کاکتوس
کاکتوس
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

جیگرسوز


"دلتنگ میشوم

گاهی چقدر زود

با یاد نسترن

با بوی عطر عود"

"دوست داشته شدن چه حس قشنگی دارد

اما وقتی تو بگویی چیز دیگریست"

_قطعا همینطوره ولی هیچ وقت انتظار نداشته باشه اونطوری که میخوای پیش بره همه چی

بی حوصله ورق میزنم تا به صفحه ی بعد برسم

"ولی من هم دیشب گریستم

به حال خودم

به حال خودم که چرا انقدر بد شانسم

دوستام...واقعا دوستام؟...نمیدونم شاید همون چند نفری که داشتم تا زنگای تفریح حس نکنم چند نفر دارند از دور نگاهم میکنن که چقدر تنهام و حس ترحمشون قل قل میکنه از تو چشاشون میزنه بیرون...همشون رفتند...یک سال....دو سال....یا هر چند سال هستند.بعد از هم جدا میشویم. و من واقعا حس میکنم بینهایت وابسته ی آدمها میشوم.مطمئنا اگر جای آنها بودم از دوری ام دق میکردم. یا حداقل کمی اذیت میشدم. یا شاید اگر هم اذیت میشدم آنرا نشان میدادم. تا طرف بفهمد فکر او مثل پرتوهای نور قلبم را گرم میکند.

و هیچ وقت نتوانستیم مثل سریال ها دوستی همیشگی و جاودانه ای را تجربه کنیم.

چرا راه دور برویم؟

سریال ؟

داستان؟

بین بچه ها بودند کسایی که..هستند کسایی که بگذریم من فقط دارم ظاهرشو میبینم

و خیلی بیرحمیه اگه دعا کنم فقط ظاهرسازی بوده باشه

خیلی غبطه برانگیزه که من هیچوقت تجربش نکردم.

اما اینبار خیلی زوره.

همه رفتند و من ماندم

دقیقا مثل دو سال پیش که تو رفتی

میز جلو نشستم.تکی.و دفترم را باز کردم و وانمود کردم که دارم جزوه مینویسم.اما فقط از تو نوشتم.فقط از تنهایی ام گفتم.با خودم قرار گذاشتم مثل تو با همه خوب باشم. برای من که جای نبودنت هیچوقت پر نمیشود.ولی لااقل بقیه جای خالیت را حس نکنند.

من رفیقم را گم کرده ام.

من آغوش رفیق گم کرده تم را میخواهم.

همان بغل بار اول یادت هست؟

مثل دیوانه ها شتابزده پریدم وسط و گفتم میتونم بغلت کنم؟

وسط راه پله ها

و چقدر چسبید÷،

یعنی میشود دوباره در راه پله همدیگر را بغل کنیم؟"

دلم میخواد بغلت کنم و سرتو ماچ کنم و موهاتو ناز کنم.

"اولین بار برای تو خوندمش:

بودنت هنوز مثل بارونه

تازه و خنک و ناز و آرومه

حتی الآن از پشت این دیوار که ساختند تا دوستت نداشته باشم

اتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه

ازینجا به بعد کی میدونه که چی سرنوشتمونه

آهای زمونه

آهای زمونه

این گردونتو کی داره میگردونه

دلم تنگه پرتغال من

گلپر سبز قلب زار من

منو ببخش از برای تو هر چی که بخوای میارم

هاچین و واچین بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه

باغ من سرده (زرده؟)همه ی گلاش پژمزده دونه دونه

بارون باردنه

بارون بارونه

بارون بارونه

بارون بارونه

بودنت هنوز مثل بارونه

مثل قدیما پاک و روونه

حتی الان از پشت این دیوار بیرحمی که بینمونه

قیصر امین پور میگه"فرصتی به قدر جای ما دو تن

گر زمین دهد زمان نمیدهد"

من عاشقتم

بی هیچ دلیلی"

?

پ.ن:"تقدم تاخر آهنگو به بزرگواری خودتون ببخشید"


پ.ن:پنجشنبه جمعه نوشتا دود شد رفت هوا.

دو سال تنهایی شایدم بیشتر بوده خودم نفهمیدمگیشگیری گیگین ماشالاخیلی الکی یاد خطای ستارگان بخت ما افتادم بیکار بودین اونم ببینین واسه زار زدن گزینه ی مناسبیهچرا زار زدن؟ چون جنابعالی اگه پتانسیل گمگین بودن در خودت نمیدی اصلا چنین متنی با چنین عنوانیو باز نمیکردی آره جانم
We are infinity^^,♾
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید