ویرگول
ورودثبت نام
ابوذر تراز
ابوذر ترازمن به عنوان یک بازارگرد سال هاست که فضای کسب و کار ایران را دنبال و رفتار مردم ( مصرف کنندگان) برندها و شرکت های ایرانی را بررسی و تحلیل می کنم
ابوذر تراز
ابوذر تراز
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

بیاییدساده نباشیم پیچیده گفتن نشان از تخصص نیست ....


کافی است عبارت انواع بازاریابی را به زبان فارسی گوگل کنید نتایج نشان از 180نوع می دهد که در میان آن ها از مفاهیمی آشنایی چون Affiliate Marketing

تا مفاهیمی عجیب و غریبی چون بازاریابی مغز چپ(Left-Brain Marketing)دیده می شود

اما واقعا بازاریابی این همه مدل دارد یا واقعا دانشمندان طی این سال هابرای مفهوم آمیخته بازاریابی ( Marketing Mix ) 17pجدید یافته اند و آنچه امروز تحت عنوان 21p مطرح می شود اکتشافی جدید است یا همان 4p معروف بسط داده شده به نظر می آید قبل از اینکه به قضاوت در مورد این موضوع بپردازیم بهتر است

کمی در مورد مفهوم مدل و مدل سازی بخوانیم (آنچه در ادامه می آید گزیده هایی از درس مدل سازی سایت متمم محمد رضا شعبانعلی است)و سپس به قضاوت بپردازیم


"بخش قابل توجهی از آنچه ما امروز به عنوان دانش یاد می‌گیریم و به دیگران یاد می‌دهیم، چیزهایی از جنس مدل هستند هدف مدلسازی، ترسیم شکلی ساده از جهان است

داستان مدلسازی از جایی آغاز می‌شود که ما می‌کوشیم شکلی ساده شده از دنیای اطراف را ترسیم کنیم.شکلی که در حد فهم و درک ما باشد و بتوانیم به کمک آن، کیفیت تصمیم گیری خود را بهتر کنیم و تحلیل‌های مناسب‌تری انجام دهیم.

جورج باکس جمله‌ی معروفی دارد که احتمالاً آن را خوانده یا شنیده‌اید:

همه مدل ها غلط اند اما بعضی از مدل ها مفیدند

هر نوع تقسیم بندی و طبقه بندی و خوشه بندی یک نوع مدل‌سازی محسوب می‌شود.

تفکیک دانش مدیریت و کسب و کار، به حوزه‌های رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی و مدیریت بازاریابی و برندسازی و استراتژی و امثال اینها، صرفاً تلاشی برای ایجاد یک مدل برای درک بهتر حوزه‌ی مدیریت و کسب و کار است و نه چیزی بیشتر.

مدل‌ها علاوه بر ساده‌سازی، احتمالاً خطاها و اشتباه‌هایی را هم برای ما ایجاد می‌کنند"


همانطور که مشاهده کردید مدل ها تصاویری ساده شده هستند و تا واقعیت فاصله زیادی دارند و در واقع هیچ مدل در ذات اصالت ندارد به خصوص در علوم انسانی و مدیریتی که امکان آزمایش علمی وجود ندارد

اما چه دست هایی در پشت این داستان بعضا بی مفهوم توسعه مدل ها وجود دارد ساده است توسعه پیچیدگی! چرا چون پیچیدگی موجب می شود شما نفهمید و گفته های گوینده مهم جلوه کند و حاضر باشید برای فهم آن پیچیدگی ساختگی هزینه پرداخت کنید همین گونه است که هرروز یک پدر جدید متولد می شود هیچ بعد نیست فردا کسی خود را پدر بازاریابی مغز چپ(Left-Brain Marketing) معرفی کند

نمی دانم اما آنچه این روزها بسیار در گفت و گو ها و متون شاهد آن هستم همین پیچیدگی های ساختگی است پیچیدگی هایی که فرمول ساده ای دارند نصف عبارات را انگلیسی بگو و به مقدار لازم از این قبیل عبارات من درآوردی استفاده کن عباراتی که به جای ساده سازی که کارکرد اصلی مدل هاست بیشتر مفاهیم را پیچیده می کنند

اما حقیقت همان بازی قدیمی عرضه و تقاضاست بارها در مشاوره ها و آموزش ها دیده ام انگار ساده سازی که نشان از تسلط یک فرد در یک مبحث برای تفهیم عمومی دارد احساس نازل بودن مفاهیم به مخاطبین را می دهد اما حقیقت چیزی جز این نیست مفاهیم کسب و کاری در ریشه اینقدر متکثر وپیچیده نیستند

پی نوشت :این سوال شاید در ذهنتان شکل گرفته باشد که اگر مفاهیم کسب و کار اینقدر ساده هستند چرا در عمل کسب و کار ها اینهمه مشکل دارند جواب پیچیدگی در اجراست چرا که محیط کسب و کار پویا و دائما در حال تغییربوده و همواره متغیر ها در آن در حال تغییر می باشند و فرض غالب در اکثر الگوها ثابت بودن سایر متغیر ها است لذا در عمل نمی توان از یک الگو و مدل استفاده کرد

#ساده_گویی_هنر_است


بازاریابیمشاورهکسب و کارتوسعه کسب و کار
۲
۰
ابوذر تراز
ابوذر تراز
من به عنوان یک بازارگرد سال هاست که فضای کسب و کار ایران را دنبال و رفتار مردم ( مصرف کنندگان) برندها و شرکت های ایرانی را بررسی و تحلیل می کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید