نشریه دانشجویی مسیر·۶ روز پیشالفبای اقتصاد را در کدام مکتب آموختید که اینطور کج مینویسید؟سرکارگر فریاد برمی آورد که روغن بزن!کارگر جوان کارخانه از ترس تازیانه با نگاهی پرسنده به چرده سیاه کارگر پیر بازنشسته زمزمه ای میکند که اخر…
نشریه دانشجویی مسیر·۱۰ روز پیشبه سان جیحونبیا دمی بنشین تا بگویمت چون شدشبی که شیر خدا را دو دیده هامون شدبه خاطر آر زمانی که با غمی در جانبرای دفن جوانش ز خانه بیرون شددمی نظر به ر…
نشریه دانشجویی مسیر·۱۰ روز پیشمعادله ای که با دل حل شد!سید مهدی زین الدین معمولاً خودش شخصا برای شناسایی وارد خاک دشمن میشدیبار اما یه کار شگفت انگیز کرد...ماجرا از این قراره که ایشون اول به زیا…
نشریه دانشجویی مسیر·۱۰ روز پیش«طولانیترین شب سال»فردای شب یلدای خیلی سال پیش، که من دانش آموزی کلاس پنجمی و طفلکی بیش نبودم، امتحان ریاضی داشتیم. آن موقع تنها چیزی که من از شب یلدا میدانس…
نشریه دانشجویی مسیر·۱۰ روز پیش«داغی برای بلندبالا»بالاخره رسمی شد… بعد از چند روز حرفهای نصفهنیمه و جوابهای گنگ، ماجرای صابر کاظمی، قصهای که گوشِ تمام ایران را پر کرده بود، به همان اندا…
نشریه دانشجویی مسیر·۱۰ روز پیش«سکوت، طلا و اعداد»باد میوزد و شنها بلند میشوند. چشمها را که باز کنی، شنها به چشمت میروند و اخبار هم:صبح همگی ما بخیر.بیش از دو سال از جنگ داخلی سودان م…
نشریه دانشجویی مسیر·۱۰ روز پیشسقوطی از جنس پرواز...جیغهای پی در پی، فریادهای ناشی از خطر و ردپای خون و کشتار نسلی...آری، این سرنوشت دلداریست که به دست معشوقهی شیطان صفت زمانهی خود، زیبای…
نشریه دانشجویی مسیر·۱۰ روز پیش....(همهی ما ژندهها).....«من یک ژنده هستم؛ شغل من ژندهی است. شما چطور؟»یادداشتم را ورق میزنم:«ژندهها ژنتیکخواندههایی هستند که ژنها را دستکاری میکنند؛ ژنِ خام…
نشریه دانشجویی مسیر·۱۰ روز پیشیک تراژدیِ عاشقانهپردهٔ اول: پیش از غروبروزگار خوبی داشتیم...زندگی ما در بهشت کوچک خویش، سراسر خوشبختی بود. خاندانی پنج نفره که قلبشان در آستانهٔ پذیرش غنچه…
نشریه دانشجویی مسیر·۱۰ روز پیشفریاد ماشین هاصحبت پیش رو نقد و بررسی وضوع پر تکراری است که همگی در زندگی روزمره خود با آن سر و کار داریم. بارها پیش آمده که نقص قوانین، رانندگی خطرناک،…