این تخم ها رو لابلای یکی از درختای توی کوه پیدا کردیم..
خواستم بیارمش برای بچه ها ک ذوقش کنن .. حالش رو ببرن..
ما با خودم گفته بودم..
یادم باشد .. کاری نکنم که دل کسی بلرزد..
?کسی شاید گاهی یک پرنده کوچک باشد که به امید جوجه هایش.. فرسنگ ها راه رفته تا قطره آبی پیدا کند.. آن هم توی این کوه بی آب و علف توی تیرماهی عجیب و غریب ..
?تخم هایی کوچک که اگر آن ها را می بردم.. به هیچ جای دنیا بر نمی خورد .. مگر به دل نازک پرنده ای که بومی ها می گفتند اسمش " لیگ لیگو " است!
اما شاید اگر دل این پرنده بلرزد.. دنیای من بلرزد..
?و ما انسان ها چه راحت می لرزانیم این دل ها را .. که چه آسان تر دل های هم نوعانمان را ... همان دل هایی که چه بسا خدا در آن خانه دارد..
و به عبارتی می لرزانند خانه های خدا را ..
دست بردم تا لمسش کنم..
❤️یادم آمد باید اجازه بگیرم.. حریم حریم است .. مطمئنم این پرنده به اعتماد خدا، لانه اش را رها کرده ..
من باید وجود خدا را به رسمیت بشناسم.. او حالا با این همه بزرگی.. نگهبان خانه ی پوشالی پرنده ای کوچک است که به زحمت به اندازه ی یک گنجشک می شود..
?????
?باور دارم .. اگر حریم ها را ندیده بگیرم .. خدا را قهرش می گیرد.. آ نگاه باید زبان مور و جوجه و پرنده یاد بگیرم تا او را راضی کنم تا زندگی ام آباد شود..
?ای کاش این متن که از دل یک لانه پوشالی بر دلم نازل شد .. می رسید به دست آنانکه .. می لرزانند و با لرزش دل دیگران خوش رقصی می کنند..
و سپاسگزارم از سازنده این گوشی های موبایل که فرصت یک شات را به من دادند تا از کل خانه و زندگی این پرنده .. تصویری عاید خودم و شما کنم..
پ ن: پس از تحقیق فهمیدم اسم این پرنده سینه سرخه آمریکاییه!
ببخشید حوزه کاری من سئو و محتواست اما پرورش دل نیز کار همه اموزگارهاست!
دوست دارم نظرت را برایم بنویسی