ویرگول
ورودثبت نام
نشریه دانشجویی مسیر
نشریه دانشجویی مسیرنشریه سیاسی، اجتماعی و ادبی مسیر؛ دانشگاه علوم پزشکی مازندران
نشریه دانشجویی مسیر
نشریه دانشجویی مسیر
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

«زنگزور؛ ماجرای دسری در خاورمیانه»


از خواب می‌پرد. چند قطره عرق روی پیشانی‌اش نشسته است. احتمالا به خاطر دویدن‌ به سمت صحنه در لحظات آخر خواب است؛ قبل از این‌که چند نفر(که یکی از آن‌ها خیلی شبیه به بادیگارد خودش بود) جلویش را بگیرند و با هدایتش به سمت صندلی‌ها، از ایجاد هرج و مرج جلوگیری کنند.
با خودش فکر می‌کند که شاید هوای نروژ به او نمی‌سازد و هنوز برای گرامیداشت آلفرد نوبل آماده‌ نیست؛ باید برای شام به خاورمیانه برود و برای دسر، به گذرگاه کلیدی این روزها سر بزند.

ـــــــــــــــــــــــــــ

در این سوی جهان، اختلاف دیرینه‌ای، آرامش را از چشمان دو مرد خوش‌خواب گرفته و گذرگاه ۴۳ کیلومتری، موضوع جدید دعواست؛ دعوایی که به پیچیدن بوی شام در غرب آسیا منجر می‌شود و مرد تازه از خواب پریده را به دسر دعوت می‌کند.
کریدور(گذرگاه) زنگزور، مسیر کوتاهی است در ارمنستان که از آذربایجان تا نخجوان کشیده می‌شود و در طول آن، با ایران از طریق دریای خزر مرز دارد. مسیر، برای حمل و نقل بین‌المللی مابین آذربایجان و ترکیه به کار می‌رود و بوی اسکناس نو از هر کیلومتر آن، به وسیلهٔ ترکیه، به مشام اروپا و آذربایجان می‌رسد.
مرد سمت چپ تصویر، الهام علی‌اف است؛ مردی که بعد از برنده شدن در دعوای دیرینهٔ قره باغ، حالا برای محکم کردن جای پای پیروزی و اتصال به اروپا و منافع اقتصادی‌اش، ترکیه را می‌خواهد و قدرت کنترل راه زنگزور را و دعوای جدید را.
مرد سمت راست تصویر اما، که نیکول پاشینیان است، بعد از باختن قره باغ، نمی‌تواند زنگزور را هم ببازد. زنگزور در خاک اوست و او، به اندازهٔ کافی امنیت را احساس نمی‌کند.
دعوا مدتی طول می‌کشد و کسی راه مدارا را بلد نیست. ایران کریدور ارس را پیشنهاد می‌دهد که موازی زنگزور است؛ اما در خاک ایران.
انتخاب ارس به جای زنگزور، منافع زیادی برای ایران دارد: امنیت مرزی تضمین می‌شود، بازار ایران در منطقه حفظ می‌شود و ترانزیت و تجارت در این مسیر، با نظارت اتفاق خواهد افتاد.
کریدور ارس به نظر راه حل مناسبی می‌رسد اما نه زیرساخت دارد و نه پیگیری مداوم برای مداخله صحیح؛
پس دعوا ادامه دارد.

ـــــــــــــــــــــــــــ

کتش را مرتب کرده، به بینی‌اش پودر زده و آماده‌ٔ دسر است. ۹۹ را دوست دارد چون با ۱۰۰ فاصله‌‌ای ندارد اما دو رقمی‌ است. ۹۹ بزرگ است؛ اما به نظر کوچک می‌‌رسد و خب، تاجرها همین‌طورند؛ ۹۹ را دوست دارند.
دوربین‌ها جابجا می‌شوند. بینی‌اش برق می‌زند. متن توافق خوانده می‌شود و امضاها رد و بدل می‌شوند. دو مرد دو طرف تصویر، با هم دست می‌دهند. نام کریدور، از «زنگزور» به «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» تغییر می‌یابد.
دستانش، دو دست را قاب می‌گیرند؛ به امید این‌که امشب در خواب، باز هم در نروژ باشد و در مراسم؛ اما این‌بار، نام او را بخوانند و بادیگاردش در همان اطراف بایستد تا از برندهٔ جایزهٔ صلح نوبل حفاظت کند.

ـــــــــــــــــــــــــــ

دعوا ادامه دارد تا زمانی که آمریکا وارد می‌شود؛ چهره‌ای که هنوز خاطرات ژاپن و افغانستان و لیبی و دیگران را در ذهن جهان دارد؛ که حالا می‌خواهد واسطهٔ صلح شود‌‌.
مردان چپ و راست تصویر، هر یک به عللی، تصمیم می‌گیرند خاطرات را فراموش کنند؛ آن‌ها این وساطت را باور می‌کنند.
حق بهره‌وری و ساخت در مسیر زنگزور، به مدت ۹۹ سال به شرکت‌های آمریکایی واگذار می‌شود، ترانزیت با نظارت آمریکا اتفاق می‌افتد و البته، آمریکا همسایهٔ ایران می‌شود؛ اندک زمانی بعد از جنگ ۱۲ روزه.
دعوا تمام می‌شود و صلح برپا می‌شود. همگام‌ترین چهرهٔ جهانی با بنیامین نتانیاهو، مجرم بالقوهٔ پروندهٔ جزیره اپشتاین و احتمالا نامزد جایزهٔ صلح نوبل، دونالد ترامپ، طرح صلح را می‌ریزد و اجرا می‌کند؛ طرحی که او را در همسایگی ایران جای خواهد داد و بار دیگر، پتانسیل تهدید نظامی و اقتصادی را پررنگ خواهد کرد.
دسر در خاورمیانه صرف می‌شود؛ با بوی‌ پول و تهدید و طعم قدرت؛
که بهترین طعم در دهان، قبل از خواب است.

✍🏻فاطمه صادقی، ترم سه تعذیه

| @masir_mazums |🌱

دونالد ترامپنشریه دانشجوییخاورمیانهغرب آسیا
۲
۰
نشریه دانشجویی مسیر
نشریه دانشجویی مسیر
نشریه سیاسی، اجتماعی و ادبی مسیر؛ دانشگاه علوم پزشکی مازندران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید