ویرگول
ورودثبت نام
behnam sangi
behnam sangi
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

با سوشال مدیا اینطوری رفتار کنید!

اگه ازتون بپرسن چرا تو شبکه های اجتماعی ثبت نام کردین احتمال جواب اصلیتون این باشه که خب تا با دوستام و خانوادم در ارتباط باشم و باهاشون همراه باشم و اینا. و این دلیل اصلا دلیل بدی هم نیست اتفاقا ادم نیاز داره به این نوع ارتباط . ولی در حالی که جامعه داره هر روز بیشتر از قبل وابسته ی این چیزا میشه، مشکل رو به رشدی وجود داره که نمیشه نادیده ش گرفت! همه مون ای نقضیه رو حس کردیم که مخصوصا یه دوره هایی از زندگیمون دائما نیاز به چک کردن گوشیمون داریم! تا جایی که حتی قضیه شبیه به یه تیک عصبی میشه! حالتی که دائما توجهمون رو از چیزی که روبرومون تو زندگی واقیمونه میدزده و بر میگردونه به زندگی آنلاینمون!
فاز اینکه نمیدونم بشریت داره نابود میشه و اینا بر نمیدارما چون هنوزم افراد دارن به موقع سر کارشون میرن و وضایفشون رو انجام میدن.قرارم نیست تو این ویدیو درباره ی این مسئله صحبت کنیم اکثر چیزایی که تو این کانال میبینید قراره شخصی باشه و این ویدیو هم ازین قاعده مستثنی نیست!
اما تاثیر این مشکلاتی که وجود داره رو هر کسی که تلفن هوشمند و شبکه اجتماعی داره دیده شاید مثلا اتفاق افتاده باشه براتون که وسط یه بحثی هستین و یهو متوجه میشید نیاز خیلی شدیدی به چک کردن گوشیتون دارین حتی اگه به قیمت باز کردن گوشی و گشتن بین صفحهات گوشی باشه این کارو میکنید و یه جورایی دیگه ازون به بعد به حرف طرف مقابل گوش نمیدین! برای مثال شاید این اتفاق تو یه جلسه براتون بیفته! یا یه موقعی دارین چیزی مینویسید دقیقا مثل منی که همین ویدیو رو داشتم مینوشتم و خب شاید گاهی چیزی که مینویسید براتون اون جذابیتی که باید داشته باشته رو نداشته باشه بعد شما خودتونو درحال باز کردن یه تب دیگه رفرش کردن فیت توییترتون پیدا میکنید با اینکه متوجه می شید هیمن ۴۵ ثانیه پیش این کارو کردین و واقعیت اینه که ازون موقع تا الان هیچ نوتیفیکیشنی هم نگرفتین!‌فقط دارین این کارو میکنید و خیلی وقتا دلیلشم نمیدونید!
این نوع رفتارها، رفتارهاییه که من درباره شون صحبت میکنم که بشر شاید کمتر از 10 ساله که درگیرشه .
وقتی اپل اولین ایفون رو رونمایی کرد اینطوری نبود که چیزی به نام سوشال مدیا همراهش ارائه شده باشه و یه جورایی میتونم بگم اکثر این قضایا نه به خاطر اینستاگرام ولی به همراه پیدایش اینستاکرام استارتش خورد.
اینستاگرام تو ۲۰۱۰ اختراع شد و تو اون زمان فیس بوکی که ۶سال بود که اختراع شده بود نزدیک 500 میلیون کاربر داشت اما سال های بعدی رو که نکاه کنید متوجه میشید سرعت رشد فیسبوک به طرز عجیبی سریعتر شده بود و اینستاگرام هم برای خودش از صفر کلی کاربر جمع کرده بود. خلاصه ی این جیزایی که گفتم اینه که رابطه ی انسان با این اپلیکیشن ها هنوز خیلی ابتدایی تر ازون چیزیه که شما میتونید برای ۲۰ سال اینده تصور کینید! و همه ی ما تو همین رابطه و کوتاه این کنش ها و گرایش های عجیب رو درمورد این اپلیکیشن ها از خودمون نشون میدیم! هنوز که هنوزه به زور به هر دری میزنیم که بتونیم مفید بودن این اپلیکیشن هارو درک کنیم ودر عین حالی که ازشون سود اوری می کنیم، ازشون ضربه نخوریم!
پس اگه شما هم یکی از افرادی هستین که مثل من دائما نیاز به استفاده هر چند بیهوده از این برنامه هارو حس میکنید، میتونم بگم تا یه جایی این قضیه تقصیر شما نیست! ردوقع فک میکنم هزاران بار شنیده باشید که این برنامه ها کلا بر اساس اعتیاد اور بودن طراحیش شدن! نتیجه شم خب داریم همه مون می بینیم! مخصوصا وقتی چندتا ازین برنامه ها رو باهم رو گوشیمون داشته باشیم خیلی قضیه اذیت کننده تر میشه!
اما چیکار میشه کرد؟
اکانتامونو دی اکتیو کنیم نه!؟ دی اکتیو کنیم اکانتامونو تا دیگه نتونیم استفاده کنیم ازشون!؟

نه!


