ویرگول
ورودثبت نام
اسمال آقا
اسمال آقا
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

شعر: مرور جوانی

روز ها پی فقر و گرانی هایمان
شب ها مرور قهرمانی هایمان
یک پازل از لذاتِ مدفونِ بعید
با گریه ی سخت و نهانی هایمان
برنامه های کاری و دلبستگی
محکوم به جنگ ناتوانی هایمان
گم میشویم در کهکشان زندگی
گم میشوند حتی نشانی هایمان
ما مفتخر هستیم به پیری و مرض
سگ ریده در اوج جوانی هایمان
#شعر

شعرجوانیپیرزندگیجوانی بر باد
سال ها بعد توی یه پارک خلوت یه پیرمرد دیوونه رو با دست نشون میدن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید