یکی از محبوبترین و موفقترین محصولات شبکه نتفلکیس، سریال Dark است. سریال دارک در ژانر فرا طبیعی و علمی تخیلی است که به زبان آلمانی و توسط کشور آلمان ساخته شده است و توانسته طرفداران بسیاری را در سراسر جهان متوجه خود کند.
در دهه گذشته، شاهد انتشار مجموعهای متنوع و گسترده از آثار علمیتخیلی از شبکه نتفلیکس بودهایم. هر کدام از این عناوین از جذابیتهای مخصوص به خود برخوردار هستند. سریال دارک نخستین اثر آلمانی نتفلکیس و یکی از محبوبترین محصولات این شبکه است. این مجموعه توسط باران بو اودار (Baran bo Odar) و همسر وی، یانتیه فریز (Jantie Friese) ساخته شده است. به تازگی فصل سوم سریال Dark منتشر و با استقبال بسیار خوبی از جانب مخاطبان روبرو شده است؛ مخاطبانی که پایان آن را بهترین در بین آثار علمیتخیلی میدانند. در معرفی سریال Dark با من همراه باشید.
همانطور که احتمالا میدانید، موضوع سریال دارک سفر در زمان است. این مجموعه داستانی پیچیده و چند لایه داشته و برای درک کامل آن نیاز به دقت و حواس بالایی دارید. در ادامه میتوانید خلاصه سریال Dark را مطالعه کنید.
خطر: این قسمت حاوی اسپویل های فراوان است.
داستان سریال دارک در شهری خیالی به نام ویندن اتفاق میافتد. در این شهر بچهها در حال ناپدید شدن هستند. و همین باعث میشود که چهار خانواده و گذشتهشان به یکدیگر مرتبط شود. راز و رمزهای گذشته بر زندگی سه نسل از همین خانوادهها تاثیر میگذارد. شخصیت اصلی سریال دارک پسری به نام جوناس کانوالد است. یک نوجوان که سعی دارد با خودکشی پدرش کنار بیاید. از طرف دیگر اولریک نیلسن یک افسر پلیس است که برادرش 33 سال پیش گم شده و حالا هم پسر کوچکش گم شده است.
سریال Dark گرچه یک سریال فانتزی و علمی-تخیلی است، اما از این هم فراتر میرود و موضوعاتی فلسفی و هستیگرایانه را مطرح میکند. در طول این سریال، معانی وجودی زمان و تاثیرات آن بر روی هستی انسان مورد بررسی قرار میگیرند.
سریال دارک یکی از پیچیدهترین و غنیترین محصولات تلویزیونی سالهای گذشته است. قوانین متعددی پیرامون سفر در زمان در این اثر وجود دارند. تمامی اتفاقات به صورت چرخهوار اتفاق افتاده و تغییر گذشته عملا غیر ممکن است. علاوه بر این، روابط خانوادگی بین شخصیتهای مختلف بسیار پیچیده و چند لایه هستند. یکی از نقاط قوت و ویژگیهای مهم سریال Dark را میتوان پیچشهای داستانی شوکهکننده و دور از انتظار دانست. گل سرسبد این پیچشها را در انتهای فصل دوم و با افشای حقیقت وجود حداقل یک جهان موازی با مشاهده کردیم. اگر به خاطر داشته باشید، در دقایق پایانی فصل دوم، مارتایی که میشناختیم کشته شد، اما این پایان کار او نبود؛ در جریان پیچشی دیوانهوار و دور از ذهن، مارتای دیگری ظاهر شده و مخاطبان و جوناس را به طور کامل سردرگم میکند. تا به حال، شاهد روایت داستان اهالی شهر در دهه 20، 50،80، زمان حال و آینده بودیم. با این وجود، سوالی که مارتا در اینجا مطرح میکند، فارغ از بعد زمان بوده و به حقیقتی متفاوت اشاره دارد.
نکته داستانی مورد بحث منجر به پیچیدگی دوچندان سیر روایی داستان فصل سوم سریال Dark شده و تمامی باورهای مخاطبان را زیر سوال میبرد. زمانی که سرانجام به تسلطی قابل قبول بر خطوط زمانی پرتعداد سریال رسیده بودیم، مارتای جدید از راه رسیده و تحولی شوکهکننده و گسترده در بستر روایی داستان ایجاد میکند. جوناس و نسخه جدید مارتا نقشی مهم و کلیدی در وقایع فصل سوم داشته و اصلیترین حریفان جوناس پیر هستند. هدف دیگر دو شخصیت مذکور، نابودی چرخه نفرینشده و بیپایان وقایع فاجعهبار و پیچیده داستان سریال است.
اگر از داستان چندلایه و روایت هوشمندانه دو فصل نخست سریال دارک لذت بردید، این فصل پایانی فوقالعاده و خوشساخت را نیز دوست خواهید داشت؛ پایانی که به عقیده بسیاری از منتقدان و کاربران، یکی از بهترینها در میان آثار علمیتخیلی است. خالقان سریال دارک با خلق سه فصل جذاب و حفظ کیفیت ساخته خود، تجربهای به یاد ماندنی و برجسته را برای علاقهمندان به این ژانر رقم زدهاند. رویاروییهای شخصیتهای مختلف و زیر پا گذاشتن قوانین فضا و زمان توسط آنها، این اثر را به عنوانی کمنظیر و هیجانانگیز تبدیل کرده است؛ عنوانی که پایان خود تا مدتها در ذهن مخاطبان ماندگار خواهد ماند.
در سریال Dark شخصیتهای زیادی وجود دارند. و البته این شخصیتها در زمان هم سفر میکنند و معمولا آنها را در سه دوره مختلف میبینیم. در اوایل همین موضوع سریال Dark باعث سردرگمی مخاطبان خواهد شد.
در این قسمت به معرفی همه شخصیتها خواهم پرداخت.
جوناس کانوالد یک دانشآموز دبیرستانی است که سعی دارد با خودکشی پدرش کنار بیاید. در این دوره جوناس را در سالهای 2019 و 2020 میبینیم. لوئیس هافمن (Louis Hofmann) نقش جوناس در این دوره را بازی کرده است.
اما در همین سالهای 2019 و 2020 جوناس با شکل و شمایل دیگری هم وجود دارد. حالا او مرد جوانیست که در شهر کسی او را نمیشناسد و به نام «غریبه» معروف است. نقش جوناس در این دوره را آندریاس پیتسچمن (Andreas Pietschmann) بازی میکند.
و درنهایت جوناس در زمان پیری که در این دوره او را با نام «آدم» میشناسند. البته ما تا اواخر فصل دوم نمیدانیم که آدم همان جوناس است. آدم بیشتر در سال 1921 حضور دارد و نقش او را دیتریچ هولیندربامر (Dietrich Hollinderbäumer) بازی میکند.
میکل نیلسن کوچکترین فرزند اولریک و کاتاریناست. زمان اصلی او سال 2019 است اما به سال 1986 برده میشود. دان لنارد لیبرنز (Daan Lennard Liebrenz) نقش میکل را بازی میکند.
میکل باز هم در سال 2019 است. اما این بار سنش بالا رفته و نامش مایکل کانوالد است. مایکل با هانا ازدواج کرده و پدر جوناس است. سریال Dark با صحنه خودکشی مایکل شروع میشود. سباستین رادولف (Sebastian Rudolph) نقش مایکل کانوالد را بازی کرده است.
در سال 1986 هانا کروگر دختری خجالتی و گوشهگیر است. نقش او را الا لی (Ella Lee) بازی میکند.
در سال 2019-2020 هانا زنی جوان و یک ماساژور است. او همسر مایکل و مادر جوناس است. البته بعد از خودکشی مایکل، با اولریک رابطهای پنهانی دارد. غافل از این که اولریک در واقع پدر شوهرش است! نقش هانا را در این دوره ماجا شون (Maja Schöne) بازی میکند.
در سال 1953 اینس یک دختربچه است و نقشش را لنا اورزندوسکی (Lena Urzendowsky) بازی میکند.
در سال 1986 اینس زنی مجرد و یک پرستار است و در بیمارستان کار میکند. در بیمارستان با پسربچهای آشنا میشود که گم شده و درنهایت سرپرستی او را به عهده میگیرد. این پسربچه در واقع میکل، پسر کاتارینا و اولریک است که از سال 2019 به گذشته آمده است. آنه راته پوله (Anne Ratte-Polle) نقش اینس را در این دوره بازی کرده است.
در سال 2019 اینس پیر شده و پسرش میکل (که حالا مایکل نام دارد) با هانا ازدواج کرده است. پس درواقع اینس مادربزرگ جوناس است. آنجلا وینکلر (Angela Winkler) ایفاگر نقش اینس در زمان پیری است.
اولریک در سال 1986 یک دانشآموز دبیرستانی است که برادرش به تازگی گم شده و سعی دارد او را پیدا کند. در این دوره لودگار بوکلمن (Ludger Bökelmann) ایفاگر نقش اولریک است.
در دوره میانسالی اولریک بیشتر در سال 2019 است. اما به سال 1953 هم سفر میکند و دیگر نمیتواند به زمان خودش برگردد. اولریک همسر کاتارینا و پدر مگنوس، مارتا و میکل است. او در اداره پلیس کار میکند. پسر کوچکش میکل گم شده است. اولیور ماسوکی (Oliver Masucci) در این دوره نقش اولریک را بازی میکند.
از آنجایی که اولریک در ابتدای میانسالی در سال 1953 گیر میکند، دوران پیریاش هم در سال 1987 است. در این دوره او در بخش روانی بیمارستان بستری است و او را با نام «بازرس» میشناسند. وینفرید گلاتزدر (Winfried Glatzeder) این نقش را ایفا میکند.
در سال 1986 کاتارینا دختری دبیرستانی و دوست دختر اولریک است. نقش کاتارینای دبیرستانی را نله تربز (Nele Trebs) ایفا کرده است.
در سال 2019 کاتارینا همسر اولریک و مادر مگنوس، مارتا و میکل است. او مدیر یک دبیرستان است. بازیگر این نقش یوردیس تریبل (Jördis Triebel) است.
مارتا فرزند وسطی اولریک و کاتاریناست و او را فقط در زمان اصلی خودش یعنی سال 2019 میبینیم. جوناس و مارتا عاشق یکدیگر هستند.
اما جوناس به خاطر خودکشی پدرش، مدتی از مدرسه و دوستانش دور بوده و به همین دلیل مارتا به پسر دیگری به نام بارتوز تیدهمن نزدیک شده است. نقش مارتا را لیزا ویکاری (Lisa Vicari) بازی میکند.
مگنوس در سال 2019 بزرگترین فرزند اولریک و کاتاریناست. نقش او را موریتز جاهن (Moritz Jahn) بازی میکند.
در سال 1921 مگنوس در دوره بزرگسالیست و عضو گروه آدم به نام «سیک موندس» است. نقشش را ولفرام کخ (Wolfram Koch) بازی کرده است.
دوران کودکی ترونته را در سال 1953 میبینیم. او پسر اگنس است و به تازگی به ویندن آمدهاند. جوشیو مارلون (Joshio Marlon) نقش کودکی ترونته را بازی میکند.
وقتی ترونته بزرگ میشود با جانا ازدواج میکند. او را در سال 1986 میبینیم که پدر اولریک است و پسر کوچکش گم شده است. او یک روزنامهنگار است و نقشش را در این دوره فلیکس کرامر (Felix Kramer) بازی میکند.
در سال 2019 دوران پیری ترونته را با بازی والتر کری (Walter Kreye) میبینیم. او پدربزرگ مگنوس، مارتا و میکل است.
در سال 1953 کودکی جانا را با بازی رایک سیندلر (Rike Sindler) میبینیم.
در سال 1986 میبینیم که جانا همسر ترونته و مادر اولریک است. پسر کوچک جانا و ترونته گم شده است. آنه لبینسکی (Anne Lebinsky) نقش او را بازی میکند.
دوران پیری جانا را در سال 2019 میبینیم. او مادربزرگ مگنوس، مارتا و میکل است. تاتیا سیبت (Tatja Seibt) این نقش را ایفا کرده است.
در سال 1921 میبینیم که اگنس خواهر کوچکتر نوح است. هلنا پیسک (Helena Pieske) این نقش را بازی میکند.
در سال 1953 هم اگنس را در دوران جوانیاش با بازی آنتیه ترا (Antje Traue) میبینیم. او مادر ترونته است و به تازگی به شهر ویندن آمدهاند. او هم مسافر زمان است و در جوانی به گذشته یعنی سال 1921 سفر میکند.
پیتر را فقط در سال 2019-2020 میبینیم. او پدر فرانسیسکا و الیزابت، همسر شارلوت و روانشناس جوناس است. استفن کمپویرس (Stephan Kampwirth) بازیگر این نقش است.
در سال 1986 شارلوت زن جوانیست که توسط سرپرستش اچ. جی. تانهاوس بزرگ شده است. استفانی آمارل (Stephanie Amarell) این نقش را ایفا کرده است.
در سال 2019 شارلوت همسر پیتر، مادر فرانسیسکا و الیزابت و رئیس پلیس ویندن است. نقش بزرگسالی شارلوت را کارولین ایکهورن (Karoline Eichhorn) بازی میکند.
کلادیا در سال 1953 دختر کوچکیست که مادر و پدرش اگون و دوریس هستند. این نقش را گوندولین کوبل (Gwendolyn Göbel) بازی کرده است.
در سال 1986 کلادیا زنی جوان، مادر رجینا و مدیر نیروگاه است. جولیکا جنکینز (Julika Jenkins) نقش کلادیای جوان را بازی میکند.
در دوران پیری کلادیا مسافر زمان است و به زمانهای مختلف میرود. او در مقابل سیک ماندوس قرار گرفته است. لیزا کروزر (Lisa Kreuzer) نقش او را بازی میکند.
اگون پدر کلادیا و افسر پلیس است. او در سال 1953 اولریک را به اشتباه و به جرم قتل دستگیر میکند و به همین دلیل اولریک نمیتواند به زمان خودش برگردد. سباستین هالک (Sebastian Hülk) نقش اگون جوان را بازی کرده است.
اگون را در سال 1986 هم میبینیم. او در این زمان یک بازرس پلیس است که به زمان بازنشستگیاش نزدیک میشود. کریستین پتزولد (Christian Pätzold) نقش پیری اگون را بازی کرده است.
جوانی مرموز در سال 1986 که نام اصلیاش بوریس نیووالد است. اما هویت الکساندر کوهلر را دزدیده است. بازیگر این نقش بلا گابور لنز (Béla Gabor Lenz) است.
در سال 2019 الکساندر همسر رجینا است و اسم فامیل خود (تیدهمن) را از همسرش گرفته است. او پدر بارتوز و مدیر نیروگاه است. پیتر بندیکت (Peter Benedict) ایفاگر این نقش است.
در سال 1986 رجینا دختربچه است و مادرش کلادیاست. نقش رجینای کوچک را لیدیا مکرایدز (Lydia Makrides) بازی کرده است.
رجینا با الکساندر ازدواج میکند و در سال 2019 مادر بارتوز و مدیر یک هتل است. دبورا کافمن (Deborah Kaufmann) ایفاگر این نقش است.
بارتوز را فقط در زمان اصلیاش یعنی سالهای 2019 تا 2020 میبینیم. او پسر رجینا و الکساندر، بهترین دوست جوناس و دوست پسر مارتا است. پاول لاکس (Paul Lux) بازیگر این نقش است.
جوانی نوح به عنوان دستیار کشیش در سیک ماندوس میگذرد. نوح برادر بزرگتر اگنس است. زمان اصلی او سال 1921 است و به سال 2020 هم سفر میکند. مکس شیملفنیگ (Max Schimmelpfennig) جوانی نوح را بازی میکند.
نوح در بزرگسالی یک کشیش و عضو سیک ماندوس است. او به همه زمانها سفر میکند و به نظر میرسد همه اتفاقات به خاطر اوست. در حالی که او برای آدم، رئیس سیک ماندوس کار میکند. مارک واسک (Mark Waschke) ایفاگر این نقش است.
سریال Dark، سریالی با فیلمنامه پیچیده و شخصیتهای زیاد است. همین پیچیدگی و تعدد کاراکتر شاید باعث شود که در قسمتهای اولیه، بیننده گیج شود. به بیان دیگر، سریال Dark از آن دست سریالهاییست که وقتی برای بار دوم تماشایش کنید، تازه میتوانید کاملا متوجه داستان و جزئیاتش شوید.
فصل اول سریال Dark با یکی از تاریکترین لحظات زندگی بشر شروع میشود: خودکشی. همین خودکشی آغاز تمام اتفاقات سریال است. داستان در سال 2019 شروع میشود و بعد از طریق سفر در زمان به سالهای 1986 و 1953 میرود. درنهایت اهالی شهر ویندن متوجه میشوند که از طریق غارهای ویندن و کرمچالهای که در آنها وجود دارد، میتوانند در زمان سفر کنند. گم شدن بچهها و باقی اتفاقات منجر به افشا شدن رازهای زیادی میشوند.
در فصل دوم، تلاش خانوادهها برای پیدا کردن گمشدگانشان ادامه دارد. در این فصل راز انجمن سیک ماندوس آشکار میشود. در 8 قسمت فصل 2 سریال Dark، شاهد شمارش معکوسی به سمت آخرالزمان و نابودی همه چیز هستیم.
بسیاری از منتقدان در نقد سریال Dark آن را مکررا با اثر دیگری از شبکه نتفلیکس یعنی سریال Stranger Things مقایسه کردهاند. درست است که این دو سریال هر دو ژانرهایی تقریبا مشابه دارند، اما زمین تا آسمان با هم فرق دارند. سریال Stranger Things سریالی فانتزی با خط داستانی مشخص است. سریالی که شاید به شدت سرگرم کننده باشد، اما در همان سطح باقی میماند.
در حالی که سریال Dark در همان فضای فانتزی و خیالیاش، به موضوعاتی انسانی میپردازد. این سریال همانند نامش فضایی تاریک دارد. اکثر حوادث این سریال در اتاقهایی کم نور، گاراژهایی تاریک، جنگلی آزاردهنده و غاری تیره و تاریک رقم میخورند.
حتی از نظر مضمون هم سریال Dark فضایی تاریک و سیاه دارد. در این سریال شاهد پرندگانی مرده، خیانتهای فراوان، رازهای زننده و قتلهای عجیب و غریب هستیم. درواقع سریال Dark سعی دارد از بازار سرگرم کننده اطرافش جلوتر برود و عمیقا بر بینندگانش تاثیر بگذارد.
سریال تاریک صرفا فقط درباره یک قتل و اتفاقات فراطبیعی نیست. این سریال درباره جامعهای از انسانها با تمام مشکلات و ارتباط شان در حال و گذشته است. شاید تماشای سریال Dark سخت باشد. اما با دیدن همان قسمت اول، تماشا نکردنش حتی سختتر میشود.
در فصل 3 سریال Dark احتمالا خواهیم فهمید که جوناس بالاخره میتواند جلوی آخرالزمان و نابودی همه عزیزانش را بگیرد یا نه. کارگردان این سریال باران بو اودار درباره فصل سوم میگوید:
در این فصل ما جواب همه سوالات بینندگان را خواهیم داد و به آنها کمک خواهیم کرد تا از رمز و راز این داستان گرهگشایی کنند. برای ما سخت خواهد بود که از این شخصیتها جدا شویم. اما آغاز پایان است و پایان، آغاز است.
سازنده دیگر این سریال، فریز هم گفته است که:
همانند فصل دوم که روی شخصیتهای مختلف مثل کلادیا و اگون متمرکز شدیم، همین کار را در فصل سوم هم انجام خواهیم داد. البته مارتا و جوناس هم در مرکز داستان خواهند بود.
سریال دارک یکی از پیچیدهترین و غنیترین محصولات تلویزیونی سالهای گذشته است. قوانین متعددی پیرامون سفر در زمان در این اثر وجود دارند. تمامی اتفاقات به صورت چرخهوار اتفاق افتاده و تغییر گذشته عملا غیر ممکن است. علاوه بر این، روابط خانوادگی بین شخصیتهای مختلف بسیار پیچیده و چند لایه هستند. با این وجود، نظریههای مختلفی در مورد سومین فصل سریال وجود دارند. با توجه به گفتههای سازندگان این عنوان، به نظر میرسد که باید خود را آماده پرداخت بیشتر به مسائلی چون وجود ابعاد مختلف و شخصیت آدام (Adam) کنید.
جمع بندی:
در این مقاله به معرفی سریال دارک و شخصیتهایش پرداختم؛ اثری جذاب، پیچیده و هیجانانگیز که بعنوان یکی از بهترین عناوین ژانر علمی شناخته میشود. آیا شما هم از بینندگان سریال Dark هستید؟ نظر شما درباره این مجموعه چیست؟
شما میتوانید در پایین همین صفحه نظرات خودتان را با من و دیگر خوانندگان ویرگول به اشتراک بگذارید.