کتاب اراجیف نامه ترشحات یک ذهن ( به انگلیسی: NONSENSE LETTER ) یک داستان کوتاه روانشناختی، فلسفی به زبان فارسی از میلاد داوری دولت آبادی نویسنده و فیلمساز صاحب سبک ایرانی است، که در سال 1396 هجری شمسی تألیف و در سال 1403هجری شمسی به چاپ رسید. این کتاب داستان شخصیتی است که پندارهای روانی خود را در یک فصل روایت میکند، کتاب شامل 73 صفحه می باشد که در آن به مسایلی از قبیل آزادی، عدالت و حقیقت ذات انسانی پرداخته شدهاست. همچنین این کتاب به خاطر روایت نامطمئن آن، تعلیق و پیچهای داستانیاش خواننده را در تعلیقی مدام نگاه میدارد تا در نهایت حقایق فاش می شود.
ترشحات یک ذهن از زاویه دید اول شخص روایت میشود، روایتی از داستان جوانی است که در انفرادی تاریک گرفتار شده و نمی داند با چه کسی حرف می زند، تنها می داند فرصت کم است باید با خودش حرف بزند...

در مقدمه این کتاب این چنین نوشته شده :
داستانی که در پیش روست، دفاعیات جنون آمیز یک مجهول است، می داند در اتاق تاریک نوری وجود ندارد اما می نویسد زیرا حفظ انسانیت قدرت و ضعف را یکسان خواهد کرد، حقیقت هشداری است برای آیندگان ، زیرا تو میتوانی جهان را تغییر دهی، بلکه این تویی که میتوانی جهان را از نابودی نجات دهی، اراجیف نامه ترشحات یک ذهن بیمار است، در برمیگیرد تمام تفکرات و دید خود نسبت به زندگی ایسم، چرا ایسم از لاینفک زندگیست! ترشحات ذهن خود هیچ خطری برای ما نیست، با واقعیت درونت رستگارشو

کتاب اراجیف نامه در سال 1403 هجری شمسی به زبان فارسی توسط انتشارات سیمای فلق به چاپ رسید.
مرکز پخش این اثر نشر ستاره ددآ می باشد.

هنوز ابهام دارد که اراجیف نامه بر عکس نام اوست و آن مسیری برای ادامه راه است.
( صفحه 25 )
--
نهایت قطار سریع السیر به مقصد خواهد رسید، من میدانم او چیست و کجا حرکت میکند، شک نکن پیرامون ناحیه ای با جرم بالاست و همیشه تحقیقات ما را به نتیجه خواهد رساند.
( صفحه 11 )
--
زمانی که هیچکس نخواهد رشد کند قطعاً همه چیز بی انگیزه می شود، یقین ریل فرسوده شده و به زودی شبکه اصلی نابود میشود.
( صفحه 13 )
--
من شبها صدای خورد شدن چرخ دندهای مغزم را می شنوم، اما بازهم امید به زندگی پوچ دارم.
( صفحه 20 )
--
سرگذشت آن نوزاد رها شده چه می شود، من امید دارم او از این مسیر سخت عبور خواهد کرد، در لحظه امید تبدیل به آینده خواهد شد و درنهایت تمام وجدان ها بیدار میشوند.
( صفحه 22 )
--
به داشته های دیگران فکر نکن، به خودت دقت کن در تو چیزهایی وجود دارد که در هیچکس نیست، متوجه ام مدتی است در انزوا هستی، قطعاً در سکوت خودت به تفکرخواهی رسید، رفیق، تو انسان بزرگی هستی به خود ایمان داشته باش و به مسیری غیر از انسانیت توجه نکن، تو منجی زندگی خود خواهی بود.
( صفحه 31 )
--
درنهایت رفیقان همدیگر را پیدا خواهند کرد...
( صفحه 60 )

در سال 1400 هجری شمسی میلاد داوری دولت آبادی از فضا و سبک این رمان در اولین تجربه سینمایی خود با نام منهای خروج استفاده کرد .
این متن در اواخر کتاب اراجیف نامه آمده است :
چراغ تونلی قرمز رنگ روشن می شود، درب آهنی فرسوده ای در انتها نمایان است...

