bierdo.noir
bierdo.noir
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

تولد یک اسطوره: کووید دو هزار و نوزدهم فرزند گایا جانشین کرونوس پسر زئوس

جهان همواره انقلابیون را در خود دیده که توانسته اند الگوی درک ما از جهان را دچار تغییراتی کنند. اگرچه نمی توان متقن گفت که این تغییر الگو حاصل تکامل عصب شناختی نوع بشر است و یا پدیده ای است که می تواند یاد گرفته شود و خود باعث این تغییر عصب شناختی شود. بسیاری از انقلاب ها به دست انسانهایی شکل گرفته که توانسته اند روزی این الگوی درک ما را دچار دگرگونی کند؛ بدون آنکه ما آنرا به خاطر داشته باشیم. به عنوان نمونه، نظریه انقلابی نیکلاس کوپرنیک یکی از برجسته ترین نظریه های علمی بود که نه تنها پایه های عصر نوزایی را بنا نهاد بلکه توانست جهان بینی و انگاره درک بشر از جهان هستی اش را تغییر بدهد. او توانست به ما اثبات کند که زمین محور کائنات نیست و این خورشید است که در مرکز این منظومه شمسی قرار دارد و سایر سیارات آن به دورش می چرخند. این تفکر، اسطوره ای را بازتولید کرد: خورشید. این بار خورشید تولید نشانه شناختی دوباره گرفت و تبدیل به اسطوره ای نو برای ما شد. ذهن ما پر از اسطوره هایی است که ما از جهان پیرامونمان ساخته ایم و شاید هم، این اسطوره ها هستند که خود را در ذهن ما ساخته باشند. اسطوره هایی که در نظام شناختی ما انقلاب کرده اند. بیشتر انقلابهای قرون گذشته به دست انسانها رقم می خورد و این بار در سال 2019 ما شاهد انقلابی هستیم که به دست یک موجود دیگر، بنام ویروس کووید-2019 رقم می خورد. کووید-2019 خود، به یکباره، انقلابی جهانی می‏کند؛ او الگوی ذهنی ما را از جهان پیرامونمان را تغییر داده است. جهانی که دیوانه وار پیشرفت می کرد و آنقدر علم پزشکی، ژنتیک و بیوشیمی و عصب شناسی اش در حال پیشرفت بود که این گزاره در آن می درخشید: «تا 20 سال دیگر زنده بمانید؛ تا شاید نامیرا شوید»؛ حال سلطنت خود را روی به زوال می بیند. کووید-2019 این بار جور انسانهایی را به دوش می کشد که سالها الگوی تفکری ما را دچار تغییر کرده اند. شاید کووید-2019 خود بر علیه علم انقلاب کرده و شاید هم اینبار خودِ علم باشد که بر علیه ما قیام کرده است. اما هر چه هست، کووید-2019 الگوی درک ما از جهان را تغییر داده است؛ او حال تبدیل به اسطوره 2019 و 2020 شده است. اما چگونه؟ هر اسطوره ای برای ساخته شدن نیاز به سه جنبه دارد: نظامی گرایی، ملی گرایی و کیش گرایی(دین گرایی). می پندارم که کووید-2019 در عمر کوتاه خود هر سه جنبه را در خود پرورانده است.

جنبه نخست: نظامی گرایی: جهانی به دنبال نابودی اوست؛ «#کرونا_را_شکست_میدهیم». انگار که کرونا لشکری است نظامی که به جان بشر تاخته و ما قرار است آنرا شکست بدهیم. کرونا یک طرح واره قدرتی را خلق کرده که انسان از آن باید عبور کند. او سدی پرقدرت است که می بایست شکست بخورد. در بسیاری از نقاط جهان ارتش برای نابودی آن به پا خواسته است. برخی صحبت از برقراری حکومت نظامی می کنند و برخی دیگر در گفتمان سیاسی-نظامی، آنرا ترور بیولوژیک خوانده اند. آنچه مشخص است جنبه نظامی گرایی این اسطوره نوپدید است که هر روز از سوی ما تقویت می شود.

