اختلال شخصیت مرزی یکی از اختلالات شخصیتی است که با ویژگیهایی همچون ناپایداری در عواطف و احساسات فرد همراه است. این اختلال میتواند به شدت به زندگی فرد تأثیر بگذارد و حتی منجر به مختل کردن آن شود. بنابراین، اهمیت دارد که اقداماتی جهت درمان اختلال شخصیت مرزی هر چه سریعتر انجام شود.
بسیاری از افراد نسبت به علائم و نشانههای این اختلال آگاهی کافی ندارند و ممکن است این بیماری برای آنها ناشناخته باشد. افرادی که این اختلال را تجربه میکنند حتی ممکن است نتوانند آن را به درستی تشخیص دهند و رفتارهای نادرستی انجام داده و تشدید این بیماری را در خود و دیگران ایجاد کنند. این مسئله میتواند برای خود فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، خانواده، دوستان، و افراد اطرافیانش مشکلاتی ایجاد کند و فرآیند درمان را دشوارتر کند.
درمان اختلال شخصیت مرزی به وسیلهی روشهای مختلف و در طی جلسات متعدد انجام میشود. در این قسمت، ما تلاش داریم تا شما را با علائم، نشانهها، روشهای تشخیص، و راهکارهای درمان این بیماری آشنا کنیم تا در صورت ابتلا به آن، به سرعت به درمان آن بپردازید و از پیشروی بیشتر آن جلوگیری کنید. با ما همراه باشید و اطلاعات بیشتری را در این زمینه به دست آورید.
شخصیت به عنوان یک الگوی ثابت و دائمی در رفتار و احساسات انسان تعریف میشود. اما به دلایل مختلف، ممکن است اختلالاتی در شخصیت ایجاد شود که به شدت زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهند.
اختلالات شخصیت به دستههای مختلفی تقسیم میشوند، و اختلال شخصیت مرزی به دسته B از این اختلالات تعلق دارد. افراد مبتلا به این اختلال به پایداری در وضعیت روانی، خلقی، و عاطفی دست نمییابند و در روابط عاطفی و احساسی خود بسیار ناپایدار هستند. به طور معمول، با مشکلاتی همچون شکستهای عاطفی و جدایی مواجه میشوند.
این مشکلات نه تنها به روابط زناشویی و عاشقانه انتها نمییابند، بلکه تمامی روابط فرد مبتلا با افراد اطرافشان از جمله دوستان و همکاران نیز تحت تنش قرار میگیرد. این افراد به طور مداوم با اضطراب و استرس روبهرو میشوند و نگران هستند که عزیزانشان از آنها دوری بیاورند و رهاشان کنند.
از طرفی، افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً در روابط خود موفقیتهای دائمی ندارند و اغلب توسط دیگران طرد میشوند. این اختلال بخاطر ناپیوستگی در حالتهای رفتاری، میتواند طرفیت و آزردگی را برای فرد مبتلا و افراد اطرافشان به همراه داشته باشد. بنابراین، بهتر است فرد مبتلا به این اختلال، هر چه سریعتر به درمان مراجعه کند تا از آسیب به خود و دیگران جلوگیری کند.
برای تشخیص و درمان اختلال شخصیت مرزی، نیاز به بررسی گذشته فرد داریم، زیرا اغلب ریشههای این اختلال در دوران کودکی و نوجوانی وی پیدا میشود.
به عنوان مثال، ممکن است کودکی یا نوجوانی فرد، دورهای باشد که وی تحت آزار و اذیت جسمی و جنسی از سوی اعضای خانواده یا دیگران قرار گرفته باشد. این تجربیات ممکن است احتمال ابتلا به اختلال شخصیت مرزی را به طور قابل توجهی افزایش دهد.
عوامل دیگری نیز میتوانند در بروز این اختلال تأثیر داشته باشند. برای مثال، افرادی که در دوران کودکی با تجربههایی مانند طلاق والدین (کودکان طلاق)، تنهایی، بیتوجهی، تنبیههای فیزیکی و روحی یا طرد در سالهای ابتدایی زندگی خود مواجه شدهاند، ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این اختلال قرار بگیرند.
عوامل ژنتیک همچنین میتوانند نقشی در بروز این اختلال ایفا کنند. اگر فرد از کودکی (زمانی که شخصیت وی در حال شکلگیری است) به عنوان شخصی حساس و وابسته شناخته شود، احتمال ابتلا به این اختلال افزایش مییابد.
وراثت همچنین ممکن است احتمال ابتلا به این اختلال را در افراد افزایش دهد. به عنوان مثال، اگر یکی از والدین فرد به این اختلال مبتلا باشد، احتمال ابتلا به این اختلال در وی نیز افزایش مییابد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، معمولاً نشانهها و علائم مشابهی در نمایش میدهند. این نشانهها از دوران کودکی شروع میشوند و با گذشت زمان تشدید مییابند. بعلاوه، ممکن است به علت عوامل مختلف و رفتارهای نادرست، این نشانهها دورههای عود و تشدید دیگری را تجربه کنند، که فرآیند درمان را پیچیدهتر میکند.
بنابراین، پیشنهاد میشود که هر چه سریعتر با مشاهده هر یک از این نشانهها در خود یا افراد اطرافتان، به درمان این اختلال مراجعه کنید. این اقدام به جلوگیری از پیشروی این اختلال و بهبود شرایط زندگی شما و افراد مرتبط با شما کمک میکند.
یکی از نشانههای بارز افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، ناتوانی در ایجاد روابط بین فردی پایدار و مداوم است. این افراد تمایل دارند در روابط میان انسانی خود پتونهایی از تغییرات شدید و ناپیوستگی را تجربه کنند. به عبارت دیگر، روابط آنها پر از فراز و نشیبها و پرتنشیهای مختلف هستند.
در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، رویکرد و رفتار در روابط بسیار متغیر است. این افراد ممکن است در یک لحظه با دیگران خیلی صمیمی و دوستانه رفتار کنند، عاشق شوند، تمایل داشته باشند بیشتر وقت خود را با آن دیگران بگذرانند و ... اما در لحظهای دیگر، ممکن است به شکل بسیار ناراحتکنندهترین رفتارها و تغییرات ناگهانی در رفتار با آن دیگران بپردازند. حتی ممکن است به اندازهیای برای دوری از آن دیگران تلاش کنند که به عملهای ناپسندی دست بزنند.
این تغییرات و ناپیوستگیها در رفتار و روابط این افراد نه تنها برای خودشان مشکل ایجاد میکند، بلکه نیز بر روی دیگران و تعاملات آنها تأثیر گذار است. بنابراین، شناسایی این نشانهها و درخواست کمک حرفهای به منظور درمان اختلال شخصیت مرزی بسیار حائز اهمیت است.
همه ما از تجربه تنهایی و احساس طرد شدن توسط عزیزان و نزدیکان خود ناراحت و غمگین میشویم. این احساسات طبیعی هستند و ممکن است مدتها به ما همراه باشند. اما افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، شدت ناراحتی و عصبانیت خود را به مراتب بیشتر از افراد عادی تجربه میکنند. به طوری که اگر توسط دوستان، همسر، خانواده، همکاران و دیگران طرد شوند، تحت فشار قرار میگیرند و رفتارهای پرتنش، پر از اضطراب و استرس را نشان میدهند. به نظر میآید که این افراد بسیار بدبین میشوند و انگار دیگر فرصت دیدار با آن فرد را نخواهند داشت.
در صورتی که این افراد احساس میکنند ممکن است تنها بمانند، به هر راه و روشی تلاش میکنند تا فرد مورد نظر را از ترک آن رابطه منصرف کنند و برای این منظور ممکن است اقداماتی انجام دهند. این اقدامات ممکن است بسیار ترتیبداده و حتی تا حدی آزاردهنده برای دیگران باشند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به دنبال جلوگیری از تنها ماندن و طرد شدن، به طرزی ناشیانه و نادرست، مشابه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مازوخیسم، به خود و دیگران آسیب میزنند.
به عنوان مثال، آنها ممکن است به اقداماتی مانند ژستهای خودکشی بازآرایی کنند، خودزنی انجام دهند، یا به روشهای مختلف خودکشی را تلاش کنند. به عنوان مثال، از تیغ برای برش دادن استفاده کنند یا سعی کنند خود را از بلندیها به پایین پرتاب کنند.
