Amir Hossein Babaeian
Amir Hossein Babaeian
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

خورشید تنها

Sunshine
Sunshine

میان انسان و خورشید، تنها ورقی از شیشه قرار داشت، خورشید تنها بود... انسان نیز.

خورشید: "نزدیکتر نیا". انسان حتی از عطارد هم به او نزدیکتر بود... نزدیک تر از رگ گردن.

انسان: "می خواهم تو را بشناسم". در اشتیاق بودن با خورشید می سوخت.

خورشید: "من آتش جهنمم."

سیمرغ ایشان را نظاره میکرد.

سیمرغ: "او خورشید تابانه او آتش جهنمه."

انسانخورشیدسیمرغآتشجهنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید