فکر کننده و فکر
آیا رابطهای بین فکر کننده و افکارش وجود دارد یا تنها افکار هستند که وجود دارند و نه فکر کننده؟
اگر افکاری وجود نداشته باشند در این صورت فکر کنندهای هم وجود ندارد. زمانی که افکاری در شما وجود دارد آیا فکر کنندهای هم آنجا هست؟
با درک ناپایداری افکار متوجه میشویم که این افکار هستند که فکر کنندهای را به وجود میاورند که به خودش اعتبار، دوام و پایداری میدهد. پس این افکار هستند که فکر کننده را به وجود میاورند، بعدازاین مرحله، فکر کننده که با جریان دائمی افکار همراه است خود را به عنوان موجودیتی حقیقی و دائمی که جدای از افکار است به رسمیت میشناسد؛ بنابراین این فکراست که متفکر را میآفریند و متفکر از هیچ راه دیگری موجودیتی پیدا نکرده است. فکر کننده افکار را به وجود نمیآورد زیرا اگر افکاری وجود نداشته باشند فکر کنندهای هم وجود نخواهد داشت.
فکر کننده خودش را از منبعش یعنی افکار جدا میسازد و سعی در به وجود آوردن یک رابطه دارد، رابطه بین چیزی که بهاصطلاح آن را دائمی میداند یعنی فکر کننده- که افکار آن را به وجود آوردهاند- و چیزی که ناپایدار و گذراست یعنی افکار؛ و ما میدانیم که جفتشان ناپایدار و غیرحقیقیاند.
یک فکر را تا انتهایش دنبال کن. بطور کامل و همه جانبه به آن فکر کن، احساسش کن و با خودت کشف کن که چه اتفاقی در حال روی دادن است.متوجه این نکته خواهی شد که هرگز هیچ فکر کنندهای نبوده زیرا زمانی که اندیشیدن متوقف شود، هیچ فکر کنندهای وجود نخواهد داشت. ما اینگونه برداشت میکنیم که دو حالت وجود دارد فکر کننده و فکر. این دو حالت، خیالی، جعلی و غیرواقعیاند. تنها افکار هستند و مجموعه این افکار، «من» یعنی این فکر کننده را به وجود میاورند.
جیدو #کریشنامورتی