این افراد به احساس میآیند که اگر تنها بمانند، زندگی آنها به پایان رسیده و دیگر چیزی در دنیا نمانده که امیدواری و اشتیاق به زندگی را در آنها ایجاد کند. این افکار و رفتارها از نگرانیها و اضطرابهای شدیدی نشات میگیرند که نیاز به مداخله و درمان حرفهای دارند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اغلب از درک صحیحی از شخصیت خود برخوردار نیستند و شخصیت خود را به طرز متغیری و نامنظم توصیف میکنند. علاوه بر این، هدفگذاری آنها برای زندگی شخصی خود در زمانها و مواقع مختلف به طور کاملاً متفاوت است.
به عنوان مثال، این افراد ممکن است در یک زمان خاص قوانین و قواعدی را ارزشمند و اهمیتدهنده بدانند، اما در زمانها و مواقع دیگر دقیقاً حرفها و رفتارهای مغایر با این اعتقادات را نشان دهند و به تعارض با خود پیش بروند. این ناپیوستگی و تغییرات ناگهانی در شیوهی تفکر و رفتار از ویژگیهای اساسی اختلال شخصیت مرزی است.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به طور معمول تجربهی یک حالت و هیجان مثل شادی یا ناراحتی، عصبانیت یا آرامش کامل را ندارند. به جای آن، غالباً ترکیبی از بی ثباتی هیجانی را تجربه میکنند. به عبارت دقیقتر، زمانی که اتفاقی رخ میدهد که با ترجیحات یا انتظارات آنها مغایرت دارد، به سرعت واکنشهایی نشان میدهند که ترکیبی از غم، افسردگی، ناراحتی، پرخاشگری، عصبانیت، استرس و اضطراب باشد.
این واکنشهای شدید و به شکل طوفانی، ممکن است به مدت طولانی ادامه یابد و فرد مبتلا ممکن است ساعتها یا حتی روزها درگیر این هیجانات باشد. کوچکترین رخداد ناگواری میتواند این طوفان هیجانی را تشدید کرده و عواقب جبرانناپذیری را به همراه داشته باشد. این وضعیت معمولاً بر فرد مبتلا و همچنین افراد محیط اطرافش تأثیر دارد.
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، تمایلی به ثبات و پایبندی به قوانین و زندگی آرام و بیخطر ندارند. به جای اینکه از تغییرات معمول و عادی در زندگی استقبال کنند، تمایل دارند به رفتارهای پرخطر و مغایر با قوانین بپردازند. این نوع رفتارهای هیجانی باعث میشود که افراد احساس رضایت و اشتیاق بیشتری از زندگی خود داشته باشند.
به عنوان مثال:
- فرد به طور ناگهانی و بدون تفکر خریدهای بسیاری انجام میدهد.
- به سمت مصرف مواد مخدر و مواد توهمزا میرود.
- لذت میبرد از داشتن روابط جنسی خشن و پرخطر.
- بدون تفکر از خانه خارج میشود.
- در سیر و سفر دوباره شروع به خوردن غذا به مقدار زیاد میکند.
و به طور کلی، هر رفتاری که به صورت بیفکرانه و ناگهانی انجام شود، ممکن است شامل این نوع اقدامات باشد. این نوع رفتارها معمولاً باعث مشکلات زندگی شخص و اطرافیانش میشود و نیاز به مداخله و درمان حرفهای دارد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً در مواقعی که با مشکلات و دغدغههایی روبرو میشوند، به شدت عصبی و تحت تأثیر افکار خشمگین قرار میگیرند و قادر به کنترل احساسات عصبی خود نیستند. به علاوه، ممکن است به هر نوع رفتار نامناسبی دست بزنند و درگیریهای فیزیکی با دیگران را تجربه کنند یا به وسایل خانه صدمه بزنند.
این واکنشها نشاندهنده ناتوانی افراد مبتلا به این اختلال در مدیریت احساسات و کنترل عصبانیتشان است. این مسائل میتوانند به مشکلات جدی در زندگی فرد و افراد اطرافش منجر شوند. برای مدیریت و درمان این اختلال، نیاز به مشاوره حرفهای و تکنیکهای متناسب با آن داریم.
ابتلا به اختلال شخصیت مرزی میتواند منجر به مشکلات جدی در زندگی فرد شود و به طور گستردهای تأثیر منفی بگذارد. به عنوان مثال:
1. تحصیلات: افراد مبتلا به این اختلال ممکن است به دلیل رفتارهای نادرست و ناپایدار، نتوانند تحصیلات خود را به موفقیت پایان دهند. این ممکن است برای آنها در مدرسه و دانشگاه مشکلاتی ایجاد کند و تحصیلات آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
2. شغل: افراد مبتلا ممکن است به دلیل رفتارهای نادرست و ناپایدار در محیط کار بیکار شوند و به تغییر مداوم شغل افتاده و تجربه کنند.
3. روابط عاشقانه: افراد مبتلا به این اختلال در روابط عاشقانه و زناشویی خود ممکن است با اختلافات جدی روبرو شوند و حتی منجر به طلاق زوجین شوند.
4. روابط اجتماعی: این اختلال در زندگی اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی فرد مشکلات زیادی ایجاد میکند. روابط اجتماعی افراد مبتلا به این اختلال معمولاً پرتنش، پر از درگیری، اضطراب و استرس است، که برای خود و اطرافیانشان بسیار دشوار است.
5. انتهای زندگی: افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است در صورت شدت یافتن بیماری دست به خودکشی بزنند که این موضوع میتواند به آسیب دیدگیهای شدید یا حتی خودکشی ناکام منجر شود.
این مشکلات نشاندهنده تأثیرات جدی این اختلال بر زندگی افراد مبتلا به آن است و نیاز به درمان حرفهای و مشاوره دارد.
اختلال شخصیت مرزی به طور قابل توجهی تأثیرگذار بر روابط زناشویی، خانوادگی و عاطفی افراد دارد. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً با تنشهای زیادی در روابط عاطفی خود روبرو هستند. در زیر به چند مثال از این تنشها اشاره میشود:
1. ترس از رد شدن و ترک شدن: این افراد به طور مداوم با ترس عمیقی از رد شدن و ترک شدن در روابط خود دست و پنجه نرم میکنند. این ترس ممکن است آنها را به تلاش بیش از حد برای حفظ رابطه و وابستگی شدید به همسر یا شریک عاطفی خود وادار کند.
2. ناپایداری هویت و احساسات: افراد دارای شخصیت مرزی به طور معمول تغییرات شدید و پراکندهای در هویت و احساسات خود تجربه میکنند. آنها ممکن است در یک لحظه کاملاً آرام، عاشق و سازگار باشند و در لحظه بعد، ترسناک و غمگین. این ناپایداری در احساسات و روحیات، میتواند در روابط زناشویی و خانوادگی مشکلات زیادی ایجاد کند.
3. عدم تناسب میان نیازهای انفرادی و نیازهای رابطه: افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً ناتوان در برقراری تعادل بین نیازهای شخصی و نیازهای رابطه خود هستند. آنها ممکن است بیش از حد بر روی نیازهای رابطه تمرکز کنند و در تأمین نیازها و خواستههای شخصی خود کوتاهی کنند. این میتواند منجر به احساس ناراحتی، ناخشنودی و سردرگمی در روابط زناشویی و خانوادگی شود.
تشخیص درست و دقیق اختلال شخصیت مرزی یکی از مراحل حیاتی در درمان این اختلال است، زیرا تشخیص صحیح میتواند در انتخاب بهترین رویکرد درمانی کمک کند.
گاهی اوقات این اختلال به ندرت پیشرفت معنیداری نداشته و علائم آن به نسبت ظاهری کمآزارند. با این حال، توصیه میشود تست اختلال شخصیت مرزی را انجام دهید.
برای تشخیص دقیقتر و تعیین نوع و شدت اختلال شخصیت مرزی و در نهایت رسیدن به بهترین روش درمان، مراجعه به یک روانشناس یا مشاور ماهر و با تجربه جهت انجام تست اختلال شخصیت مرزی توصیه میشود.
روانشناس یا مشاور با برگزاری جلسات مشاوره متعدد و گفتگو با فرد مبتلا به همراه بررسی علائم و نشانههای ارائه شده توسط فرد، به تشخیص اختلال شخصیت مرزی میپردازند.
گاهی این ارزیابیها از طریق پاسخ به پرسشنامههای متنوعی انجام میشود. به طور کلی، تشخیص اختلال شخصیت مرزی باید در صورت داشتن حداقل چهار مورد از نشانههای این اختلال (که در متن قبلی ذکر شد) اعلام شود.
توجه داشته باشید که با مشاهده یک یا دو نشانه، نمیتوان به صورت قاطعانه نتیجه گرفت که فرد به این اختلال مبتلا است یا خیر. زیرا این نشانهها ممکن است به دلیل عوامل مختلفی مانند شرایط زندگی در زمان خاصی وجود داشته باشند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است در ابتدا تجربه کنند که روانشناس یا مشاور آنان را به خوبی درک میکند و ارتباط مثبتی با او دارند. این احساس میتواند آغاز درمان موثری باشد.
اما پس از مدتی و پیشرفت در جلسات، نظرات و تجربیات آنان ممکن است تغییر کند و به این نتیجه برسند که روانشناس یا مشاور نه تنها به آنان کمک نمیکند، بلکه به جایی میرسد که به آنان آسیب میزند. در برخی موارد، فرد ممکن است ادامه دادن جلسات مشاوره را از دست بدهد. بنابراین، انتخاب یک روانشناس یا مشاور با تجربه و مهارت در این زمینه بسیار حائز اهمیت است.
روانشناس یا مشاوری با تجربه و ماهر میتواند از تناسب و ثبات در رابطه با بیمار بهرهبرداری کند و جلوی تنفر یا عدم اعتماد به درمانگر را بگیرد. این امر میتواند فرآیند درمان را به خوبی پیش ببرد و فرد بیمار در تمام مراحل درمان احساس ثبات و اعتماد داشته باشد.
بعد از تشخیص صحیح و انتخاب یک درمانگر مناسب، مرحله درمان اختلال شخصیت مرزی آغاز میشود. هر چه درمان به سرعت آغاز شود، فرصت موثرتری برای پیشروی درمان و بهبود وضعیت وجود خواهد داشت.
اهمیت دیگری که باید در نظر گرفته شود این است که درمان اختلال شخصیت مرزی به مدت طولانی مد نظر قرار میگیرد و باید تا زمانی که روانشناس تصمیم میگیرد ادامه یابد تا درمان به صورت کامل انجام شود.
درمان با اهداف مشخصی انجام میشود که میتواند شامل برقراری روابط بین فردی با ثبات رفتاری، آموزش تنظیم احساسات و عاطفی، ایجاد ثبات شخصیتی و رفتاری و سایر اهداف مشخص باشد.
مدت زمان درمان ممکن است تا سه سال طول بکشد و از متدهای متنوعی مانند درمان دارویی، روان درمانی، درمان گروهی و درمان بستری استفاده شود. انتخاب روشهای مناسب به عهده روانشناس و تیم درمانی قرار دارد و بسته به شرایط فرد و نیازهای او تعیین میشود.
روشهای مختلفی برای درمان اختلال شخصیت مرزی وجود دارد که روانشناس با توجه به وضعیت و شدت این اختلال میتواند مناسبترین روش را انتخاب کند. در ادامه به برخی از این روشها اشاره میشود:
1. دیالکتیک برهمکنشی (DBT): این روش درمان به صورت خاص برای اختلال شخصیت مرزی توصیه میشود. این درمان به صورت فردی و گروهی ارائه میشود و به فرد آموزش میدهد که چگونه اضطراب، استرس، و عصبانیت شدید را کنترل کند و مدیریت نوسانات شخصیتی خود را بهبود بخشد.
2. روش متمرکز بر الگوهای ذهنی فرد: این روش به شناسایی الگوهای مثبت و منفی در ذهن فرد میپردازد و تمرکز بر آنها دارد. روانشناس تلاش میکند تا الگوهای منفی که ممکن است ضرر آور باشند را به فرد نشان دهد و الگوهای رفتاری مثبت را جایگزین آنها کند.
