در بخش اول روند شکلگیری ایده برای تولید پروژهای که از طریق تماس، مصرف دارو را یادآوری کند، شرح دادم.
هر پروژهای به اسم نیاز دارد و اگر از من بپرسید، اسمها در موفقیت پروژهها به صورت محسوسی اثر دارند. با توجه به این که در اسامی استارتآپها و سایتهای ایرانی، بیشتر از کل ادبیات ایتالیایی پسوند "نو" وجود دارد:
دلینو، بانکینو، کلاسینو، قبضینو، فرشینو، حسابینو و ...
شاید بهتر بود طبق سُنت، نام این پروژه را یادآورینو بگذاریم. اما من فکر کردم در اصل، کاری که پروژهی ما انجام میدهد گرفتن اطلاعات و بازگو کردن آن برای مخاطب است مثل داد زدن مقابل کوه! در واقع پژواک میتوانست اسم مناسبی باشد یا اِکو که در بین فارسی زبانها هم لغت آشنایی بود. تصمیم گرفتم یک ly هم به انتهای آن اضافه کنم و echoly اسم پیشنهادی من برای این پروژه باشد که با استقبال دوستانم هم مواجه شد. البته بررسی کردم که پسوند com این دامنه به مبلغ ۱۳ هزار دلار برای فروش گذاشته شده است. پس به نیک دات آی آر مراجعه کردم و echoly.ir را خریدم. حس کردم اِکولی در فارسی هم تلفظ جالبی دارد و به یاد میماند.
قبل از لوگو باید یک یا چند رنگ مشخص، برای معرفی پروژه انتخاب میکردیم. با مشورت اهل فن، به این نتیجه رسیدیم که طیف سبز برای این پروژه مناسب است و رنگ انتخاب شد.
پیشنهاد همه برای طراحی لوگو، هوشمصنوعی بود. تمام سایتهایی که معرفی شده بودند رو بررسی کردم ولی نتیجهی قابل توجهی نداشتند. همه یا زشت بودند، یا تکراری بودند، یا بیربط، یا غیر قابل استفاده در پرینت. خلاصه که photoshop رو باز کردم و چند لوگوی ساده بر پایهی فونتهای آماده طراحی کردم که نتیجه نهایی این شد:
از اول تصمیم داشتیم که سایت تا حد امکان برای مخاطب ساده باشد و کل عملیات با چند کلیک تمام شود و کاربرها روی سایت بتوانند بستهی مورد نظر خود را بسازند و متناسب با بستهی ساخته شده، هزینه پرداخت کنند. به طور مثال تنظیم کنند که به مدت ۳۰ روز و هر روز ساعت '۰۸:۰۵ از طریق پیامک یا تماس به آنها اطلاع رسانی انجام شود و متن اطلاع رسانی را هم خودشان تا حداکثر ۲۵ کاراکتر وارد کنند. البته چون زمان مصرف خیلی از داروها با فاصلههای زمانی تعیین میشود این امکان را هم ایجاد کردیم که مثلاً تنظیم کنند که یادآوری هر ۸ ساعت انجام شود.
چون امکان داشت از این پروژه برای ایجاد مزاحمت، سوءاستفاده شود. قبل از فعال سازی بسته، کد اعتبار سنجی (OTP) به تلفن همراه وارد شده ارسال میکنیم که باید در سایت وارد کنند.
من پیاده سازی رو با طراحی یک دیتابیس ساده شروع کردم و apiها رو هم با #C ساختم. ندا هم برای Front-End از React و Next.js استفاده کرد. البته برای ظاهر سایت که میبینید از یک قالب رایگان استفاده کردیم. شاید بپرسید پس React و Next.js برای چی بود که باید بگم برای پنل مدیریتی و پیگیری تماسها و پرداختها و غیره. (توسعهی پروژه رو در زمانهای آزاد هفته انجام میدادیم.)
برای پیادهسازی منطق پروژه، سناریوهای متفاوتی رو بررسی کردیم. در نهایت این طور شد که بعد از پرداخت صورتحساب توسط کاربر، من لیست تمامی تماسها و پیامکهای خریداری شده رو در جدولی با زمان ارسال هر کدوم ذخیره میکنم (بعد از انجام تماس هم هزینهی تماس و سایر اطلاعات جلوی هر سطر پر میشود). در پروژه یک لیست ثابت ساختم که هر ۱۵ دقیقه به روز میشود و پیامکها و تماسهای ۱۵ دقیقهی آینده رو در لیست پر میکند و سیستم در ثانیهی ۴۵ از هر دقیقه به این لیست رجوع میکند و تماسها و پیامهای دقیقهی بعدی را میخواند. مثلا در زمان "۴۵:'۰۹:۵۹ برای تماسهای ساعت ۱۰ اقدام میکند.
(اگر تماس برای زیر ۱۵ دقیقه آینده تنظیم شده باشد مستقیم به لیست ثابت من اضافه میشود.)
برای کنترل این که متن اطلاع رسانی هم مبادا شامل الفاظ نامناسبی باشد از یک کتابخانهی قدیمی خودم که پر از بد و بیراه است استفاده کردم.
برای این که مشخص نشود چقدر الفاظ رکیک بلدم این کتابخانه رو هرگز روی گیتهاب منتشر نکردم :)
از نظر آماری تا این لحظه که من این متن رو مینویسم سیستم فقط یک تماس اطلاعرسانی واقعی (خارج از بحث تست) به مخاطب را از دست داده است. (پیگیری و البته دلجویی کردیم.)
پیام یاسی (بخش اول) در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۰۱ ساعت ۱۲:۲۸ به دست من رسید و اولین پرداخت با هدف استفادهی واقعی روی سایت در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۳۰ ساعت ۲۰:۲۶:۴۱ به مبلغ ۱۰ هزار تومن انجام شد.