مدیران و سازمانها به روشهای گوناگونی به این مسئله واکنش نشان دادهاند و با توزیع قوانین اخلاقی بین کارمندان آنها را با دو راهی اخلاقی مواجه میکنند. بنابراین سادهترین واژه در تعریف اخلاق حرفهای مجموعهای از اصول و استانداردهایی است که رفتار افراد و گروهها را تعیین میکند.
منظور از اخلاق حرفهای، مجموعهاي از قواعد است کـه بایـد افـراد داوطلبانـه در انجام کار حرفهاي رعایت کننـد؛ بـدون آن کـه الـزام خارجی وجود داشته باشند.
اخلاق حرفهای در مفهوم اولیه به معنای اخلاق کار و مشاغل به کار میرود. در ادامه نمونهای از تعاریف مختلف اخلاق حرفهای ارائه میشود:
اخلاق کار، متعهد، کار شدن انرژي ذهنی و روانی و فیزیکی فرد یا گروه به ایـده جمعـی است در جهت به دست آوردن قوا و استعداد درونی گروه و فرد براي توسعه.
اخلاق حرفهای به مسائل و پرسش اخلاقی و اصول و ارزش اخلاقی یک نظام حرفهاي میپردازد و ناظر بر اخلاق در محیط حرفهای است.
به طور کلی در تعریف اخلاق حرفهای به موارد زیر اشاره شده است:
معیارهای اخلاقی چارچوبی برای ارزشها، اصول، مسئولیتها و حقوق سازمانهای غیر دولتی ارائه میدهد.
به عبارت دیگر معیارهای اخلاقی به ما میگوید سازمانهای غیر دولتی چه سازمانهایی هستند و چه باید انجام بدهند و چه نوع تصمیماتی که باید در این سازمانها اتخاذ شود.
معیارهای اخلاقی همچون نقشههای راهنمایی هستند که به اعضای سازمان کمک میکنند نقش خود را به روشنی و وضوح ایفا کنند. اخلاق و انتظارات اجتماعی در کلیترین حالت خود، شامل چهار ارزش صداقت و راستگویی، انصاف و برابری، وفاداری و احساس مسئولیت اجتماعی است.
با توجه به نکات فوق حاکمیت اخلاق حرفهای، سازمان را در جهت کاهش تنشها و موفقیت در تحقق هدف یاری میکند. امروزه، داشتن اخلاق حرفهای، یک مزیت رقابتی میباشد. در سازمان، اصول اخلاقی خوب شرط اصلی مدیریت راهکار خوب است. اصول اخلاقی خوب، یعنی سازمان خوب.
آشنایی با: سطوح مدیریت در سازمانها و وظایف مدیران
ویژگیهای اخلاق حرفهای در مفهوم امروزي آن عبارتاند از: داراي هویت علـم و دانـش بودن، داشتن نقشی کاربردي، بـومی و وابسـته بـودن بـه فرهنـگ، وابستگی به یک نظام اخلاقـی و...
مسئوليت پذيري
در این مورد فرد پاسخگوست و مسئولیت تصمیمها و پیامدهاي آن را میپـذیرد؛ سرمشـق دیگران است حساس و اخلاقمند است.
برتري جويي و رقابت طلبي
در تمام موارد سعی میکند ممتاز باشد؛ اعتماد به نفـس دارد، به مهـارت بـالایی در حرفـه خود دست پیدا میکند؛ جدي و پرکار است، به موقعیت فعلی خود راضی نیست و از طرق شایسته دنبال ارتقا خود است، سعی نمیکند به هر طریقی در رقابت برنده باشد.
احترام به ديگران
به حقوق دیگران احتـرام میگـذارد، به نظـر دیگـران احتـرام میگـذارد. خوش قـول و وقتشناس است؛ به دیگران حق تصمیم گیري میدهد. فقط منافع خود را ترجیح نمیدهد.
رعايت و احترام نسبت به ارزشها و هنجارهاي اجتماعي
برای ارزشهای اجتماعی احترام قائل است، در فعالیت اجتماعی مشارکت میکند؛ به قوانین اجتماعی احترام میگذارد در برخورد با فرهنگهای دیگر متعصبانه عمل نمیکند.
همدردي با ديگران
دلسوز است و در مشکلات دیگران شریک میشـود و از آنـان حمایـت میکنـد، به احساسات دیگران توجه کرده و مشکلات دیگران را مشکل خود میداند.
برای آشنایی بیشتر مطالعه مقاله سازمان و اجزای آن پیشنهاد میشود.
شاخههای اخلاق را میتوان به صورت زیر دسته بندی کرد:
اخلاق توصیفی چیزی است که جامعه شناسان، روانشناسان، مورخان و انسان شناسان به آن میپردازند. در اینجا تنها به گزارش، توصیف و تبیین پرداخته میپردازیم. در اخلاق توصیفی به اخلاق ملتها و اقوام مختلف توجه میشود و مسائل و نظامهای پذیرفته شده از سوی آنها توصیف و تبیین میگردد.
در این بخش موضوع افعال اختیاری انسان از حیث خوبی و بدی به این معنا که یکی از افعال اختیاری را تحت حکم باید و نباید یا خوب و بد قرار میدهند.
اخلاق هنجاری دو بخش دارد که بخش نخست از معیارهای کلی اخلاقی و چیستی خوبها و بدهای کلی و معیار کار خوب، رابطه خوبی و درستی و غیره سخن میگوید. در اینجا نظریات مختلفی برای تبیین خوبی و شایستگی عمل مطرح میشود.
در بخش دوم خوبی و بدی یا درستی و نادرستی، اخلاقی یا غیراخلاقی بودن افعال خاص، مطرح میشود و مصادیق معیار کلی مطرح شده در بخش نخست، معین میشود.
در فرا اخلاق که به آن اخلاق نظری و اخلاق تحلیلی و فلسفی نیز گفته میشود به تحلیل گزارههای اخلاقی پرداخته میشود. فرا اخلاق به سؤالات منطقی، معرفت شناختی و یا معنا شناختی پاسخ میدهد.
تصمیمات کارکنان برای رفتار کردن به صورت اخلاقی یا غیر اخلاقی توسط عوامل سازمانی گوناگونی تحت تأثیر قرار میگیرد که اخلاق حرفهای آنان را شکل میدهد. این عوامل شامل سیستم پاداش و تنبیه، ترک خدمت و جو اخلاقی سازمانی است.
مقاله پیشنهادی: برنامه ریزی منابع سازمانی
رابطه اخلاقیات با پیامدهای ویژه مرتبط با شغل، به ویژه در حوزه بازاریابی و فروش ناشناخته است. تحقیقاتی که اخلاقیات را به پیامدهای شغل مرتبط ساختهاند، روابط قابل ملاحظهای را بین ارزشهای اخلاقی سازمان، تعهد سازمانی، تعارض نقش، رضایت شغلی، ترک خدمت و عملکرد به وجود آوردهاند. ناتوانی افراد در حل مسائل اخلاقی میتواند منجر به تعارض نقش آنها شده که در نتیجه رضایت شغلی آنان را تهدید کند.
سازمانها برای کسب و حفظ مزیت رقابتی مجبورند نسبت به تغییرات در دنیای کسب و کار حساسیت نشان داده و تلاش کنند خدمات و محصولات منحصر به فردی ارائه کنند تا اثربخشی خود را در مقابل تغییر و تحولات حفظ کنند.
اخلاق حرفهای مانند شمشیر دولبهای است که یک لبه آن تهدید است؛ ضعف در سیستم اخلاقیات منجر به کاهش ارتباطات و افزایش خسارت در سازمان میشود به همین دلیل مدیریت به دنبال رفع خسارات گذشته است؛ زیرا افراد به مدیریت اطلاعات را نمیرسانند و در این صورت انرژی سازمان به انرژی منفی تبدیل میشود.
لبه دیگر این شمشیر، فرصت است؛ اخلاق حرفهای تأثیر چشمگیری بر روی فعالیتها و نتایج سازمان داشته و بهرهوری را افزایش داده و ارتباطات را بهبود میبخشد و درجه ریسک را کاهش میدهد.
هنگامی که اخلاق حرفهای در سازمان حاکم است، جریان اطلاعات به راحتی حرکت میکند و مدیر قبل از ایجاد حادثه، از آن مطلع میگردد.
رعایت اصول اخلاق حرفهای توسط کارکنان، میتواند در عملکرد سازمانها به سرعت تأثیر خود را نشان دهد، توجه نکردن به مؤلفههای آن باعث میشود تا روابط بین سازمانی به خوبی مدیریت نشده و به سازمان را به اهداف تعیین شده نرساند؛ به همین دلیل توجه به آنها از الزامات در یک سازمان است.
تهیه شده در گروه تولید محتوای هلدینگ کاسپین | نویسنده: سیده فاطمه حوائجی | منبع: www.arman-pajoohan.ir