مرگ با من برقص...
امروز بعد از چند روز بالاخره تونستم فیلم عالی جهان با من برقص و ببینم از اون فیلمهایی بود که خیلی ارام و بی حاشیه ذهن تو رو درگیر خودش میکنه مخصوصا تو این دوره کرونا که مرگ خیلی خیلی با ما همسایه شده و این قرعه کشی نامنصفانه همه ما رو درگیر خودش کرده و چهره مرگ و خیلی خیلی لخت و عریان به ما نشون میده اینکه چقدر اندک هستند دارائیهای ما چقدر باید به حرفها و گفتارهامون دقت کنیم اینکه دنیا با وجود ما به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل شده یا نه ؟سرمایه های اصلی زندگی ما چی ها هستند یه زمانی بخودمون میاییم میبنیم تو چمدان زندگیمون چیزی جز وسایل و دارایی بی مقدار نیست ایا بخشیدیم زمانی که نبخشیدن حق مسلم ما بود ایا شدیم یه دیوار محکم برای کسانیکه نیاز به تکیه گاه داشتند ایا قدرت و زور خودمون رو به رخ کسانی کشیدیم که پایین تر بودند یا برای وایستادن جلوی کسانی خرج کردیم که از ما قویتر بودند.برای درد دل و شکستگی و خستگی ادمها واحه بودیم یا یک سراب طولانی .
مرگ این واژه عجیب و دلهره اور چقدر خوب توصیف شد نباید ازش ترسید باید باهاش رقصید رقصی از ته دل با تمام وجود خالی کنیم د رکنارش تمام بغضها و دردها رو و موسیقی پایانی که میگفت:
ای دل دیگه بال و پر نداری داری پیر میشی و خبر نداری...
بزرگی میگفت ناامیدی برای زمانی هست که سالهای سپری شده ات از سالهای پیش رویت بیشتر باشد ولی به نظر من باید با مرگ رقصید...