زمان سنجی یکی از الزامات تولید است و در صورتی که به آن توجه نشود زیان های خسارت باری را به وجود خواهد آورد. بسیاری از شرکتهایی که به زمان سنجی توجهی نداشته و فرآیندهای خود را بدون آن انجام می دهند، پس از مدتی با هزینههایی مواجه خواهند شد که آنها را مجبور به توقف تولید میکند که این مسئله مانع از پیشرفت میشود.
در این مقاله قصد داریم شما را با مفهوم زمان سنجی و ضرورت بکارگیری آن در تولید آشنا کنیم.
یکی از مهمترین مهارتها برای ورود به بازار کار در رشته مهندسی صنایع، آشنایی و تسلط به مفهوم زمان سنجی است. زمان سنجی به بهترین زمان برای انجام کار و فرآیندی معین که با استفاده از روشهای مختلفی انجام میشود، گفته میشود؛ به طور کلی بکارگیری روشهای مختلف برای تعیین زمان استاندارد انجام کار توسط اپراتور در حدود کیفی مشخص شده را زمان سنجی میگویند.
برای تعیین این زمان استاتدارد روشهای مختلفی به کار گرفته میشود که بسته به استانداردها، سیستم کیفیت و سیاستهای تولید متفاوت خواهد بود. روش های انتخابی باید به گونهای باشد که در کنار افرایش کیفیت و بهرهوری، کاهش هزینهها در تولید را هم به همراه داشته باشد.
روش انتخابی در زمان سنجی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ به نحوی که اشتباه در انتخاب نه تنها کیفیت را افزایش نمیدهد بلکه خروجی کالای معیوب را افزایش داده و اقلام عودتی را چند برابر میکند که این مسئله در ایجاد اعتبار و اعتماد در مشتری تاثیر منفی دارد.
مهمترین هدف پیدا کردن زمان استاندارد برای فرآیندها است تا برنامه ریزی صحیح برای منابع و نیروی انسانی انجام شود. با استفاده از زمان سنجی ایده آل فرآیند بالانس خط تولید به درستی انجام شده و در نتیجه گلوگاهها مشخص میشود و در نهایت موانع تولید رفع خواهند شد.
زمان یکی از پارامترها برای تحلیل و آنالیز روشها میباشد و داشتن این مولفه بررسی نمودار فرآیندها برای محاسبه میزان بهرهوری سیستم مهم است.یکی از اهدافی که به دنبال دارد محاسبه قیمت تمام شده برای تولید و قرار دادن مبنایی برای کنترل هزینه های منابع است.
همچنین استفاده از آن امکان مقایسه گزینههای مختلف تولید را فراهم میکند تا بهترین آنها انتخاب شود. به دست آوردن اطلاعات دربارهی منابع و برنامهها برای مدیران را فراهم میکند.
اطلاعات مربوط به این روش از آنالیز فیلمهای مربوط به سطوح مختلف کاری برداشته شده و زمان نرمال برای کار یک اپراتور تنظیم میشود.
مزایای روش MTM
معایب روش MTM
حرکات قطعه به جای اپراتور ارزیابی میشود و کارعبارت است از جابهجایی شئ که کلیه فعالیتهای روزانه در آن تعریف میشود و توجه بر روی قطعه کار و عملیات وارد بر آن است؛ در واقع کار چیزی در نظر میگیرد که با صرف انرژی برای انجام فرآیند همراه است. این روش ساده شده روش قبلی است که در برگیرنده سیستم سریع و آسان و با دقت خوب است.
نسبت به روش قبلی سرعت زمان سنجی را افرایش داده و برای عملیات با سیکل کوتاه و طولانی و تکرار زیاد و کم بسیار مناسب است.
کاربرد روش MOST
مولفههای لازم برای انتخاب روش MOST
بدون زمان سنجی امکان اینکه تولید در صنعت روند اصولی خود را طی کند، تقریبا غیر ممکن است و این مسئله باید همواره مورد توجه مدیران باشد، تا روشها و گزینههای مختلفی را برای فرآیند زمان سنجی به کار بگیرند. بدون زمان سنجی تولید بدون برنامه خواهد بود و برنامه ریزی برای منابع و پروژههای پیش روی شرکت پیاده سازی نمیشود.