ویرگول
ورودثبت نام
نشریه دانشجویی مسیر
نشریه دانشجویی مسیرنشریه سیاسی، اجتماعی و ادبی مسیر؛ دانشگاه علوم پزشکی مازندران
نشریه دانشجویی مسیر
نشریه دانشجویی مسیر
خواندن ۴ دقیقه·۶ ماه پیش

سرنوشت قاب است، تصویرش با ماست!




اگر ابتدا به امر بخواهم تیتروار خدمتتان بگویم، خداوند سرنوشت را تعیین کرده ولی این گزاره به معنای اجبار کردن نیست...

خیلی‌ها فکر می‌کنند که همه چیز، اعم از سرنوشت و آینده افراد، در یک لوح محفوظی که مثلاً داخل گاوصندوق خدا هم مهر و موم شده، از پیش نوشته شده و دیگر کاری از ما ساخته نیست!
اما اگر این نگاه را بپذیریم، اولین چیزی که زیر سوال می‌رود، عدالت الهی است. چگونه ممکن است کسی را به خاطر کاری که اجباراً انجام داده، مؤاخذه کنیم؟ اگر اختیار از انسان سلب شده، پس دیگر پاداش و مجازات مفهومی ندارد...

سرنوشت قطعی فقط در مورد بعضی چیزهاست! مثل زمان مرگ (که در همین مورد هم اختلاف نظر و مناقشه وجود دارد؛ چون قدیم‌ترها که سبک زندگی‌ها سالم‌تر از حالا بوده، افراد بیشتر از یک قرن به راحتی عمر می‌کردند، اما الان می‌بینیم که خیر!!!).
این موضوع، تأثیر محیط را بازتاب می‌دهد و نشان می‌دهد که ما در تعیین بسیاری از سرنوشت‌ها، نقش فعّال داریم. پس اگر شرایط و انتخاب‌های ما تغییر کند، نتایج هم می‌تواند تغییر کند؛ و این یعنی «اختیار»
و در بستر همین اختیار است که عدالت(نه برابری!) معنا پیدا می‌کند.
اصلاً همین‌که کسی بخواهد اختیار را در عمل و حتی در کلام تکذیب کند، در واقع دارد از قوه‌ٔ اختیار خود بهره می‌گیرد و گریزی از آن ندارد!

اجازه بدهید مثالی بزنم که منظور را بهتر منتقل کنم:
ببینید، شما به عنوان مثال می‌دانید که فلان رفیق‌تان همیشه دیر سر قرار آمده و اتفاقاً این سری هم دیر می‌کند و شما از دست او شاکی و گله‌مند می‌شوید!
اما شما مجبورش کردید دیر بیاید که بعد بخواهید از دستش ناراحت باشید؟! خب مسلماً خیر! آن فرد خودش دیر کرده است...
حالا این امکان هم هست که این دفعه دیر نکند، که باز هم خودش خواسته است!

یا مثال دیگری:
شما معلم یک مدرسه یا استاد دانشگاه هستید و می‌دانید که مثلاً فلان دانش‌آموز درسش را می‌خواند و دیگری خیر! بعد مدتی می‌فهمید که آن فرد اولی امتحانش را پاس خواهد شد و فرد دیگر نه! چون از آن‌ها شناخت پیدا کرده‌اید و به توانایی‌ها و پتانسیل‌هایشان پی برده‌اید.
شما ته دلتان می‌خواهید که هر دو با نمره‌ی بالا قبول شوند، ولی سر آخر باز هم اولی قبول شده و دومی مردود!
اینجا هم باز شما نقشی در عملکرد شخصی‌شان نداشته‌اید. این خودشان بودند که انتخاب کردند و رفتار کردند...
پس اینجاست که عدالت معنا پیدا می‌کند؛
کسی که تلاش کرده و مسیر درستی رفته، نباید با آن‌که مسیر اشتباه را انتخاب کرده، در یک جایگاه قرار بگیرد. این همان اصل پایه‌ای عدالت است: هر کس به اندازه‌ی تلاش و انتخابش پاسخ بگیرد!
چیزی که از آن به عنوان قاعده تکوین هم یاد می‌شود!
این را هم اضافه کنم که این مثال زدن‌ها برای تقریب به ذهن بوده و نه برای استدلال و استنطاق!!
جالب است که فیلسوفی به نام «اسپینوزا» در چند صد سال پیش، معتقد بود که:
در این دنیا فقط جبر حاکم است و چیزی به نام آزادی، توهّمی بیش نیست!
اما نقدی که به این رویکرد وارد بوده این است که اگر در کوچک‌ترین کارهای روزمره هم آزادی نداشته باشیم، مسئولیت، عدالت و بسیاری از مفاهیم اخلاقی و انسانی، بی‌معنا خواهند شد!

در جهانی که انسان، ابزار بی‌اراده‌ی تقدیر فرض شود، مفاهیمی چون عدالت، مسئولیت و حتی پاداش و مجازات، بی‌معنا خواهند بود. اما اگر بپذیریم که انسان در مسیر زندگی، صاحب اختیار است—هرچند در بستری از مقدرات اولیه—آنگاه عدالت الهی نه‌تنها ممکن، بلکه ضروری می‌شود. خداوند داناست، اما این دانش به معنای تحمیل نیست؛ و درست همین‌جاست که معنای عدالت الهی رخ می‌نماید: حساب‌کشی منصفانه از هرکس بر مبنای آنچه انتخاب کرده، نه آنچه صرفاً برایش مقدر شده. و این نگاه، هم امید می‌آفریند و هم مسئولیت...

در آخر هم این را بگویم که همه‌ی کسانی که معتقدند سرنوشت آدمی از پیش نوشته شده، به هنگام عبور از خیابان به چپ و راست خود می‌نگرند...
انگار که آدمی و اختیارش دو جزء لاینفک اند و با سریشی الی‌الابد آنها را به یکدیگر چسبانده اند...

صحبت در خصوص جبر و اختیار، قضا و قدر و این‌ دست موضوعات، بسیار گسترده است و منطقی است که در یکی دو صفحه نگنجد؛ هدف صرفاً به اشتراک‌گذاری یک نگاه دیگر به مسئله بود؛ نگاهی که شاید مسیر فهم ما از عدالت را هموارتر کند و همچنین شاید سرنخی باشد برای رسیدن به کلاف پیچیده ای از ریز موضوعات دیگر که رسالت های مختلفی در آن گنجانده شده است...

✍🏻دانیال طاهریان، ترم ۶ علوم آزمایشگاهی
نشریه دانشجویی مسیر🌱
| @masir_mazums |✍🏻

جبر اختیارعدالتقضا و قدر
۱
۰
نشریه دانشجویی مسیر
نشریه دانشجویی مسیر
نشریه سیاسی، اجتماعی و ادبی مسیر؛ دانشگاه علوم پزشکی مازندران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید