در این پست میخواهم کتابی را معرفی کنم که خودم دو بار آن را خواندم و به جرئت میتوانم بگویم موضوعش از مهمترین موضوعاتی میباشد که همه ما با هر رشتهی تحصیلی و هر علاقهای باید راجعش بخوانیم در حدی که بنظرم باید به صورت مناسب وارد برنامه درسی تمامی رشتههای دانشگاهی شود!
تا حدود ۴۰۰ سال پیش علم (در این مطلب علم همواره به معنی Science میباشد یعنی علومی شامل فیزیک، شیمی، زیست شناسی، نوروساینس و...) و فلسفه از یکدیگر جدا نبودند و علم صرفا بخشی از فلسفه با نام طبیعیات شناخته میشد. اما با ظهور بزرگانی همچون گالیله، دکارت و نیوتن این روند تغییر کرد و علم راه خودش را بعد از حدود دو هزار سال از فلسفه جدا کرد. علم دس از این دوره با تغییر متودولوژی بشدت تجربی تر و با تعاریف خاصی رئال تر شد. از همان موقع بحث راجع به خود ماهیت، روش وچیستی علم هم بشدت مطرح شد که نتیجه آن ایجاد شاخهای از فلسفه بنام فلسفه علم بود. (البته فلسفه علم امروزی بعد از ایجاد سنت فلسفه تحلیلی و در همان سنت شکل گرفته است.)
ما امروز در دنیایی زندگی میکنیم که چه بخواهیم چه نخواهیم غرق در علم هستیم و هر روز با خودش و نتایجش (تکنولوژی) مواجهه داریم. دقیقا به همین دلیل شناخت این پدیده که قطعا پر رنگ تر از هر پدیده دیگری (حتی دین) روی زندگیمان اثر دارد بسیار مهم است و به ما کمک میکند تا سطح معرفتی خود علم و همچنین رابطه آن با بقیه شاخههای معرفتی مانند اخلاق، دین و... را بهتر درک کنیم. مطالعه فلسفه علم دیدگاه شما راجع به تمام دانستههای علمیتان را تغییر داده و سوالاتی را برایتان پیش میآورد که تا قبل از آن احتمالا دربارهاش فکر نکرده بودید.
این کتاب از مقدماتی ترین کتابهای این حوزه میباشد که در عین روان بودن مطالب خوبی را هم پوشش میدهد.
لازم به ذکر است که کتاب ترجمه بسیار روان و خوبی نیز دارد.اما بنظرم در برخی از بخشهای کتاب، نویسنده میتوانست از مثالهای بهتری استفاده کند.
مخاطب این کتاب همانطور که گفتم همه اشخاصی که به نحوی با علم یا فلسفه سر و کار دارند هستند، البته چند کتاب خوب دیگر هم در همین حوزه هستند که بعدا آنها را معرفی خواهم کرد اما بنظرم این کتاب برای شروع بهترین گزینه است.