3. درمان بر مبنای ذهنسازی: این روش درمانی به تصحیح رفتار قبل از اجرا میپردازد. از فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی خواسته میشود که به او قدرت تفکر در مورد تصمیمگیریهای بهترین شکل را بدهد.
4. درمان با مشارکت خانواده: این روش درمانی به خانواده نحوه برخورد با فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را آموزش میدهد و نحوه اجتناب از برخی رفتارها و تقویت برخی دیگر از رفتارها را تا بهبود وضعیت فرد بیمار تسهیل میکند.
5. تراپی متمرکز به انتقال (TFP): این روش تمرکز بر تعامل مثبت و موثر میان روانشناس و بیمار را دارد تا به مرور زمان، فرد بیمار بتواند احساسات، روابط، و مشکلات خود را به طور کامل با پزشک معالج خود به اشتراک بگذارد و دیدگاه خود را نسبت به اطرافیان و زندگیاش تغییر دهد.
6. آموزش سیستمها برای پیشبینی عاطفی و حل مسائل (STEPPS): این روش درمانی به صورت گروهی ارائه میشود و خانواده و نزدیکان بیمار نیز در آن حضور دارند. روانشناس با کمک نزدیکان بیمار سعی میکند تا رفتارها، واکنشها و احساسات فرد را پیشبینی کند و به حل آنها بپردازد.
7. درمان گروهی: درمان گروهی یکی از روشهای موثر در درمان اختلال شخصیت مرزی است. این روش به فرد یاد میدهد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند و در ارتباطات میانفردی بهبودهای ایجاد کند. این نوع درمان میتواند به فرد کمک کند که مهارتهای ارتباطی بهتری را توسعه دهد.
هر کدام از این روشها ممکن است بر اساس نیازها و وضعیت فرد متناسب باشد و توسط یک تیم درمانی تجربهکار به کار گرفته شود. تشخیص و انتخاب روش مناسب توسط روانشناس با توجه به وضعیت هر بیمار انجام میشود.
درمان اختلال شخصیت مرزی شامل روشهای متعددی میشود و یکی از این روشها درمان دارویی است. این روش به طور کلی در مراحل متقدمه درمان به کار میرود و توسط روانشناسان تجویز میشود. اما باید توجه داشت که درمان دارویی تنها بخشی از درمان کامل اختلال شخصیت مرزی را تشکیل میدهد و برای بهبود کامل بیماری کافی نیست.
درمان دارویی معمولاً برای کاهش علائم شدید اختلال مرزی، به ویژه آنهایی که به شدت حاد و جدی هستند، مورد استفاده قرار میگیرد. این داروها ممکن است شامل دستههای مختلفی باشند:
1. داروهای ضد افسردگی: این داروها برای کاهش علائم افسردگی مرتبط با اختلال شخصیت مرزی ممکن است تجویز شوند.
2. داروهای ضد جنون: برای کنترل علائمی مانند تخمینزنی یا شکایتهای ذهنی شدید ممکن است از این دسته از داروها استفاده شود.
3. داروهای ضد تشنج: برای کنترل احتمال وقوع تشنجهای عصبی ممکن است تجویز شوند.
4. داروهای ضد اضطراب و استرس شدید: این دسته از داروها برای کاهش علائم اضطراب و استرس شدید و بیش از حد ممکن استفاده شوند.
5. داروهای ضد روانگردان: برای افرادی که احتمال خودکشی دارند، از این داروها استفاده میشود.
6. داروهای تقویتکننده خلق و خو: برای کمک به بهبود خلق و خو و کاهش علائم افسردگی ممکن است تجویز شوند.
در موارد شدیدتر و زمانی که فرد به مرحلهای از بحران رسیده باشد و قصد آسیبرساندن به خود داشته باشد، باید فوراً به مراکز روان درمانی بستری شود تا از خطرات جدی جلوگیری شود. تشخیص و انتخاب درست درمان، نیاز به ارزیابی دقیق توسط تیم درمانی متخصص دارد.