جنبه دوم: کیش گرایی ( دین گرایی): کووید-2019 به یکباره در جوامع دیندار محبوب و منفور شد. مومنان ادیان ابراهیمی او را پدیده ای ضد-دین دانستند که بنیان های دین را نشانه گرفته است. خانه مسلمانان بعد از سالها خلوت شد و کلیسای واتیکان تنها با یک پاپ به دعا نشست. از سوی دیگر، آتئیست ها و شبه آتئیست ها نیز او را دلیلی بر ضعف دین در به سعادت رساندن بشر دانستند. اینکه برهان های هر دو طرف این ماجرا، بی اساس یا متقن هستند، بحث این یادداشت نیست؛ بلکه چه درست یا نادرست، کووید-2019 تولدی در نگاه به مقوله دین و یا بی دینی آغاز کرده است. کووید-2019 در ابتدای این راه است و به تعبیری در دوران پساکوویدی (پساکرونایی) به نظر می رسد که نه تنها الگوهای جامعه شناختی و روانشناختی انسان دچار تغییر خواهد شد، بلکه شاید منتظر تغییر الگوی بینشی در ساختارهای ایدئولوژیک و دینی در جهان نیز باید باشیم. اینکه کووید-2019 موجبات افزایش بینش و یا کاهش بینش دینی و در کل، هر گونه نظام ایدئولوژیک را در جهان موجب می شود یا نه، سوالی است که برای پاسخ آن بایستی منتظر بمانیم. شاید کووید-2019 مجموعۀ باورها و ایده‌های انسان را که به عنوان مرجعِ توجیهِ اعمال، رفتار و انتظاراتِ وی عمل می‌کند را دچار دگرگونی کند و نظام فلسفی، فکری و مذهبی وی را به سمت دیگری سوق دهد. آنچه، مشخص است، جنبه کیش گرایی( دین گرایی) کووید-2019 است که گاه به عنوان یک عنصر ضد کیش (دین، تفکر و نظام فلسفی و ...) عمل کرده و گاه نیز توانسته موجبات تقویت کیش را در جوامع انسانی فراهم آورد.

جنبه سوم: ملی گرایی: کووید-2019 به عنوان یک عنصر ملی گرا در کشورهای مختلف تجلی پیدا کرد و از طرف دیگر روح جهان مداری انسان را بیدار کرد. کووید-2019 در چین متولد شد و ملیتی چینی داشت؛ اما او انگار متعلق به همه مردم جهان بود. مهاجرت کرد، همانگونه که مهاجران از سرزمین های مادری خود خسته می شوند و پوسته ملی گرایی خود را کنار می زنند و تن به ماجراجویی جدیدی می دهند. کووید-2019 مهاجری است که، تا امروزی که این یادداشت نوشته شده است، بیش از سه چهارم جهان را پیموده؛ تا هم به انسان ها بفهماند که جهان بدون مرز، ملی گرایی را نمی داند و هم خود توانسته ملی گرایی را در سراسر جهان بیدار سازد. کشورها مرزهای خود را به روی غیر بومی ها بسته اند؛ بومی هایشان را به کشور خود فراخوانده اند. گویی کووید-2019 آمده تا مردم جهان را به زیست بوم خودشان برگرداند و هم به دنیا بفهماند که مرزی برای گذاشتن وجود ندارد. آیا کووید-2019 انگاره ذهنی بشر را به مقوله ملیت و ملی گرایی تغییر خواهد داد؟ آیا جهان به یک ملیت واحد تغییر هویت خواهد داد؟ و آیا مرزهای بشر کوچکتر و باریکتر از این خواهند شد؟ جواب به این سوالات دشوار است. اما آنچه مشخص است، انسان پس از کرونا، انگاره ذهنی خود به مقوله ملی گرایی را به چالش خواهد کشید.

سخن آخر: او کیست: کووید دو هزار و نوزدهم پسر گایاست: او که الهه زمین است. او جانشین کرونوس (خدای زمان) و پسر زئوس (پادشان خدایان) است. او مفهوم زمان را برای ما تغییر داد. او نگاه ما به تعادل زمین را به هم ریخت. او شاید به کینخواهی زمینی که انسان روی به نابودی می برد، قیام کرد و توانست در مدت چند ماه بر همه قدرت ها و خدایانی که به دست بشر ساخته شده است، چیره شود. آیا او اسطورۀ فاتح زمین خواهد شد؟ شاید او پادشاه خدایان بشرساخت است و او اسطورۀ جدید دنیا ماست؛ که شاید بتوان به جرئت او را موجودِ انقلابیِ دوران مدرن و پسامدرن نامید. آیا کووید-2019 یک ضد اسطوره است؟ آیا او آمده تا انگاره ذهنی ما از اسطوره ها را تغییر دهد؟ نمی دانیم! اما یادمان باشد، به قول رولان بارت، اسطوره شناس و نشانه شناس مشهور فرانسوی، هر اسطوره ای تاریخ مصرف دارد و به سبب انگیزشی خاص به وجود می آیند و تغییر می کنند و از هم می پاشند و به طور کامل از میان می روند.

عباس رجب سلمانی


کروناکوویداسطورهاسطوره شناسینشانه شناسی
عباس رجب سلمانی | زبانشناس و آگهی نگار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید