وقتی صحبت از سو استفاده یا برداشت خلاف اخلاق و قانون از منابع سازمان پیش میاد، عموما یاد برداشت های نادرست از منابع و امکاناتی می افتیم که مصداق عینی داشته و قابل اندازه گیری هستند. این تعریف ممکنه بسته به حوزه ای که در اون فعالیت داریم متفاوت باشه.
مثلا سو استفاده از منابع در واحد "مالی و حسابداری" ما رو بیشتر یاد اختلاس، استفاده از وام های شخصی، فاکتورسازی و فعالیت هایی از این دست میندازه.
یا اگر در واحد "بازرگانی" مشغول به کارید، استفاده شخصی از اموال و تجهیزات شرکت، پنهان کردن بعضی معاملات با هدف کسب سود یا تبانی با تامین کنندگان از مصادیق سو استفاده از سیستم هستند.
اما کمتر پیش میاد که به سوء استفاده از منابع انسانی در سازمان فکر کنیم. شاید چون معمولا ملموس نیستن یا بر اساس مصلحت و گاهی اجبار و یا حتی از روی عادت (درست یا غلط) نادیده گرفته میشن. دقیقا به همین دلیله که همیشه سکوت سازمانی نشانه رضایت نیست.
بد نیست چند نمونه از مصادیق سو استفاده از منابع انسانی را با هم مرور کنیم:
اگر اینبار شاهد چنین رفتارهایی بودید می دونید با چه موضوعی طرف هستید و البته اثرات چنین مسائلی بر منابع انسانی و به تبع آن بر کل سازمان کاملا مشخص و قابل پیش بینی هست. اینجاست که دپارتمان منابع انسانی به عنوان حامی و پشتیبان می بایست در قبال پرسنلی که در برابر مافوق های سوءاستفاده گر و منفعت طلب قرار دارن وارد عمل بشه. هر زمان متوجه چنین عارضه هایی در سازمان شدیم، ابزارهایی مختلفی وجود دارن که در تشخیص و رفع اون به ما کمک می کنن. ارزیابی سیستماتیک و منظم کارکنان و مدیران به عنوان بهترین ابزار برای شناسایی این دست مشکلات می تونه به ما کمک کنه. عموما با دو روش زیر:
مصاحبه (بازخورد دوره ای) و نظرسنجی منظم منابع انسانی مثل
واضحه که بکارگیری اثربخش و موثر این ابزارها بدون داشتن برنامه برای اشتراک گذاری و اجرای نتایج نه تنها ممکن نیست بلکه می تونه یکی از مصادیق سو استفاده از منابع انسانی هم باشه!
به هر حال پیشنهاد میکنم لطفا حتما خطر سواستفاده از منابع انسانی را هم جدی بگیریم.