Ali Zolfaghar
Ali Zolfaghar
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

برداشتی آزاد از "ما برنامه نویس ها بر جهان حکمرانی می کنیم" نوشته رابرت مارتین، عمو باب


عمو باب رو احتمالا خیلی از شما می‌شناسید

سال 2014 عمو باب مطلبی رو توی وب لاگ خودش منتشر کرد با عنوان :

"The Obligation of the Programmer"

و شروعی با این جمله :

"We rule the world"

در ویرگول هم این پست توسط احسان میرسعیدی عزیز قبلا منتشر شده که از طریق این لینک می توانید مطالعه کنید.

این متن برداشتی آزاد از پست 15 نوامبر 2014 در وبلاگ عموب باب به آدرس http://blog.cleancoder.com/uncle-bob می باشد:

ما بر جهان حکمرانی می کنیم، چون ما برنامه هایی را می نویسیم که موجب می شوند جهان و تمدن امروزی به حیات خود ادامه دهد. در دنیای امروز هیچ چیز بدون حضور و بدون تصور نرم افزار ممکن نیست. حقیقتا هیچ چیز...

زمین می چرخد ، خورشید طلوع می کند ، باران می بارد ، و جزر و مد دریا بدون کمک نرم افزار انجام می شود. اما در جامعه ما ، بدون دخالت نوعی برنامه رایانه ای ، تقریباً هیچ اتفاقی نمی افتد.

دنیایی را تصور کنید که نرم افزار در آن حضور نداشته باشد:

هیچ تلفنی زنگ نخواهند خورد.
هیچ ماشینی روشن نخواهند شد.
هیچ هواپیمایی به پرواز در نخواهد آمد.
کشتی ها از حرکت باز خواهند ایستاد.
گردونه اقتصاد از هم خواهد پاشید.
دیگر پولی از حسابی به حساب دیگر منتقل نخواهد شد.
سیستم های بانکی از کار خواهد افتاد.
تابلو های بورس قبل از سقوط کردن قیمت سهام خاموش خواهد شد.
تولید برق مختل خواهد شد.
دستگاه های مسیریاب مختل خواهد شد.
هیچ موشکی پرتاب نخواهد شد.
هیچ بمبی منفجر نخواهد شد.
پیشرفت های علمی، رشد و توسعه در همه زمینه ها متوقف خواهد شد.

در نهایت جهان بدون نرم افزار ، به جهانی بدوی تبدیل خواهد شد.

ما برنامه نویس ها بر جهان حکمرانی می کنیم ولی هنوز خودمان کاملا این حقیقت را درک نکرده ایم.
حتی دنیا نیز هنوز این موضوع را تمام و کمال متوجه نشده که آینده ، پیشرفت و بقای این دنیای متمدن به نرم افزار و توانایی های ما برنامه نویسان گره خورده و به شکل خطرناک و مرگباری به آن وابسته شده است.

جهان به زودی خواهد فهمید که ما برنامه نویسان چه قدرت مهیب و ترسناکی در اختیار داریم و چه مسئولیت های سنگین و مهمی را بر دوش می کشیم.

چیزی نمانده که چشم دنیا بر این حقیقت ترسناک باز شود :
"همه چیز در دستان ما برنامه نویسها است، به راستی همه چیز....

تصور کنید که اگر ما برنامه نویسان متحد شویم چه کارهایی می توانیم انجام دهیم.
اگر برنامه نویسان در سراسر جهان تحت یک هدف واحد متحد شوند، می توانند شرایط خود را به سایر جهانیان دیکته کنند. و بقیه جهان چاره ای جز پیروی از آن ندارند.

ما برنامه نویسان اگر بخواهیم ، هیچ نیرویی در سیاره وجود نخواهد داشت که بتواند مانع ما شود. هرکسی که سعی در متوقف کردن ما داشته باشد ، ناگهان متوجه می شود که:
هیچ یک از تلفن های همراه کار نمی کند.
هیچ یک از پمپ های بنزین پمپاژ نمی کند.
هیچ یک از کارت های اعتباری معتبر نخواهد نبود.
هیچ یک از هواپیماهای جنگنده پرواز نکرد.
هیچ یک از موشک های کروز هدایت نخواهد شد.
همه حساب های بانکی از دسترس خارج خواهد شد.
هیچ یک از صورتحساب های در یک سال پرداخت نخواهد شد.
هیچ ضمانت نامه ای وجود نخواهد داشت .
هیچ سابقه ای از تولد مردمان موجود نخواهد بود .
حتی سوابق مجرمان ممکن است از بانک های اطلاعاتی پاک شود

شاید فکر کنید من اغراق می کنم؟ اما واقعیت همین است.

ما برنامه نویسان در موقعیتی غیر قابل تصور قرار داریم ، قدرتی بسیار عظیم در دستان ما قرار گرفته و افرادی که به آنها خدمت می کنیم هنوز این حقیقت را به خوبی درک نکرده اند.

مطمئناً زمانی فرا خواهد رسید تا ما برنامه نویسان تصمیماتی جدی بگیریم. ما چه نوع حاکمی می خواهیم باشیم؟

آیا ما این قدرت را در دستان خود نادیده می گیریم ؟
آیا یک گروه بی نظم و مبهم و بی پروا می شویم؟
آیا ما به مسیر غیر قابل توصیفی قدم خواهیم گذاشت که در اثر آن ، وزش باد هرج و مرج ناشی از تصمیات ما تجارت جهانی و دولت ها را به زانو در خواهد آورد ؟
آیا سرانجام روزی می رسد که یکی از ما به اندازه کافی بد باشد یا اشتباه کند تا دنیا از پیامد های تصمیمات او نتواند کمر راست کند؟

روزی قدرتی که در دستان ماست را تشخیص خواهیم داد و تصمیم خواهیم گرفت از آن در راه خیر استفاده کنیم یا از این قدرت در راه شر استفاده خواهیم کرد؟
به هر حال این قدرت در دست ما است و باید مسئولیت آن را بپذیریم.

همراه با این قدرت عظیم ، مسئولیت سنگینی نیز بر شانه های ما گذاشته شده است.
حد و مرز این مسئولیت چیست؟
آیا ما در برابر پیامد های این قدرت مسئولیت پذیر هستیم یا نه ؟

البته هیچ یک از ما به عمد صدمه و ضرری آگاهانه به جامعه انسانی نخواهیم زد.

اما آیا نباید مانند پزشکان ، وکلا و باقی اصناف مهم، سوگندنامه ای داشته باشیم که بر سر آن توافق کرده و اخلاقا به آن پایبند باشیم؟

شاید زمان آن رسیده تا مدیران شرکت ها و کسانی که ما برای آنها کار می کنیم و باقی انسان های کره زمین ، این حقیقت بی چون و چرا را بپذیرند که :

"ما برنامه نویسان بر جهان حکمرانی می کنیم"


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید