ترجیح من موسیقی دهه ی چهله، تو اما کی پاپ دوست داری.
نه من قدیمی و عقت مونده ام، نه تو متمدن و به روز...
من دوست دارم اجتماعی باشم و بگم و بخندم، تو اما دوست داری بشینی خونه تو تنهایی خودت.
نه من لاسوئم نه تو افسرده و مریض...
من دگرجنسگرام، تو همجسگرا.
نه من عالی ام، نه تو بیمار و غلط...
من ترجیح میدم تو برنامه ی غذاییم از گوشت و سبزیجات استفاده کنم، تو ترجیح میدی فقط گیاهخوار باشی.
نه من حیوون و وحشی ام، نه تو بز...
من و تو هزاران هزار تفاوت داریم.
نه فقط من و تو، آدما همه یه دنیایخاصن با کمی اشتراکات.
اگه این تفاوت هارو در سطح انتخاب بررسی کنیم، به مشکل نمیخوریم. اینکه انتخاب من اینه و انتخاب دیگری چیز دیگه ای...
ولی اگه این تفاوت هارو در سطح درست و غلط بررسی کنیم،همیشه یک نگاه از بالا به پایین به دیگران داریم.
که " واه واه یارو گوشت میخوره، چقدر وحشی و جانی و غیر متمدنه، من باید اون رو به راه راست هدایت کنم و از جهالت نجات بدم یا اونی که گرایشش چیز دیگه ست رو با ارعاب و تمسخر و ترس تغییر بدم یا بکشمش ! "