با تبلیغات و رسانههای جادویی، هیپنوتیزم به یکی از جذابترین و بهعینه کمتر شناختهشدهترین اشکال درمان تبدیل شده است. معمولاً هیپنوتیزم به عنوان یک نوع سرگرمی در نظر گرفته میشود، اما در واقعیت، این روش یکی از شیوههای باورنکردنی در درمان جسمانی و روانی است. با داشتن تخصص در علوم اعصاب شناختی و بالینی، یک درمانگر مجرب میتواند هیپنوتیزم بالینی و تجربی را بر روی بیماران انجام داده و نتایجی فوقالعاده بدست آورد. هیپنوتیزم شباهتی به وضعیت خلسه دارد و به طرق متعدد میتواند به افراد در هر سن و در شرایط و بیماریهای مختلف کمک کند. این کمک ممکن است مسائلی چون مدیریت درد، کاهش وزن، ترک اعتیاد به سیگار، رفع مشکلات روانی و ... شامل شود. برای بهترین درک از هیپنوتیزم به عنوان یک روش درمانی، بیپیشداوریهایی که تاکنون شنیدهاید را کنار بگذارید و با ما تا پایان این مقاله همراه باشید.
بسیاری افراد فرانتس مسمر (Franz Mesmer) را به عنوان کشفکننده هیپنوتیزم یا کسی که به عموم مردم آن را معرفی کرده است، در حدود سال 1770 میلادی می شناسند. این پزشک اتریشی، احتمالاً از تجربیات تمدنهای گذشته در زمینه هیپنوتیزم آگاهی داشته و بیشتر قسمت اعظم حرفه خود را به مطالعه هیپنوتیزم، تکنیکهای هیپنوتیک و تأثیرات آن بر انسان اختصاص داده است. مسمر هیپنوتیزم را به عنوان "مغناطیس حیوانی" یا "مسمریسم" توصیف کرده و اصطلاح دوم هنوز هم گاهاً مورد استفاده قرار میگیرد.
ایمهوتپ، اولین پزشک شناخته شده در تاریخ جهان بود. وی از پناهگاه هایی معروف به نام معابد خواب به عنوان مکان های درمانی استفاده میکرد و مردم به آنجا مراجعه میکردند تا به شفای مشکلات جسمی و روحیشان برسند. این مکانها به عنوان معابد خواب شناخته میشدند و گفته میشود که بیمارانی که به این مکانها میآمدند، تحت تاثیر افسون یا حالت هیپنوتیزم قرار میگرفتند.
وضعیت عجیبی در اینجا رخ میداد. پیش از اینکه بیماران به خواب فرو روند، ایمهوتپ به عنوان پزشک مراقب آنان مینشست و یک پیشنهاد درمانی به آنها میدهد که ممکن بود به غلبه بر مشکلشان کمک کند. وی به این امید که در زمان خواب، خدایان با بیمار ملاقات کرده و مشکلاتشان را حل کنند، این پیشنهاد را ارائه میداد.
با این روشهای عجیب و تداخلی بین دین و پزشکی، ایمهوتپ تاریخی استثنایی را در علم پزشکی ایجاد کرد و به عنوان یکی از پیشوایان هنر درمان و بهبودی در دوران باستان شناخته میشود.
احتمالاً به نظر میرسد کمی سخت باور کنید، اما واقعیت این است که هیپنوتیزم یک فرایند طبیعی در بدن انسان است که بسیاری از ما به صورت روزانه تجربه میکنیم. به نحوی که حتی یک فرد عادی در حداقل دو موقعیت در روز به هیپنوتیزم تحت تأثیر میآید. موارد معمولی این تجربه را میتوان در وقوع مواردی مشاهده کرد که یک فرد بدون خاطرهای از رانندگی، به مقصد میرسد. همچنین، در حین خواندن یک صفحه کتاب نیز بسیاری از افراد تجربه کردهاند. یکی از موارد شایعتر همان لحظهای است که فرد، به عنوان مثال، در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی است و به طور ناخودآگاه به اندازهای درگیر میشود که به سختی متوجه میشود که نیمی از روز گذشته است. تمام این نمونهها، از وجود یک مکانیسم طبیعی هیپنوتیزم در بدن انسان شاهکاری از طراحی طبیعی هستند که در درمان و مداخله هدفمند از آن بهرهگیری میشود.
هیپنوتیزم نمایشی اغلب به نمایش گذاشته میشود که به مخاطب این تصویر را القا میکند که شخصی که هیپنوتیزه شده، کنترل خود را از دست داده و مانند یک عروسک خیمهشب عمل میکند. اما واقعیت این است که افرادی که در حالت هیپنوتیزه قرار دارند، به طور عمده کاملاً آگاه و تحت کنترل خود هستند. آنها باید توانایی داشته باشند تا آنچه که هیپنوتیزور پیشنهاد میدهد، بشنوند، درک کنند و به خاطر بسپارند. نیازی به نگرانی از این مسئله نیست که فرد را در این حالت به انجام کارهای عجیب و غریبی مانند شکستن چیزها یا آسیب زدن دیگران مجبور کنند. واقعاً چنین مواردی تنها در نمایشهای ساختگی هیپنوتیزم دیده میشوند.
بر خلاف اعتقاد معمولی که ممکن است فکر کند هیپنوتیزم فرآیندی معادل خواب طبیعی یا مصنوعی است، واقعیت این است که هیپنوتیزم یک حالت ذهنی طبیعی است که با خواب تماماً متفاوت است. دانشمندان به طور مکرر تأیید کردهاند که افراد در زمان هیپنوتیزم نه تنها کاملاً بیدار هستند، بلکه حتی کنترل کامل بر اعمال و عکسالعملهای خود را نیز حفظ میکنند. هرچند در ابتدا هیپنوتیزم ممکن است به نظر ترسناک یا عجیب و غریب بیاید، اما بسیاری از بیماران پس از تجربه حداقل یک جلسه درمانی با استفاده از هیپنوتیزم، احساس راحتی و تجربه بهتری در آن دارند.
هنگامی که به موضوع هیپنوتیزم اشاره میشود، بسیاری از افراد به طور عمومی به هیپنوتیزم مرحلهای فکر میکنند. این نوع هیپنوتیزم به واقعیت بیشتر به نمایشهای جذاب اشاره دارد که در آن یک هیپنوتیزور افراد را به نظر میرساند که به صورت تصادفی انتخاب شدهاند، سپس آن افراد را به خواب میفرستد و از آنها میخواهد تا کارهای خندهدار یا عجیبی انجام دهند. همانطور که مشخص است، هیپنوتیزم مرحلهای عمدتاً جنبهی سرگرمکننده دارد و ارتباط چندانی با هیپنوتیزم بالینی ندارد. از سوی دیگر، هیپنوتیزم بالینی یک شکل پذیرفتهشده از درمان است که به افراد کمک میکند تا با استفاده از ذهن آرام و استراتژیهای پیشنهادی، بر مشکلات مختلف بیماریها غلبه کنند.
هیپنوتیزم، که به عنوان هیپنوتراپی نیز شناخته میشود، اگرچه هنوز برای برخی افراد به عنوان یک علم قابل اعتماد محسوب نمیشود، اما از دهه 1950 به بعد در عرصههای روانپزشکی و پزشکی به عنوان یک روش درمانی شناخته و مورد تأیید قرار گرفته است. هر ساله، افراد زیادی به دنبال جلسات هیپنوتراپی میروند تا راهی سالم برای کنترل ترسها و رفتارهای منفی خود پیدا کنند. این روش درمانی به عنوان یک روش مؤثر در حوزه بهبودی روانی شناخته شده است که بدون نیاز به داروها و مواد شیمیایی انجام میشود. در این روش درمانی، هیپنوتیزم به بیماران کمک میکند تا به ضمیر ناخودآگاه خود دسترسی پیدا کرده و تغییرات مفیدی در آن ایجاد کنند. این کار در واقعیت، چیزی است که بسیاری از ما هر روز بدون آگاهی از آن انجام میدهیم.
بسیاری از افراد به دلایل مختلف به دنبال بهرهبرداری از هیپنوتیزم در درمان خود هستند. این موارد به طور عمده شامل غلبه بر ترسها و فوبیاها (مانند ترس از زایمان، ترس از آینده و موارد مشابه)، کاهش وزن و مشکلات ارتباطی با خوردن (اعم از بیاشتهایی عصبی تا افراز خوری عصبی)، مدیریت خاطرات منفی و تروماها، مقابله با بیخوابی، و کاهش مصرف سیگار میشود. هیپنوتراپی حتی میتواند به کاهش درد در زمان زایمان به مادران کمک کند. همچنین، بسیاری از والدین کودکان مبتلا به ADHD (اختلال کمبود توجه و بیشفعالی) تأثیرات مثبت و بدون نیاز به مصرف دارویی از هیپنوتراپی در درمان فرزندانشان را تجربه کردهاند. به عبارت دیگر، هیپنوتراپی میتواند در مجموعه گستردهای از مشکلات جسمی و روانی به تحقق بهبودی کمک کند.
تحقیقات مختلف نشان دادهاند که هیپنوتیزم میتواند ابزاری بسیار موثر برای مدیریت و کنترل درد باشد. در واقع، مطالعاتی با استفاده از EEG (الکتروانسفالوگرافی) نشان دادهاند که هیپنوتیزم توانایی دارد احساسات درد را کاهش دهد، در حالی که حس لمس همچنان حضور دارد. به عبارت دیگر، فرد ممکن است لمس شدن را احساس کند، اما مغز واقعیت درد را تشخیص نمیدهد. در بعضی از کشورها، زنان در طول آمادهسازی برای زایمان طبیعی، آموزش هیپنوتیزم را در نظر میگیرند.
هیپنوتیزمهای نمایشی عمدتاً تمایل دارند نشان دهند که افرادی که هیپنوتیزه میشوند، هیچگاه به یاد نمیآورند که در طول جلسه هیپنوتیزم چه اتفاقی افتاده است. این در حالی است که در هیپنوتیزم بالینی، افراد در طول جلسه کاملاً بیدار و آگاه باقی میمانند. در واقعیت، هیپنوتیزم قابل توصیف و قابل تعریف است و اگر هدف اصلی هیپنوتیزم درمانی، فراموش کردن خاطرات منفی یا پرهیز از تروماها باشد، همچنان میتوان به این اهداف دست پیدا کرد. بنابراین، فراموش کردن خاطرات تنها در صورتی اتفاق میافتد که این امر به عنوان هدف اصلی جلسه هیپنوتیزم تعیین شده باشد.
هیپنوتیزم به مغز انسان این امکان را میدهد که بخشی از ذهن ناخودآگاه خود را به حالت تعلیق درآورد و این اقدام باعث میشود که تمایل به پرسیدن سؤالها یا توجه به محیط اطراف کاهش یابد. به جای اینکه در هنگام هیپنوتیزم، مغز به نوعی اطلاعات بیشتری از بخشهای ناخودآگاه خود به دست آورد که به ما امکان کنترل بدن یا درک محیط اطراف را بدون نیاز به تفکر آگاهانه میدهد.
این باور که فرد ممکن است در حالت هیپنوتیزم گیر بیفتد، یکی از افکار اشتباهی است که در هیپنوتیزم نمایشی پراکنده شده است. زیرا، همانطور که پیشتر ذکر شد، افراد هیپنوتیزم شده، هرگز کنترل کامل روحیه یا بدن خود را از دست نمیدهند و میتوانند به راحتی از حالت هیپنوتیزم خارج شوند. بنابراین، باقیماندن در آن حالت بهصورت ناممکن در نظر گرفته میشود.
اشخاصی که به هیپنوتراپی تحت درمان قرار گرفتهاند، اغلب تجربیات مختلفی را گزارش میدهند. برخی از آنان تجربهشان را مشابه دیدن یک چرت کوتاه در حالت روشنی تلویزیون توصیف میکنند، در حالی که دیگران احساس سنگینی و کرختی میکنند. بعضی دیگر از افراد از توصیفاتی مانند مشاهده نور یا احساس شناور شدن استفاده میکنند. با توجه به اینکه هر فرد تجربیات خود را به صورت داخلی به شکلهای متفاوتی تجربه میکند، منطقی است که تجربه هیپنوتراپی نیز برای هر فرد به صورت منحصر به فردی متفاوت باشد.
در هیپنوتیزم نمایشی، معمولاً یک هیپنوتیزور (کسی که دیگران را هیپنوتیزه میکند) و یک فرد هیپنوتیزه (شخصی که به وسیله هیپنوتیزور تحت هیپنوتیزم قرار میگیرد) وجود دارند، و این موضوع به اشتباه منجر به ایدهای شود که برای انجام هیپنوتیزم، حتماً به دو نفر نیاز است. اما در واقعیت، مفهومی به نام "خود هیپنوتیزم" وجود دارد که کاملاً معتبر است. امیل کو، یک روانشناس فرانسوی، تکنیکی را ابداع کرد که به افراد اجازه میدهد تا تمام مقاومتهای ذهنی خود را کنترل کنند و وارد حالت هیپنوتیزم شوند. بسیاری از افراد خودبخود هیپنوتیزم را انجام میدهند، بدون نیاز به کمک یک متخصص در حوزه بهداشت روانی.
پس از دورانهایی که تصورات نادرست و رایج درباره هیپنوتیزم را کنار گذاشته و با حقایق و واقعیتهای آن آشنا شدیم، حالا به پرسش اصلی میپردازیم: چگونه هیپنوتیزم عمل میکند؟ اگرچه در بعضی جنبهها هنوز تماماً نمیتوانیم نحوه کارکرد هیپنوتیزم را درک کنیم، اما به طور کلی، هیپنوتیزم دارای چند اصل اساسی است:
1. آرام شدن ذهن خودآگاه: در ابتدا، هیپنوتیزم باعث آرام شدن ذهن خودآگاه فرد میشود. این به معنایی است که افکار و ذهنیت فرد به حالتی از آرامش و استراحت وارد میشود.
2. دسترسی به ذهن ناخودآگاه: فرد در این مرحله میتواند به بخشی از مغز خود دسترسی پیدا کند که افکار، باورها، ادراکات، احساسات، عواطف، حافظه، و رفتارهای او از آن سرچشمه میگیرند. این امکان به وی داده میشود که بر این بخش از ذهن کنترل بیشتری داشته باشد.
3. دریافت راهنمایی هیپنوتیزم کننده: در مرحله بعدی، فرد آماده میشود تا دستورات و راهنماییهایی که توسط هیپنوتیزم کننده یا درمانگر هیپنوتراپی ارائه میشود را پذیرفته و اجرا کند. این راهنماییها به او کمک میکنند تا افکار ناخودآگاهی که رفتارهای فعلی او را تشکیل میدهند، تغییر یابند یا جایگزین شوند.
این اصول اساسی هیپنوتیزم به فرد امکان میدهند که به طور کنترل شده به افکار و رفتارهای خود تأثیر بگذارد و به اهداف مشخصی مانند تغییر عادات منفی یا مدیریت درد دست یابد.
به طور کلی، هیپنوتیزم بالینی شامل چهار مرحله اصلی است که شامل مرحله مقدمه، تعمیق، ارائه پیشنهادات و مرحله خروج میشود. در ادامه به توضیح کوتاهی از هر مرحله میپردازیم:
1. مرحله مقدمه: در این مرحله، هیپنوتیزم کننده با فرد صحبت میکند و یک ارتباط راهنماییدهنده با او برقرار میکند. این مرحله معمولاً شامل توضیحاتی درباره هیپنوتیزم و اهداف جلسه است.
2. مرحله تعمیق: در این مرحله، هدف افزایش عمق و آگاهی هیپنوتیک فرد است. این به وی اجازه میدهد تا عمیقتر در وضعیت هیپنوتیک فرو رود و ذهنیت خود را تغییر دهد. تکنیکهای تعمیق معمولاً شامل تکرار کلمات یا جملات مشخص و یا روشهای تنفسی خاص میشوند.
3. ارائه پیشنهادات: این مرحله مهمترین بخش هیپنوتیزم بالینی است. در اینجا، هیپنوتیزم کننده به فرد پیشنهادات و دستورات مثبت میدهد. این پیشنهادات ممکن است برای تغییر رفتار، مدیریت درد، کاهش ترس و فوبیاها، بهبود خواب، و دیگر مسائل روانی یا جسمی مورد استفاده قرار گیرند.
4. مرحله خروج: در این مرحله، فرد از وضعیت هیپنوتیک خارج میشود. هیپنوتیزم کننده معمولاً از فرد خواهش میکند که به آرامی و آگاهانه از وضعیت هیپنوتیک خارج شود و به حالت عادی بازگردد. این مرحله مهم است تا فرد بدون هیچ گونه نگرانی یا افسردگی از حالت هیپنوتیک خارج شود.
این چهار مرحله در هیپنوتیزم بالینی به منظور تحقق اهداف درمانی و بهبودی افراد استفاده میشوند و از طریق همکاری و تعامل میان هیپنوتیزم کننده و فرد انجام میشوند.
هیپنوتیزم عمدتا به عنوان یک جزء از یک برنامه درمانی کامل مورد استفاده قرار میگیرد و در کنار سایر روشهای درمانی به کار میرود. تصمیم برای استفاده از هیپنوتیزم درمانی باید با مشورت یک متخصص واجد شرایط در یک محیط بالینی گرفته شود. این تصمیم ممکن است به عنوان یک درمان انحصاری یا به عنوان یک افزوده در روان درمانی یا طب سنتی انجام شود. این متخصص، که معمولاً یک روانشناس بالینی با تخصص در هیپنوتراپی است، در مورد مزایا و محدودیتهای هیپنوتراپی آموزش دیده و توانمندیهای لازم را دارد.
مدت زمان درمان با هیپنوتیزم نیز متغیر است و به شدت و نوع مشکل فرد بستگی دارد. به عبارت دیگر، هیپنوتیزم معمولاً به عنوان یک درمان کوتاهمدت یا درمانی متوسطمدت برای مشکلات مشخص مورد استفاده قرار میگیرد و ممکن است تعدادی جلسه متعدد لازم باشد تا به نتایج مطلوب دست یافت.
نباید فراموش کرد که ترس یا نگرانی فرد نسبت به هیپنوتیزم ممکن است بر توانایی او در تجربه هیپنوتیزم تأثیر بگذارد. با این حال، فردی که از هیپنوتیزم بهرهمندی بیشتری میبرد، عمدتاً شخصی است که انگیزه بالایی برای رفع یک مشکل یا مسئله خاص دارد، مثلاً مبارزه با افسردگی بالینی یا غلبه بر ترسهای خود. به عبارت دیگر، هیپنوتیزم همانند دیگر روشهای درمانی ممکن است برای شرایط یا افراد خاصی مفید باشد. انگیزه و تعهد فرد به درمان با هیپنوتیزم نقش مهمی در موفقیت آن دارد.
هیپنوتیزم درمانی، زمانی که توسط یک درمانگر متخصص و روانشناس آموزشدیده انجام شود، اغلب یک روش ایمن و مطمئن است و از اصول حرفهای و قابل اعتمادی پیروی میکند. با این حال، باید به نکات زیر توجه داشت:
1. ناسازگاری با برخی مشکلات روانی: هیپنوتیزم درمانی ممکن است برای افرادی که به مشکلات روانی شدیدی مانند علائم روانپریشی، توهم و هذیان دچار هستند، مناسب نباشد.
2. استفاده در موارد ترک اعتیاد: علیرغم ادعاهایی که ممکن است درباره تأثیر هیپنوتیزم بر ترک سیگار و مواد مخدر و الکل شنیده باشید، باید توجه داشت که برای افرادی که از مواد مخدر یا الکل استفاده میکنند، ممکن است مناسب نباشد.
3. بازیابی حافظه: استفاده از هیپنوتیزم به منظور بازیابی حافظه، توسط تحقیقات کافی پشتیبانی نشده و باید با احتیاط انجام شود.
4. انتخاب درمانگر: انتخاب درمانگر مناسب بسیار اهمیت دارد. چرا که مراحل هیپنوتیزم توسط درمانگر انجام میشوند و پیشنهادات نیز معمولاً از سوی او ارائه میشوند. تجربه و مهارت درمانگر در تعیین میزان عمق هیپنوتیزم، ارائه پیشنهادات مناسب و تعیین روش مناسب برای خروج از حالت هیپنوتیک تأثیرگذار است و میتواند در عوارض و نتیجهگیریهای هیپنوتیزم درمانی تأثیر داشته باشد.