این نوشتار را با دو جمله آغاز میکنم:
1- برای ظهور حضرت ولی عصر (عج) مردم باید آماده شوند.
2- قال رسول الله (ص): «افضال اعمال امتی انتظار الفرج.»
حال اگر بخواهیم جمله اول، که یکی از پرتکرارترین جملات کتابهای دینی دوران مدرسه است را در کنار حدیث رسول خدا (ص) قرار دهیم، دو نقطه مبهم ذهنی برایمان ایجاد میشود که حل ارتباط اینها، شاید مسیر زندگانی ما را دچار تحول کند: «آماده شدن» و «انتظار».
از دو گزاره بالا فقط یک نتیجه حاصل میشود. آماده شدن حاصل افضل اعمال است که آن چیزی نیست جز انتظار فرج.
اما انتظار چگونه میتواند موجب آماده شدن امت شود؟ اینجا آن نقطه ای است که باید در بعضی مفاهیم ذهنی مان بازنگری کنیم.
مفهوم انتظار در ذهن ما گره خورده است با سکون و توقف کردن تا رخ دادن پدیده ای، اما برای پی بردن به بطلان این باور درباره انتظار، نیاز به آیه و حدیث نیست؛ فقط کافی است که انسان ذره ای به عقل خود رجوع کند که آیا با این ذهنیت، با این بی عملی، با این انفعال و سکون، چگونه قرار است سرباز امام زمان (عج) تربیت شود که زیر بار سنگینترین مسئولیت های تشکیل حکومت جهانی مهدوی برود؟ آیا با این تصور از تکلیف در دوران غیبت، آماده شدن برای انسان منتظر رخ میدهد؟ این رفتار بیشتر از آنکه به مجاهدت های ائمه اطهار (ع) و اصحابشان در 250 سال دوران امامت شبیه باشد، به سیره بنی اسرائیلی شبیه است که رخوت و سستی و انفعالشان در یاری امام زمانشان، حضرت موسی (ع)، آنها را به تنها قوم مغضوب تاریخ بشریت تبدیل کرد. قومی که قبل از ظهور منجیشان، انتظارشان بویی از آماده شدن نمیداد. حاصل آن انتظاری که محوریتاش انفعال بود انسانی نساخت مگر آن که در شرایط بحرانی و گردنههای آزمایش الهی، همه چیز را به امام واگذار کرده و او را در صحنه نبرد حق علیه باطل تنها گذاشتند.
حال انتظار واقعی یعنی چه؟ چه انتظاری است که سرباز امام زمان (عج) پرورش میدهد؟
برگردیم به کلام گوهربار امیرالمومنین (ع): «منتظر فرج باشيد، و از روح خدا مأيوس نشويد، كه محبوب ترين اعمال در پيشگاه خدا انتظار فرج است». (1)
در حدیث بالا انتظار فرج در مقابل یاس و ناامیدی به کار میرود و در واقع از حدیث برداشت میشود که انتظار، چیزی نیست جز امید به آینده. امید به آینده ای که در آن حکومت عدل مهدوی عالمگیر شده است.
ایام میلاد امام زمان (عج) روزهایی است که یادآور امیدی 1184 ساله برای شیعه است که باید آماده شد، برای آن روزی که ندای «الا یا اهل العالم» در جهان فراگیر شود. فراق طولانی شده، اما ذره ای از امیدمان برای روز فتح و نصر نهایی کاسته نشده است. در این تاریخ بیش از هزارساله، شیعه هرروز به آن لحظه آماده شدن برای قیام نهایی نزدیک تر شده. نمونهاش آنکه در 250 هجری قمری که امام (عج) غایب شدند، کسی فکرش را نمیکرد که قدرت شیعیان روزی به آن نقطه برسد که حکومتی تشکیل دهند که به یاری از خدا و کتاب خدا و مدد از اهل بیت رسول خدا(ص)، حماسه هایی مانند دفاع مقدس بیافرینند که جهان در مقابل این جوانان، که آماده نصرت امام (عج) هستند، انگشت به دهان بماند.
بین آن و این انتظار، تفاوت از زمین است تا آسمان؛ آن انتظار، میوه اش ذلت مومنین است اما این انتظار، الگوی عزت به جهان ارائه میدهد و نفس کشیدن تربیت یافتگان این انتظار، بوی جهاد سیدالشهدا (ع) را به مشام انسان میرساند.
حال، به خودمان برگردیم. انتظار ما به کدام یک نزدیک تر است؟ من و تو شیعه امام زمان (عج)، امروز در ولایت آن قوم مغضوب هستیم یا در ولایت امیرالمومنین (ع)، حیدر کرار؟
فرصت کم است. باید آماده شد، نباید لحظه ای امید را از دست داد...
1. بحارالانوار، ج 51، ص 123