فعلا هيچكس
فعلا هيچكس
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

شما چطور؟!

شما هم تجربه اش كرديد؟

خب اينكه پرسيدن ندارد،بله.

منتظر پاسخ نبودم،ميدانستم پاسخ ها دور از ذهن نيستند.مگر ميشود اين را بخواني و تا به حال در زندگي ات چند سالي را با برچسب "كنكوري" نگذرانده باشي.

اگر هم هنوز آن برچسب بر پيشاني ات نصب نشده،نمي خواهم بترسانمت و مي دانم كه حرفهايم هم در تو اثري ندارد چرا كه كنكور برايت بسيار دور و لمس ناشدنيست،و هر چقدر هم كه فاصله ات از آن زياد يا كم باشد به نظر خودت وقت بسيار است و حالا كو تا كنكور!!!

كنكور براي شما چطور بود؟

غرق شدن در كلاس هاي مختلف كنكور با آن استاد هاي خوش قد و بالا و خوش پوش و خوشتيپ!!وقت گذراني در آموزشگاه هاي به اصطلاح علمي مختلف،سوار بر تاكسي از اين آموزشگاه به آن ديگري رفتن،انتظار كشيدن براي چاپ فلان كتاب،از اين كتاب فروشي به آن يكي رفتن،هر دو هفته يكبار صبح جمعه و آزمون آزمايشي،راستي كلاس زيست ميري؟شيمي چطور؟رياضي و فيزيك هم كه از قلم نيانداخته اي؟نگو كه ديني و عربي و ادبيات و زبان را فراموش كردي؟؟؟چطور هنوز ثبت نام نكرده اي،كلاسها پر مي شوند از دستت در مي روند هاااا.اصلا تو چرا از اول نگفته اي كه نميخواهي درس بخواني،آخرش در هيچ رشته اي قبول نمي شوي با اين كلاس نرفتن هايت،تو كه ميخواستي شوهر كني/حمال بشوي(درصورت پسر بودن)چرا از اول وقتت را با مدرسه آمدن تلف كردي؟

خب حالا خيلي هم اشكالي ندارد،فلان استاد كل زيست را در ٦ساعت برايت جمعبندي ميكند،فلاني و فلاني را كه نگو،عمومي هارا برايت جمع مي كنند توووپ،رياضي و فيزيك راهم كه اصلا نگرانشان نباش،شيمي هم كه اصلا گفتن ندارد آقاي فلاني را كه ميشناسي؟

حالت بهم خورد؟بنظرت با خواندن اين نوشته وقتت را تلف كرده اي؟

نظرت درباره وضعيت ما چيست كه لا به لاي كلمات همين نوشته زندگي مي كنيم و هر روزمان با چنين حرف هاي بي سر و تهي شب مي شود؟

به نظرت دانش آموزي كه از همان اول،خيلي قبل تر از سال هاي زشت دبيرستان در چنين مزخرفاتي غرق شده بعد از كنكور چه حالي دارد؟اصلا بلد است انسان باشد؟زندگي كند؟گليم خودش را از آب بيرون بكشد؟به نظرت تكليف ششصد هزار نفر داوطلب رشته تجربي چه مي شود؟!افسردگي،احساس بي ارزشي،خودكشي؟جايي در اعماق وجودت به درد نمي آيد وقتي از يكيشان مي شنوي كه ٤سال است كه پشت كنكور مانده و فقط هم ميخواهد نتيجه اش با بر تن كردن روپوش سفيد پزشكي در آينده به همراه باشد؟

من اما وقتي اين را مي شنوم آرزو مي كنم كه اي كاش كفن سفيد بر تن داشتم و فارغ از همه اينها زير خروار خروار خاك بي هيچ استرسي،سردِ سردِ سردِ خوابيده بودم و آرام آرام فراموش ميشدم و فراموش مي كردم.اما در اين شرايط بازهم تلفنم زنگ ميخورد و منشي آموزشگاه آنطرف خط برايم توضيح مي دهد چگونه در آن دنيا با شركت در آزمون هاي آزمايشي شان موفق خواهم شد و آموزشگاهشان چه اساتيد پروازي باتجربه ي كاركشته اي دارد!

كنكوريكنكوربازارداغدل نوشته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید