دوران نوجوانی، یک دوره پر از تغییرات جوانان است که تنها به جوانی جسمانی محدود نمیشود، بلکه به صورت گستردهتری در زمینههای مختلفی از جمله باورها، سبک زندگی و حتی هویت فردی ایشان نیز تأثیر میگذارد. این تغییرات میتوانند با فراگیری دورانی از هیجان و شادابی آغاز شوند، اما به طور معادل ممکن است باعث تضادها و فشارهای روانی و اجتماعی فراوانی شوند.
همچنین، تغییرات هورمونی و فیزیکی در این دوران میتوانند فرد را از نظر روحی آسیبپذیرتر کنند و به مشکلات و مسائلی که ممکن است در این دوره حساس پیش آید، وارد کنند. به عبارت دیگر، نوجوانی یک مرحله چالشبرانگیز و پر از تغییرات عمیق است که نه تنها جسمانی بلکه روانی و اجتماعی نیز تأثیرات قابلتوجهی را بر جوانان دارد.
لازم به ذکر است که نوجوانان به طور طبیعی دارای بیثباتی در خلق و خوی خود و ناسازگاری با قوانین و محدودیتهای محیط اطرافشان هستند. اگر این عوامل به درستی مدیریت شوند، میتوان از وقوع هرگونه بحرانی جلوگیری کرد. اما در صورت تشدید این مسائل و عدم توانایی در کنترل آنها، احتمال افتراقی از عوارض منفی مانند افسردگی خندان و مشکلات روانی چندگانه وجود دارد.
استناد به آمار نشان میدهد که در هر پنج نوجوان، یک نفر به افسردگی مبتلا میشود. در جوامعی که والدین اطلاعات کافی در زمینه تربیت فرزندان را ندارند و توانایی درک شرایط حساسی که نوجوانان در دوران بلوغ تجربه میکنند را ندارند، و همچنین در مواجهه با اختلافات فکری بین والدین و فرزندان، افسردگی در نوجوانان به طور رایجتر اتفاق میافتد و کنترل آن نیز بسیار دشوارتر میشود.
علاوه بر این، وجود نوجوانان در معرض انواع آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و روابط نامشروع، موجب تشدید این مشکل میشود.
علائم افسردگی در نوجوانان شامل بیاشتهایی، کلافگی، بیحوصلگی، عدم تمایل به انجام فعالیتهای روزمره، و پرخاشگری میشوند. این علائم به طور رایج در این گروه از افراد دیده میشوند. علاوه بر این، افراد مبتلا به افسردگی ممکن است در زمینه تحصیلی افت کنند و در روابط خود با خانواده، معلمان، و دوستان مشکلاتی را تجربه کنند.
استفاده بیش از حد از تلفن همراه و شبکههای اجتماعی نیز ممکن است یکی از نشانههای افسردگی در دوره نوجوانی باشد. با این حال، برای تشخیص دقیق افسردگی، باید حتما به یک روانشناس متخصص مراجعه کرد تا ارزیابی دقیقتری انجام شود و در صورت لزوم، درمان مناسب به افراد مبتلا به افسردگی ارائه شود.
زیرا دختران به طور عمومی احساسات و روحیاتی ظریفتر و حساستری دارند، بنابراین برخی از نشانهها و عوارض افسردگی در نوجوانان دختر ممکن است بسیار حساستر و شدیدتر باشد. در ادامه، به تبیین برخی از عوامل و نشانههایی که ممکن است در افسردگی نوجوانان دختر دیده میشود، پرداخته میشود.
1. خودتنبیهی و خودکشی: دختران نوجوان مبتلا به افسردگی ممکن است به خودتنبیهی و خودکشی روی بیاورند. آنها ممکن است به خود آسیب برسانند و رفتارهای خطرناکی از این دست انجام دهند.
2. تنش در روابط اجتماعی: دختران نوجوان مبتلا به افسردگی ممکن است در مقایسه با پسران، با مشکلات بیشتری در روابط اجتماعی خود مواجه شوند. آنها ممکن است احساس تنهایی و عدم پذیرش را تجربه کنند و در روابط دوستانه و خانوادگی، مشکلاتی داشته باشند.
3. تمرکز بر تصویر بدنی: در این دوره، دختران نوجوان ممکن است به طور ویژه با اضطراب و نگرانی درباره وزن و شکل بدن خود مواجه شوند و در این راستا، به رفتارهای غیر اصولی و خطرناک مانند رژیمهای غذایی بیش از حد پرداخته و آنها را به خطر بیندازند.
4. حساسیت به انتقادات: دختران نوجوان ممکن است به طور عمومی حساسیت بیشتری نسبت به انتقادات نشان دهند. آنها ممکن است احساس کنند که همیشه مورد نقد قرار میگیرند و این ممکن است باعث افزایش حس ناراحتی و افسردگی در آنان شود.
5. عدم خودباوری و کاهش اعتماد به نفس: افسردگی در نوجوانان دختر ممکن است با کاهش اعتماد به نفس و خودباوری همراه باشد. آنها ممکن است احساس کنند که در تمام جوانب زندگی خود ناکام ماندهاند و هیچ احساس اعتماد و رضایتی نسبت به خود نداشته باشند.
افسردگی در نوجوانان میتواند به دلایل متعددی باشد و اغلب یک ترکیب از عوامل مختلف باعث آن میشود. برخی از دلایل شایع افسردگی در نوجوانان عبارتند از:
بسیاری از وقایع ناراحتکننده، از جمله از دست دادن عزیزان، تجربه طلاق والدین، روبرو شدن با شکستهای عاطفی، تحمل آزار و اذیت جنسی، از دست دادن دوستان و موارد مشابه، میتوانند عواملی باشند که افسردگی در نوجوانان را ترتیب دهند. این اتفاقات، در واقعیت برای تمام گروههای سنی میتوانند منجر به ناراحتی و مشکلاتی شوند، اما نوجوانان به دلیل حالت آسیبپذیری بیشتر و کمتر بودن توانایی و استقلال در مقابله با چالشهای زندگی، بیشتر از دیگران در معرض خطر افسردگی و مشکلات روانی قرار میگیرند.
افرادی که در دوران کودکی با تجربه حوادث ناگواری روبرو شدهاند، ممکن است سالها به مشکلات روانی متنوعی دچار شوند. علاوه بر این، افراد کودک در محیطهای خانوادگی و اجتماعی ناپایدار و تربیتهای نادرست، با آسیبهای روحی زیادی مانند افسردگی سایکوتیک روبهرو میشوند که در دوران نوجوانی به مشکلاتی همچون افسردگی منجر میشوند.
همنشینی با افرادی که دیدگاههای منفی و ناامیدکننده دارند و این نگرش منفی را در برخورد با دیگران نشان میدهند، میتواند بر روی روان و وضعیت ذهنی فرد تأثیر گذار باشد. به علاوه، دوستانی که نوجوان را به راههای نادرستی مثل اعتیاد، بیبند و باری، جرم و جنایت و ترک تحصیل کشانده و او را در این مسیر تشویق میکنند، مستقیماً و غیرمستقیماً در ایجاد افسردگی نقش دارند.
نوجوانان انتظار دارند که در این دوره از زندگی مورد توجه و احترام قرار گیرند، همچنین محبت و توجه دیگران را تجربه کنند. این نیازهای عاطفی اساسی برای نوجوانان در دوران بلوغ هستند. بنابراین، وظیفه والدین، دوستان و افراد اطراف آنها است که این نیازهای عاطفی را برآورده کنند. این کار به حفظ سلامت روانی نوجوان کمک میکند و همچنین جلوگیری میکند که آنها به راهکارهای نامناسبی برای جلب توجه و رفع نیازهای روحی خود روی آورند.
بهرهگیری از یک محیط اجتماعی سالم و خالی از آسیبهای اجتماعی، به طور قابل توجهی میتواند در پیشگیری از مشکلات روانی تأثیرگذار باشد. با این حال، حضور در جوامع در حال بحران و به ویژه در خانوادههای آسیبدیده، احتمال ابتلا به افسردگی را به طرز چشمگیری افزایش میدهد. عواملی همچون شکاف نسلی، ناهمخوانی با ارزشها و مقررات جامعه، سرکوب علایق و خواستههای نوجوانان توسط والدین و افراد بزرگتر، از دلایل مهم و عوامل محیطی بروز افسردگی در این دوره میباشند.
نباید اهمیت تأثیر هورمونها بر حالات نفسی و احساسات افراد را کمتر از حساب گذاشت. علاوه بر تغییرات هورمونی ویژه این دوره، بسیاری از افراد با بیماریهایی مبتلا هستند که عملکرد هورمونها را تحت تأثیر قرار داده و به طور غیرمستقیم بر وضعیت روانی شان تأثیر میگذارند.
مانند بسیاری از اختلالات روانی دیگر، افسردگی نیز ممکن است به عنوان یک اختلال تحت تأثیر عوامل ژنتیکی باشد. به عبارت دیگر، وراثت میتواند نقشی در بروز افسردگی ایفا کند. بنابراین، مطالعه سابقه خانوادگی افراد در این زمینه میتواند ضروری باشد.
مشکلات گوناگون در زمینه تحصیل و سایر فعالیتها، به عنوان از پیشینههای اولیه افسردگی نوجوانان، مطرح هستند. عادت به استفاده از شبکههای اجتماعی بیش از حد، ورود به روابط اجتماعی ناسالم و ناامن، مصرف دخانیات و مواد مخدر، ایجاد انزوا و دوری از اعضای خانواده، از اثرات منفیی هستند که ممکن است به عنوان نتیجه افسردگی نوجوانان ظاهر شوند. به علاوه، اگر عامل اصلی افسردگی با مشکلات خانوادگی مرتبط باشد، احتمال فرار یا ترک خانه توسط نوجوان وجود دارد.
افسردگی میتواند در نوجوانان به رفتارهای پرخطر و حتی خشونتآمیز منجر شود. کنترل رفتارها و اقدامات نوجوان توسط خانواده و مدرسه میتواند در جلوگیری از این مشکلات مؤثر باشد.
باور به خودکشی یا خودآسیبی نیز در نوجوانان افسرده به شدت شایع است. آمار نشان میدهد که هفتاد درصد افراد قبل از اقدام به این اعمال، به دیگران از نیت خود هشدار میدهند. بنابراین، اگر کسی از نزدیکان شما، به خصوص فرزندتان، به افسردگی مبتلا شده باشد، حتماً باید به جدی گرفتن حرفها و اطلاعاتی که ارائه میدهد، پرداخته و اقدامات مناسبی را برای جلوگیری از اقدامات خودکشی انجام دهید.
احساس درد نیز ممکن است یکی از عوارض افسردگی باشد. در این موارد، مشورت با یک پزشک حتماً لازم است تا به تشخیص درستی برسید و اقدامات مناسبی را انجام دهید.
درمان اصولی افسردگی در نوجوانان نیازمند مداخلهی روانشناسی و مشاوره است. ابتدا باید عامل اصلی افسردگی شناسایی شود و سپس با استفاده از راهکارهای مناسب، سعی در بهبود وضعیت روحی نوجوان شود.
والدین به شدت توصیه میشود که وضعیت حساس و تغییرات در رفتار فرزندان خود را درک کرده و با رها کردن باورها و روشهای تربیتی نادرست، تلاش کنند تا ارتباط سالم و مؤثری با آنها برقرار کنند. ایجاد احساس محبت و ارتباط مؤثر میان والدین و نوجوان، میتواند از بروز مشکلات زیادی جلوگیری کند.
تشویق نوجوانان به شرکت در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، هنری، ورزشی و مطالعه کتاب، به بهبود وضعیت روحی آنها کمک میکند و از پدید آمدن مشغلههای ذهنی مزاحم جلوگیری مینماید. به علاوه، ایجاد شرایط مناسب برای توسعه استعدادهای فردی، به افزایش عزت نفس و افزایش روحیه نوجوان کمک خواهد کرد.
نوجوانان به دلیل تغییرات هورمونی و حساسیتهای مرتبط با سن بلوغ، اغلب با عوارض افسردگی در معرض قرار میگیرند. این علائم اغلب به صورت موقت و کوتاه مدت ظاهر میشوند. اما اگر علائم به مدت طولانیتری ادامه داشته و تأثیرات منفی بر روی تمامی جوانب زندگی شخصی و اجتماعی فرد بگذارند، مراجعه به یک متخصص و تشخیص افسردگی ضروری میشود.
پیشگیری از افسردگی در نوجوانان نیز امکانپذیر است و والدین در این زمینه نقش مهمی ایفا میکنند. آگاهی از تغییراتی که نوجوانان در دوران بلوغ تجربه میکنند و استفاده از آموزشهای مناسب برای برقراری ارتباط مناسب و سالم با آنها، میتواند بهبود آنها را تسهیل کند. ایجاد محیط آرام و امن در خانه، پر از محبت و دوستی، و تأمین نیازهای عاطفی و روانی نوجوانان در این محیط نیز میتواند به عنوان جنبههای پیشگیری موثر عمل کند.
استفاده از داروها در درمان افسردگی نوجوانان توسط متخصص انجام میشود و بسته به شدت افسردگی و تشخیص تخصصی، در موارد خاص ممکن است تجویز شوند. با این حال، در اکثر موارد، روشهای روان درمانی و پشتیبانی از والدین به منظور بهبود الگوهای رفتاری و روحی فرد میتواند کافی و مؤثر باشد.