حذف کردن صورت مسئله هیچوقت چیزی به انسان یاد نخواهد داد! و از اونجایی که حالا حالا ها این نرم افزار ها و سوشال مدیا ها با ما هستن! یاد گرفتن اینکه چطوری باید باهاشون رفتار کنیم به شدت مهمه! که خب برای یادگیری یه چیزی باید باهاش روبرو بشیم!


یکی از راه های کنترل کردن این قضیه همین نحوه ی روبرو شدن با این برنامه هاس! یکی از بزرگترین چیزایی که به من کمک میکنه بتونم تو استفاده از سوشال مدیا خودمو کنترل کنم استفاده نکردن از اپلیکیشنه! مخصوصا تو اپلیکیشن هایی که استفاده ازشون حیاتی نیست! و کاملا میشه ازشون خارج از برنامه و توسط مرورگر استفاده کرد! مثل توییتر، فیسبوک یا تا حدودی اینستاگرام!
پروسه ی باز کردن قفل گوشی و کلیک کردن روی برنامه ی مورد نظر خیلی پروسه ی أسون تری تا سرچ کردن این برنامه تو مرورگر گوشی و استفاده ازش تو اونجاس! همین سخت بودن پروسه باعث میشه ناخوداگاه ما کمتر سراغ استفاده از برنامه بره مخصوصا که خیلیامون الان دیگه دامنه ی تمرکزمون پایین تر از یک دقیقه س! که خب چیز خیلی بدیه ولی میشه ازش تو این قضیه استفاده کرد!
پس اپلیکیشن هارو تا جایی که میتونید حذف کنید و تو مرورگر ازشون استفاده کنید!


دومین راه حل برای من به شخصه خارج کردن اپلیکیشن ها از صفحه ی اصلی گوشی و جایگزین کردن اپلیکیشن های کاربردی یا حیاتی مثل یوتیوب استودیو برای کار خودم یا برنامه ی ماکروسافت تو دو که من کارامو توش یادداشت میکنم!
این کار باعث میشه هربار که گوشیو باز میکنید تو صفحه ی اول نگاهتون به کارهایی که دارید و پتانسیل هایی که ممکنه این برنامه ها براتون داشته باشه بیفته و خب در نهایت کمکتون میکنه راحت تر به نتیجه هایی که میخواین تو زندگی برسید!

گزینه ی بعدی که به نظر خیلی کلیشه ایه و خودمم قبول دارم ولی به نظرم کارایی داره اینه که برای عکس پس زمینه ی گوشیتون و حتی لاک اسکرین، تکه ای از اهدافتون رو قرار بدید! حالا میخواد فردی باشه که ازش الگو برداری میکنید یا چیزی باشه که میخواید یه روز بخرید! البته افسانه نذارید تو بک گراند گوشیتون چون ناخوداگاهتون هواس جمع تر ازین حرفاس و اگه چیزی بذارید که رسیدن بهش خیلی احتمال کمی داره کلا نادیده ش میگیره!

تو لاک اسکرین گوشی اندرویدی تون از پیام های هفتگی برای خودتون استفاده کنید! مشکلات اخلاقی ای که از نظر خودتون دارید رو خیلی سریح تو این قسمت بنوسید و هفته ای یه بار عوض کنید که تکراری نشه که ناخواگاهتون نادیده ش بگیره!

از مکمل های مختلف مثل دمنوش و غیره برای تمرکز بیشتر روی کاری که دارید انجام میدید استفاده کنید!ینی حین انجام کارتون یه لیوان اب چای یا دمنوش کنارتون بذارید! البته قهوه خیلی کمک کننده نیست برای همه چون ممکنه باعث بشه تحریک پذیری بالا بره و انسان با هر صدایی تمرکزش رو از دست بده! چای هم همین نتیجه رو میتونه داشته باشه ولی خیلی بهتر از قهوه س به خاطر ذات شیمیایی متفاوتش.

بدونید چه ساعتی از روز بیشترین تمرکز رو دارید و سعی کنید خودتونو عادت بدید تو اون تایم کارهایی که تمرکز نیاز داره رو انجام بدید! برای مثال من بعد از صبحانه و در حال قهوه خوردن، و اخرای شب دو سه ساعت قبل خواب بهترین زمان برای تمرکزمه و فکر میکنم اکثر افراد همینطور باشن! از اون تایم استفاده کنید!

انرژی و عواطف و احساسات خودتون رو جاهای بیهوده صرف نکنید! از یه رابطه عاطفی بگیر تا یه بحث کوچیک با خانواده! از گوش کردن اهنگ بگیر تا صحبت کردن با یه دوست درباره ی اهدافی که دارید! اگه عادت کنید انرژی ای که برای انجام کارها و اهدافتون دارید رو تو این جور جاها هدر بدید!‌ برای انجام کارهاتون انگیزه ندارید و در نهایت وقتی با گوش دادن به یه اهنگ تخلیه ی انرژی شدید یا با صحبت کردن با یه دوست درباره ی هدفی که دارید اروم گرفتین! قدم برداشتن در راستای اون هدف دیگه خسته کننده جلوه میکنه و باعث میشه برگردید به زندگی انلاینتون!

روز خوشـ :)

مدیاسوشالتمرکزمطالعهدرس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید