قول میدهم کاری به کارت نداشته باشم. درست است که تا الان زیر همه قول هایم زده ام. اما باور کن این بار فرق میکند. اگر سلاحت را زمین بگذاری، قول می دهم همه پول هایی را که از جیبت دزدیده بودم، برایت سرمایه گذاری کنم. برایت مثل امارات و دبی، برج های بلند و قشنگ می سازم. گردشگر توی کشورت سرازیر می شود. اقتصادت شکوفا میشود و همه به خوبی و خوشی کنار هم زندگی میکنیم. حیف کشور به این زیبایی نیست که همیشه بوی دود و باروت می دهد؟
اتفاق خاصی نمی افتد. فقط باید هر چه من گفتم بگویی چشم. من هم که اهل سوء استفاده از قدرتم نیستم. اگر چیزی میگویم به صلاح همه است. مثلا این همه نفت در منطقه را می خواهید چه کار کنید؟ می دانید نگهداری از این صنعت نفت چقدر هزینه بر است؟ خب می توانید نصفش را در اختیار من بگذارید، یا حتی همهاش را؛ چه اشکالی دارد. من میتوانم همه چیز را برایتان کنترل کنم. شما کافیست زیر باد کولر بنشینید و دست به سیاه و سفید نزنید.
به ایران هم گفتم. هسته ای میخواهد چکار؟ اصلا شما خاورمیانهای ها با آن کورتکسهای ظریفتان به علم و صنعت چه نیازی دارید؟ شما باید با این طبع لطیفتان بنشینید شعر بگویید و موسیقی بنوازید. هر جا در صنعت و علم لنگ ماندید، خب از ما وارد کنید!
ما که اهل فشار وارد کردن و سرگردنه بازی درآوردن نیستیم. ما که خدای نکرده نمیخواهیم دست شما را در پوست گردو بگذاریم.
البته این را هم بگویم که نقشه منطقه شما به نظر من خیلی زیبا نیست. مثلا قشنگتر میشود اگر کشورهای کوچکتر و بیشتری در منطقه داشته باشیم. اینجوری هم مدیریت کارها راحت تر میشود، هم کسی نمیتواند به کسی زور بگوید.
اسرائیل؟ خب نه، اسرائیل استثناست. این یهودی های مظلوم خیلی در طول تاریخ جفا دیدهاند. حقشان است که زمین بزرگتری داشته باشند. باید همه همکاری کنند تا زمین موعود نیل تا فرات را در اختیارشان بگذاریم تا بلکه داغ هایی که دیدهاند کمی التیام پیدا کند.
راستش اصلا خوشم نمی آید که انقدر نامحترمانه با اسرائیل برخورد میکنید. گیرم که یکی دو جا از خاک شما را هم بمباران کرده، باز هم تقصیر شماست. اگر شما ناراحتش نکرده بودید هرگز دست به چنین کاری نمیزد. آخر اسرائیل یک کشور کاملا صلح طلب و دموکراتیک است.
بگذریم؛ چه بخواهی چه نخواهی یک گزینه بیشتر نداری. یا نکند میخواهی با ما در بیفتی؟ فکر میکنی زورت به ما میرسد؟ خیال کردهای همسایه ها کمکت میکنند؟
ساده نباش، هیچکدامشان راضی نیستند برای کمک به تو خودشان را به خطر بیندازند.
خیلی خوب میشود که بتوانیم با زبان خوش مسئله را حل کنیم. در غیر این صورت مجبور میشوم علی رغم میل قلبیام با تو همان کاری را کنم که در غزه مجبور شدیم انجام بدهیم. مردم غزه منطق سرشان نمیشود. وقتی زورت نمیرسد، منطقی این است که به جای جانت، خاک و سرزمینت را بدهی؛ درست نمیگویم؟
البته ماجرای غزه با تو فرق میکند. ما که از تو خاکت را نخواستهایم؛ لااقل هنوز. ما فقط میگوییم برای آشتی جهانی و آرامش مردمت، همین یک کار را انجام بده:
«سلاحت را زمین بگذار»
✍🏻زهرا جمال، ترم شش رادیولوژی
| @masir_mazums |🌱