ویرگول
ورودثبت نام
عاطفه ظهرابی
عاطفه ظهرابی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

چله نشین

هر ثانیہ این پنجره از دلهره وا شد

با هر تپش این قاب دل‌آزرده فروریخت

هر گوشہ‌ے این خانہ کسے منتظر توست

تاب و تب دیدار تو بر جان من آویخت


دل خواست تو باشے و دمے قصہ بگویے

دلخواه ترین فال مرا باز بخوانے

تا صبح مرا سخت بہ آغوش بگیرے

با هر نگهت باز بخندے و بمانے...


بی تو همہ‌ے عمر دلم چلہ‌نشین است

یلدا شب نحسے‌ست کہ تبریڪ ندارد

کو دست پر از مهر و نوازشگرت اے‌ دوست

تا رنج مرا یڪ تنـہ بر باد سپارد؟!

شعرعاطفه ظهرابیشب یلداچلهچله نشین
سروده های عاطفه ظهرابی- Atefe zohrabi
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید