یادمه 5 سال پیش به یه مصاحبه ی کاری رفتم
بعد از اینکه فهمیدن چه مهارت هایی دارم ، ازم پرسیدن هدفت تو زندگی چیه ؟
با اعتماد به نفس گفتم : میخوام گوریلو بکنم سلطان جنگل ( اون موقه 19 سالم بود و کم تجربه بودم ، خدایی چجوری روم شد همچین حرفی بزنم !!! )
بنده خدا اونی که مصاحبه میکرد اول فکر کرد سرِ کارش گذاشتم ، یکم خندید و گفت ینی چییییییی ؟
گفتم : ینی چی نداره آقا
در حق گوریل ظلم شده
گوریل ، هم زور داره ، هم هوش داره ، هم گیاهخواره ، هم قبیله داره ، اگر بخواد میتونه انقلاب کنه و حقشو بگیره ...
حالا بگذریم از اینکه استخدام نشدم :))
بریم سر وقت گوریل :
واقعا مدت ها برام سوال بود که چرا گوریل سلطان جنگل نشد ؟
در موردش زیاد سرچ کردم ، عکسایی مثل عکسِ این نوشته رو پیدا کردم و فهمیدم این سوال فقط برای من پیش نیومده و دیگران هم یه زمانی درگیرش بودن ...
و بالاخره جواب سوالم رو گرفتم :
گوریلا وقتی گرسنگی میکشن ، وقتی قبیله شون تحت فشاره ، وقتی آسایششون در خطره ، در برابر همه ی ناملایمات سر خم میکنن و کوتاه میان ، اما شیر ها به هیچ عنوان .
دقیقا فرق شیر با سایر حیوونای جنگل همینه !
به قول مهران مدیری :
میدونی لمس کردن بدن شیر چه حسی داشت ؟!
فهمیدم که قدرت شیر تو عضلاتش نیست ، تو وجودشه
وقتی میخواد چیزیو بدست بیاره ، با تمام وجود بلند میشه ، با تمام وجود دنبالش میکنه و با تمام وجود به دستش میاره .
بنابراین درسته که گوریل خیلی داش مشتی و خفنه اما هیچ وقت قرار نیست سلطان بشه ، حتی اگه انقلاب کنه ... مگه نه ؟