+ «اونا رو میبینی آقای رنگو؟
- «خب...»
+ «اونا کسایین که در حالت نرمال روزانه دو ساعت برقشون میره! البته قبل از اینکه شرکت توانیر و سازمان آب با هم تعارف تیکه پاره کنن که اول کدوم یکی قطع کنن!»
+ «و اونا همون کسایی هستن که رییس جمهورشون توی نشست سران خیلی جدی ابراز ناتوانی میکنه و و جالب اینه میگه شما بگید چکار کنیم!!»
- «ببین با کلیت حرفت موافقم هااا
با فامیل و بچه محل ها ازین بحث ها زیاد کردم!
اما خب یه مفهومی داریم توی آزمایشگاه به اسم «متغیر اصلی» که تعیین کننده اصلی مسیر اون واکنش عه!
این بنده خدا هم قطعاً کار بیشتری میتونه بکنه و نباید مسائل مختلف رو غیرقابل حل بدونه..
اما اینجا و الان، بحث چپ و راست و اصلاحات و اینا خیلی اهمیت نداره! دست کم متغیر اصلی نیست!
اتفاقاً باید پشت دستش بازی کنیم
تو فک میکنی خودم بهش رأی دادم؟؟ خب نه..
اما الان عزل و نصب جدید، موضوعیت ندارع و دقیقا میشه بازی توی پازل اونوری ها...»
+ «آره خب، بد نمیگی اینم حرفیه!
اما دقیقاً کپی پیست شده یه سری حرفای این آدم، میشه خوراک فکری اون مرده..
که بیاد بگه ما به شما فناوری آب میدیم و در کنارتون هستیم!
قبول کن که این ادبیات و تشریفات، برازنده رییس جمهور یه مملکت نیست!
- «....»
+ «چی بود اسمش؟! اسم خوبیم داشت.. »
- «کیو میگی؟»
+ «همی یارو! لهستانیه... خیلیم خشک و مذهبیه! گوشاش بزرگه..»
- «آهااا نتانیاهو! اونو میگی؟»
+ « آره آرههه خودشه..»
- « واستا ببینم! حالا چی شده که ایرانو داری دنبال میکنی؟ از پدر و مادر منم بهتر؟!!»
+ «اوممم..
خب بذار اینجوری بگم: راستش از بعد اون روزی که اینا صبحش اسرائیل رو زدن و شبش آمریکا، فهمیدم که نه بابا، خبراییه...
تا قبلش فک میکردم که IRAN و IRAQ یکین!
اگه هم جایی اینا رو میدیدم میذاشتم به پای اشتباه تایپی...
واسه همین رفتم سرچ کردم و کلی چیز میز دیگه دستگیرم شد! سرآخر فهمیدم باید قسمت مربوط به اطلاعات جغرافیایی مغزم رو یه انبار گردانی کنم»
+ «منکر اینم نمیشم که خودتونم آسیب دیدین!
نه، اما همین پاسخ دادنه خودش کلی حرف و پیام داشت!
مثلا اینکه اگه اراده کنیم، کشورهای شیخ نشین حاشیه خلیج فارس به آنی ناامن میشن و دیگه کسی نفتشون نمیخره!
میدونی که چی میگم؟»
- «خوشم اومد، آره خب»
+ «داشتم از اون یارو میگفتم که پریدی وسط حرفم
این یارو نتانیاهو هر موقع هم کلیپ عمومی میده بیرون، بعدش یه حرکتی میزنه!
مخصوصاً که الان با یمنم بالا گرفته...»
- «چی بگم والا! البته اون قضیه آب و اینام که گفتی فقط یه سمت قضیهست!
از بعد جنگ ۱۲ روزه، هر روز یه داستان و فیلمی داره علم میشه
یه روز اینترنت طبقاتی، یه بار مکانیزم ماشه، قطعی آب و برق هم که از اون طرف و...»
+ «حالا چرا به نظرت؟ »
- «چی چرا به نظرم؟ »
+ «ببین میدونم که کشورتون توی کمربند کم آب دنیاست؛ اما خب اینجوریش هم به نظر منطقی نمیاد!»
- « شاید حق با تو باشه! با خیلی از وله های صداسیما که مینویسن آب کمتر بریزین و بپاشین، خیلی موافق نیستم!
به قول تو خشکسالی همیشه تو ایران یه چالش بوده! از ۲۵۰۰ سال پیش اینو داشتیم..
ایرونی ها بلد شده بودن که با قضیه چجوری راه بیان! قنات، آب انبار و کاریز کار رو برا ما در میاوردن
اما ما چه کار کردیم؟!
این تکنولوژی های سنتی حفظ آب رو کنار گذاشتیم و آب رو پشت سدها جمع کردیم!
که از این ور بباره و از اون ور بخار بشه و بره...
اونم تو کشور گرمسیری مثل ایران!
از خودمون هم نپرسیدیم که چرا به راحتی غربی ها برخلاف جاهای دیگه، اجازه دادن توی سدسازی انقدر پیشرفت کنیم!
جالب ترش هم اینه که روزای نزدیک ۲۲ بهمن، اینو به عنوان یه دستاورد حلوا حلوا میکننش...
به غروب میخوریم و گرنه برات تعریف میکردم که کیا پیشنهاد دادن قنات بره کنار و سد بیاد بالا!
یکیش مثلاً ابوالحسن ابتهاج... »
+ «راستم میگی... تو همون اروپا هم که من هستم سدسازی آخرین راهه!
هلند و دانمارک میان آب رو با پمپ یا پخش سطحی وارد سفره های آب زیرزمینی میکنن!
اونم دوتا کشوری که هفت روز هفته بارون دارن و رو هم رفته اندازه همین مازندران شمام نمیشن!
بهش میگن تکنیک Artifical recharge!
یا اسپانیا و پرتغال برا کارای صنعتی شون، بالای ۸۰٪ فاضلاب رو بازیافت و استفاده میکنن! »
- «آخخخ از کشاورزی گفتی! خود همین کشاورزی مسئله اصلی عه!
واسه همینم گفتم به حرفای صداسیما برا صرفه جویی خیلی اهمیت نمیدم!
۹۰٪ هدررفت آبمون همین جاست!
آخه نمیفهمم چه واجب کرده که بیایم طالبی و هندوانه که هر دونهش خدا لیتر آب میبره بکاریم؟ که چی بشه؟ میخوایم لفظ خودکفایی رو بعدش یدک بکشیم؟
چرا مثل خیلی چیزای دیگه وارد نکنیم؟ هان؟
بزرگترین شهرک صنعتی خاورمیانه (ساوه) چرا باید توی جای به اون خشکی مستقر بشه؟
صنایع مادر و فولاد ذوب آهن اصفهان چی؟
مردم هرچقدرم صرفه جویی کنن، بازم چون بخش زیاد نشتی آب تو کشاورزیه، همین بساط هست واسمون
انشاءالله که حداقل حداقلش در مورد اینا، دچار نادونی شده باشیم نه خیانت! »
+ «از چشمات دارم میخونم که برا برق هم کلی حرف داری! باید بیفتی دنبال کسی یا کسایی که این ماجرا رو بوجود آوردن! شاید توطئه ای در کار باشه! کسی چه میدونه؟
به جاهای خوبی میرسی! قطعاً میتونی راس کارو دست بگیری و بشی لیدر اون اکیپی که درستش میکنی! چند نفر مثل خودت جور کن! یه اکیپ مطالبه و سر از کارا در بیارین...
اصن لازم باشه بازم پیشت میمونم و جایی نمیرم
فک کردی جمله «بنی آدم اعضای یکدیگرند و فلان» مال قاب کردن و گذاشتن روی طاقچه ست؟!
تازه رفیقم که هستیم»
- «...»
+ «از شهرداری و وزارت خونه شروع میکنیم!»
✍🏻دانیال طاهریان، ترم شش علوم آزمایشگاهی
| @masir_mazums |🌱