعلا مرحله 91 هستم.

اینو می‌نویسم که بماند به یادگار، چون خیلی فراموشکارم. حضورتون عارضم که برای مبارزه با عقرب میگن باید برج یک، سه و پنج سمپاشی کرد. توی تابستون که هوای بیرون گرمه و هوای داخل خونه خنک، این جک و جوونورها عشقشون میکشه بیان داخل خونه و هوایی عوض کنن و خودی نشون بدن، بیچاره‌ها نمی‌دونن که ساکنین خونه ازشون می‌ترسن. قبل از عید سمپاشی کردم و رفت تا دیروز (حالا نمیدونم این واسه برج سه حساب میشه یا پنج). طبق سفارش‌ها اینجوری عمل کردم(همونطور که گفتم مینویسم که یادم نره و دوباره گیج بازی در نیارم و هی از این و اون سئوال نپرسم): سم کلرپیریفوس و دیازینون رو به نسبت 2 درصد (خداییش زیاده) که میشه حدود 30 سی‌سی (بستگی به غلظت و درصد خلوص سم هم داره) توی یه بطری نوشابه 1.5 لیتری می‌ریزم و بطری رو با گازوئیل پر میکنم و خوب مخلوطشون می کنیم. سر بطری رو یه سوراخ ریز میکنم و دور تا دور خونه و جاهایی که امکان تردد این حشرات دوست داشتنی (بقول برره فعل معکوس) هست می‌ریزیم.

برای اطمینان روی گازوئیل‌ها سم کنترل 2 که بصورت پودر هست می پاشم. قبلا یه سم ترکیبی به اسم "ضربه" توی بازار بود که بجای سم کلرپیریفوس و دیازینون میشد استفاده کرد. خلاصه که اگه این چند روزه بیاین خونه ما، اگه بوی گازوئیل شمارو نکشه، بوی سم خواهد کشت. بذارین برای هفته آینده تشریف بیارن، هم بوی سم و گازوئیل رفته و هم می تونین مرغ عشقه که با ارزن روپایی میزنه و ماهیه که سیگار میکشه رو ببینین.

اینکه هرنوع سمی چه کاربردی داره، میزان استفاده و طرز استفاده اش چیه حتما باید از کارشناسش بپرسین و همینطوری نمیشه سم‌هارو استفاده کرد. یه سری سم‌ها تماسی هستن و حشره باید حتما از روش عبور کنه، یه سری توی گیاه میرن و وقتی حشره از گیاه تغذیه می کنه کشته میشه...


سه شنبه 7 تیر

امروز آخرین فلفل‌هایی که باقی مونده بود رو چیدم. فلفل‌هایی که چون به روزهای گرما خوردن حال و روز خوبی ندارن و یه جورایی فلفل پخته شدن. امسال کلاً وضعیت فلفل و گوجه خوب نبود. هم نشاء‌ها خوب نشدن (از بس شهریور تا آبان 1400 که موقع کاشت بذرها هست، هوا هی گرم و خنک شد)، هم من کار و گرفتاری داشتم و نشد بهشون زیاد برسم. اما پارسال وضعیت خیلی خوب بود. بذار عکساشو نشون بدم، این یه سری از فلفل هاس، از راست به چپ: فلفل زنگوله‌ای، فلفل گیلاسی، فلفل سیاه، فلفل قرمز و فلفل کاپری. این فلفل سیاه با اون فلفل سیاه‌ها فرق میکنه(کدوم با کدوم؟) اون فلفل سیاه‌های معروف (دانه فلفل سیاه و خال مه‌رویان سیاه...) ریز و یه کمی بزرگتر از ماش و به رنگ قرمز هستن و بعد از فرآوری خشک و سیاه میشن. اما اینا مث فلفل معمولی هستن، اول رنگشون سبزه و بعد سیاه میشن.فلفل کاپری هم بی نهایت خوشمزه بود. تند نیست و یه مزه خاصی داره. بذرش هم از فلفل کاپری‌هایی که خریدیم و خوردیم استفاده کردم و از بازار نخریدم.

اینم فلفل زنگوله‌ای. خداییش خیلی تند بود. مصداق ضرب المثل فلفل نبین چه ریزه‌اس

اینم گوجه گیلاسی‌ها و فلفل‌ها:



چهارشنبه 8 تیر

از اتاق فرمان اعلام می کنن که شنبه 11 تیر سالگرد تولد پنج سالگی ویرگولی شدنمه، پس چون باید حتماً یه پست سالگردی بذارم (پارسال نذاشتم)، هفته نامه رو به عنوان گاهنامه، امروز پست می کنم.



پ.ن: یه خوبی که هفته‌نامه و گاه‌نامه داره اینه که مطالب کوتاه و ریزه میزه‌ای که قبلا فکر می‌کردم ارزش یه پست رو ندارن میشه با هم توی گاه‌نامه گذاشت.





خاطره نویسیحال خوبتو با من تقسیم کنفصل کنکور داره تموم میشهعجیبدانلود
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید