ویرگول
ورودثبت نام
بهنام
بهنام
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

درباره لایحه حجاب

متنی به اسم «لایجه حجاب» به پیشنهاد قوه قضاییه توسط دولت تصویب و به مجلس ارسال شده است. بر اساس این لایحه، ضابطان قضایی (پلیس) مکلف هستند که به اشخاصی که کشف حجاب می‌کنند یکبار با استفاده از فناوری‌های نوین و سامانه‌های ارتباطی مثل پیامک تذکر دهند و در صورت تکرار برای بار دوم، یک ششم حداکثر جزای نقدی درجه ۸ و در صورت تکرار برای بار سوم، یک سوم حداکثر جزای نقدی درجه ۸ برای آنان منظور شود. در صورت تکرار برای بار چهارم شخص متخلف علاوه بر جریمه به مراجع قضایی معرفی خواهد شد.

واضح است که این لایحه از نوع تنظیم مقررات (regulatory) است و نه قانون و به تخلفات حجاب به مثابه تخلفاتی شبیه نقض مقررات راهنمایی و رانندگی نگاه می‌شود. همانطور که قبلا گفته‌ام از حجاب ارزش زدایی شده است. در گفتمان مخالفان حجاب به وسیله‌ای برای ابراز نارضایتی و عدم تبعیت از ارزش‌های رسمی و به «یک تکه پارچه» تنزل داده شده است و در گفتمان موافقان نیز به وسیله‌ای برای ابراز تعهد نسبت به ارزش‌های حکومت و در واقع «بیعت» مبدل شده.

در فوایدی که برای حجاب برشمرده می‌شود نیز مواردی از این قبیل دیده می‌شود که همگی بیشتر جنبه‌ی اجتماعی-اقتصادی-سیاسی دارند تا امری که از سوی شرع واجب شمرده شده است: جلوگیری از سرخوردگی نیروهای فعال مذهبی که محافظان اصلی حکومت و کشور هستند، جلوگیری از فساد به خصوص در میان نوجوانان و کسانی که امکان ازدواج ندارند، جلوگیری از زوال بنیاد خانواده و تبعات ناشی از آن از قبیل کاهش نرخ موالید.

این فواید بر هیچکسی پوشیده نیست و در صورت بی توجهی به این مساله آسیب‌های جبران ناپذیری بر جامعه خواهد گذاشت. اما خود این فواید حجاب و نیز جریمه‌های نقدی که برای بی حجابی وضع می‌شود نشان می‌دهند که حجاب در جامعه‌ی امروز ایران یک امر اجتماعی است و نه مذهبی و رفع این معضل یا مدیریت آن نیز نیازمند یک رویکرد اجتماعی از سوی متخصصان امور اجتماعی است و نه یک مساله فقهی-حقوقی که توسط قوه قضایی هدایت شود و با اعمال جریمه نقدی و حبس اجرا شود.

از طرفی درگیر کردن کلیه‌ی نیروهای نظامی و قضایی کشور برای این مساله قطعا اتلاف انرژی و توان این نیروهاست و همچنین سبب رخنه و شکاف بیشتر میان مردم خواهد شد.

البته خوشبختانه در این لایجه دیده نشده (یا من ندیدم) که مردم را در مقابل هم قرار دهد و مثلا از صاحبان صنوف و متولیان مکان‌های عمومی خواسته باشد تا از ورود افراد بی حجاب ممانعت کنند. این حرکت باعث ایجاد شکاف می‌شود و همینکه آن را به فناوری‌های نوین مثل احتمالا پردازش هوشمند تصاویر موقوف می‌کند حالت بهتری است.

اما اشکال کلی این رویکرد و رویکردهای مشابه این است که به نهاد قانون توجه نمی‌شود. همانطور که در این مطلب گفتم مساله‌ی غیر قابل حل حجاب در اصل از نبود قانون در کشور ما نشات می‌گیرد و رویکرد قانونی اولا نیازمند یک نوع عقلانیت ویژه است. این عقلانیت به طور بالقوه در فرهنگ و تمدن ما وجود دارد و موفقیت ایران در حل چالش‌های منطقه‌ای از قبیل تروریسم و رابطه با همسایگان را باید معلول همین عقلانیت دانست. اما در امور داخلی ما فاقد یک نظریه‌ی یکپارچه هستیم و بحث‌ها و مناظراتی که عمدتا بر سر الفبا و ترمینولوژی برخی واژگان مثل لیبرالیسم صورت می‌گیرد، یعنی بحث اساسا بر سر این است که در ایران آیا لیبرالیسم وجود دارد یا نئولیبرالیسم، آیا اقتصاد بازار آزاد داریم یا اقتصاد مافیایی و قبیله‌ای و رفاقتی، اینها همگی نشانه‌ی عدم وجود یک نظریه‌ی عقلانی در امور داخلی کشور است. نتیجتا رویکرد حاکمان به صورت واکنشی (reactive) در می‌آید و نه کنشی (proactive)، و در مقابل هر گونه شرایط پیش بینی‌نشده‌ای نهایت تدبیرشان به توجیه و جنگ رسانه ای و تبیین (جهاد) یا وضع مقررات جدیدی می‌انجامد که آنقدر زیادند و از معنا تهی هستند که همین باعث بی‌توجهی به آنها می‌شود.

مثلا یک مامور پلیس چرا باید چنین جریمه‌ای برای یک شخص بی‌حجاب صادر کند. این سوال را قطعا هر مامور پلیسی در دل خودش می‌پرسد. یا آن شخص بی‌حجاب چگونه راضی خواهد شد که جریمه بدهد. این مثل نقض قوانین راهنمایی و رانندگی نیست که پرداخت جریمه با رضایت باشد. وقتی فلسفه‌ی وجود قانون در کشور ما مورد پذیرش همگان واقع نشده و همگان به وجود «نفع مشترک» که در اثر وجود قانون و نظم پدید می‌آید پی نبرده‌اند، قطعا دیدگاه آنها به این جریمه صرفا نوعی «زورگویی» خواهد بود.

تا وقتی قوانین سختگیرانه علیه حاکمان و فرزندان و اطرافیان آنها وجود نداشته باشد، و در خبرهای بخوانیم که فرزند فلان مسئول مهم امنیتی سهم زیادی از پتروشیمی‌ها را بالا کشیده است، وادار کردن مردم به نفع جمعی صرفا نوعی زورگویی خواهد بود.

قوانین ابتدا باید برای قدرتمندان و سرمایه‌داران وضع شود و بعد از آن، با توجه داشتن به وضعیت کشورهای با فرهنگ مشابه نظیر ترکیه که بیشتر مردم باحجاب و غیرتمند هستند، و سابقه‌ی غیرت و ناموس پرستی در ایران، قطعا مردم به قانون حجاب نیز احترام کافی خواهند داشت.

حجابلایحه حجابقانونلایحه حجاب و عفافنقد اجتماعی
دغدغه هویت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید