جالب ترین جمله ای که تا الان در باب تنبلی شنیدم این بوده : "ما آدما ذاتا تنبل افریده شده ایم" این جمله رو یادمه چند سال پیش داخل همایش یکی از اساتیدی که خودم خیلی دوستشون دارم و براشون احترام قاعل هستم شنیدم استاد "علیرضا مطلبی" وقتی این جمله رو شنیدم باعث شد تنبلی و در واقع یک بخشی از وجود خودم بپذیرم و کمتر خودمو بابت این موضوع سرکوب کنم و در مرحله ی بعد دنبال راه حل هایی باشم که کمک میکنه کمتر تنبلی کنم و سریع تر به کارهایی که میخوام برسم. اما اول باید تنبلی و مدل های مختلف اون و بشناسیم تا بعد بدونیم چه راه هایی برای کنترل کردن آن و افزایش عملکرد خودمون پیدا کنیم.
تنبلی انواع مختلفی داره طوریکه حتی خودمون هم متوجه این مساله نمیشیم بعنوان مثال من باید یک پروژه رو تا اخر تایم کاری به اتمام برسونم ولی در عوضش میرم کاری و انجام میدم که حتی مرتبط با کار من نیست مثال راحت تری بزنم مثلا اقوام و دعوت میکنم اولین کاری که در اولویت هستش قطعا پختن غذا و بعد تمیز کردن خونه است من چه کاری انجام میدم؟ میرم خودمو با مرتب کردن کمد های اتاق خواب مشغول میکنم اینطوری من ذهنمو دارم گول میزنم! بیشتر این اتفاق برای دوستای کنکوریمون میوفته که خودم هم جزوشون بودم مثلا برای منی که رشتم تجربی بود خوندن درس ریاضی و فیزیک خیلی سخت و مشکل بود حالا در عوض اینکه تایم بیشتری برای درس ریاضی که در اون ضعیف تر بودم بزارم، زیست میخوندم و اینجوری خودم قانع میکردم که من دارم درس میخونم در صورتیکه من داشتم از کار اصلی فرار میکردم و این یک نمونه فرار از کار و تنبلی محسوب میشه.
چه راهکارهایی برای کنترل تنبلی انجام بدیم؟
1_ تعیین هدف و زمان بندی: خیلی از ماها همیشه هدف میزاریم که من باید تا یک ماه آینده 5 کیلو وزن کم کنم خب چه اتفاقی میافته؟ بعد از یک هفته رژیم گرفتن و باشگاه رفتن وقتی مبینیم حتی یک کیلو هم کم نکریدم به خودمون میگیم بیخیال یک هفته به خودم سختی دادم همش 500 گرم کم کردم عمرا تا سه هفته ی دیگه 4 کیلو و نیم کم نمیکنم برای همین بیخیال رژیم میشیم. همونطور که
سعدی میگه: "رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود" پس هدفی با تایمی معقول انتخاب کنید که وسط راه انگیزه تون و از دست ندین به قول "سپهر خدابنده" در پادکست صلح درون میگه: خسته بشید ولی بایستید و استراحت کنید و از ادامه ی راه دست نکشین.
2_ تمرکز برکار: برای کنترل تنبلی باید تمرکز خودمون و روی کاری که داریم انجام میدیم بالا ببریم مثلا من بعنوان یک حسابدار موقع ثبت اسناد باید تمرکز زیادی داشته باشم برای بهبود عملکردم از این رو برای دوری از تنبلی، عواملی که باعث و بانی تنبلی کردن من هستن و تا جای ممکن از خودم دور میکنم، بارزترین این عوامل که هممون میشناسیم موبایل همراه ما هستش. موبایلو از خودم دور میکنم و 60 دقیقه به خودم تایم میدم برای ثبت اسناد و 15مین استراحت اینطوری هم استراحت کردم و هم روی کارم تمرکز کردم. برای بهبود و افزایش تمرکز تمارینی مانند مدیتیشن، تمرکز بر تنفس میتونه برای بهبود تمرکز شما کمک کننده باشه.
3_ برای جلوگیری از تنبلی در کار، میتونیم تغییراتی در روتین کاری خود ایجاد کنیم. بعنوان مثال تغییر در محیط کاریمون بدیم( میز کارتو جذاب تر کن! با قرار دادن چند وسیله ای که بهت حس خوبی میده مثل یک گل خوشگل ،خودکارای رنگی و یا هر چیزی که حس و حال بهتری بهت القا میکنه)، تغییر زمان شروع کار اگر که امکانش هست، تغییر رویه ی انجام کار، میتونه باعث انگیزه ی شما برای انجام کار بشه.
4_ تنظیم اولویت ها : کتاب قورباغه ات را قورت بده میتونه توی این مورد خیلی راهنمای خوبی باشه اولویت بندی کردن و دسته بندی کردن کارها یکی از مهم ترین و اساسی ترین کارهایی که افراد موفق همیشه انجام میدن کار سختتو و به قول معروف قورباغه ی زشت و بدریختتو همون اول کار قورت بده فرض کن اون کاری که بیشتر از همه بدت میاد و کلی انرژی از تو میگیره همون اول تایم کاریت انجام میدی چی پیش میاد؟ بقیه ی روز رو با خیالی اسوده و با حسی عالی به باقی کارهاتون میپردازین ولی اگر همون کار مهم و بزاریم اخر لیست کاری وقتی روز تموم شد هم انرژی ما کم شده و هم به احتمال زیاد واگذارش میکنیم برای فردا. پس انجام کارهایی که برای دستیابی به هدفما مهم هستند رو باید در اولویت قرار بدیم.
5_تشویق خود: یکی از راه های خیلی عالی که واقعا به ادم انرژی و انگیزه میده همین مساله ی تشویق کردن هستش، من خیلی از ادمارو دیدم که با اینکه از دید من خیلی عملکرد خوبی دارن ولی بازهم همیشه از خودشون نا امیدن و خودشونو همیشه ملامت میکنن گفتگوی ذهنی و نوع برخورد ما با خودمون خیلی میتونه در روند ادامه دادن به این مسیر کمک کننده باشه من خودم به شخصه بعد از هر هدفی که گذاشتم و ماهی که از نوع عملکرد خودم راضی بودم خودمو تشویق میکنم و برای خودم هدیه میگیرم قرار هم نیست این هدیه همیشه گرون و خیلی خاص باشه میتونه خرید یک کتاب، یک دفتر خوشگل، گل،بستنی حتی و هر چیزه کوچیکی که باعث خوشحالی خودم میشه و انجام میدم و واقعا تاثیرشو توی خودم برای ادامه دادن به مسیرم بارها و بارها دیدم هیچ کسی توی این دنیا به نظرم نمیتونه یک منتقد خوب و یا یک مشوق عالی برای ما باشه به غیر از "خودمون" برای ادامه ی این مسیر چون فقط من میدونم که واقعا بر من چه گذشته ....
حرف اخر: خودمون و رویاها و هدفامون و دست کم نگیریم هر هدفی که داشته باشیم هر چند کوچیک مطمعن باشید ارزش جنگیدن و دوری از تنبلی کردن و داره، یک بنده خدایی تعریف میکرد همون لحظه ای که میمیرم با اون ادمی که میشد باشیم مواجه میشیم. میدونی اون لحظه خیلی دردناکه چون نه راه پس داری و نه راه پیش پس طوری زندگی کن دوست من که بعدا شرمنده ی خودمون و استعدادهامون نباشیم.