امروزه مدیریت سازمانها به دنبال آن هستند تا عملکرد خود را بهبود بخشیده و در رقابت با سایر سازمانها در موقعیت خوبی قرار بگیرند، تعالی سازمانی و مدلهای آن مفهومی است که برای ارتقا سطح سازمانها مورد استفاده قرار میگیرند. سازمانها در هر سطحی که قرار داشته باشند، به کارگیری این مدلها عاملی برای موفقیت آنها به حساب میآیند.
در ادامه همراه ما باشید تا با یکدیگر با این مفهوم پرکاربرد بیشتر آشنا شویم.
مدل تعالی سازمانی به ذی نفعان و کارکنان یک سازمان این امکان را میدهد تا از روابط علی موجود در سازمان آگاهی بیشتری پیدا کرده تا بتوانند عملکرد سازمان را بررسی و تصمیمات بهتری را در راستای بهبود آن اتخاذ کنند. یکی مدل تعالی سازمان از سه بخش زیر تشکیل شده است:
نوعی چهارچوب ارزیابی پویا و مدیریتی است که برای عملکرد سازمان رویکردی متفاوت ارائه میدهد، این منطق بیان کننده وظایف سازمانی به شرح زیر است:
از این مدلها برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف در جهت بهبود عملکرد استفاده میشود، چراکه شناسایی این نقاط به موفقیت سازمانها کمک کرده و تحقق اهداف را موجب میشوند. ارزیابی عملکرد در مدلهای تعالی سازمانی به موارد زیر منجر میشوند:
هلدینگ کاسپین با در اختیار داشتن ابزار و دانش لازم و همکاری با مشاوران حوزه تعالی سازمانی، میتواند در پیاده سازی مدلهای تعالی سازمانی به سازمانها و شرکتهایی که به دنبال ارتقا موقعیت و بهبود عملکرد خود هستند، خدمات و مشاورههای لازم را ارائه دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید.
برخی از مدلهای تعالی سازمانی در ادامه توضیح داده میشوند.
نظام مدیریت ایزو صرفا برای ارزیابی جامع معرفی نمیگردد. این نظام به چگونگی مدیریت فرآیندهای مؤثر بر کیفیت پرداخته و الزاماتی را برای این موضوع تعیین مینماید که برای گرفتن گواهینامه آن باید به نحو مقتضی کلیه این الزامات و نیازمندیها برآورده شده باشند.
از جمله این نیازمندیها در ایزو 2000 که تأکید بسیار نیز بر آن شده است اندازهگیری کارایی و اثربخشی فرایندها است. مطابق این استاندارد باید به طور سیستماتیک کلیه فرآیندهای موجود در سازمان شناسایی شده و اثربخشی و کارایی آنها اندازهگیری شود، به گونهای که اندازهگیری و تحلیل این شاخصها منجر به بهبود در فرآیندها شود.
فلسفه مدیریت بر مبنای هدف و زمینه پیدایش آن بر این است که در ارزشیابی افراد، به جای ارزشیابی ویژگیهای شخصی و رفتاری آنها، عملکرد آنها در بر اساس میزان دستیابی به اهدافی که تعیین شده است مورد ارزیابی قرار میگیرد.
در مدیریت بر مبنای هدف ابتدا اهداف کلان سازمان تعیین میشوند و سپس با بحث و مذاکره مدیران در سطوح مختلف و نهایتاً کارکنان، این اهداف خرد میگردند و در انتها به همة سازمان سرایت میکنند.
در نهایت نیز افراد بر اساس میزان تحقق اهداف تعیین شده و بدون توجه به چگونگی تحقق آن ارزیابی میشوند. در مورد این روش میتوان بیان داشت که مدیریت بر مبنای هدف یک نظام مدیریتی نتیجه گراست نه مديريت روندگرا. یعنی اهمیت حصول نتيجه بیشتر از اهمیت فرآیند رسیدن به نتیجه است.
مدیریت کیفیت جامع دارای ابزارهای سنتی فلوچارت، هیستوگرام، نمودار پارتو، نمودار علت و معلول، نمودارهای کنترل شوارت و نمودار پراکندگی است که تأکید و محور همه این ابزارها کنترل و تجزیه و تحلیلهای آماری است، و این در حالی است که هفت ابزار جدید مدیریت کیفیت جامع بر مبنای تفکر مفهومی و منطقی بنا نهاده شده است.
جهت آشنایی بیشتر مطالعه مقاله سازمان و اجزای آن پیشنهاد میشود.
این هفت ابزار عبارتاند از: نمودار وابستگی، نمودار ارتباطی، نمودار سیستمی، نمودار ماتریسی، نمودار ماتریس تحلیل داده ها، نمودار پیشبینی نقص عمده در طرح فرایندها و نموداربرداری مدیریت کیفیت جامع مفاهیمی را ارائه میدهد که پیادهسازی آن نیازمند برنامه ریزی استراتژیک و وجود انگیزه کافی در پرسنل است.
روش بالدریج در واقع روشی است که به اجرای مفاهیم مدیریت کیفیت جامع در سازمان کمک میکند. در این روش7 معیار و روش اجرای جهت پیاده سازی مدیریت کیفیت جامع ارائه میشود.
هر سازمانی که در ممیزی مؤسسه بالدریج امتیاز بالایی را کسب کند برنده جایزه مالکوم بالدریج میشود، در واقع ارزیابیهای ی که در این روش انجام میشود به منظور تعیین میزان پیاده سازی معیارهای بالدریج که همان مفاهیم مدیریت کیفیت جامع است میباشد.
این ارزیابیها میتواند توسط خود سازمانها صورت گیرد، ولی برای دریافت جایزه میزان وابسته به موسسه بالدریج باید سازمان را ارزیابی کنند. هفت معیار بالدریج عبارتند از: رهبری، مدیریت فرآیند کسب و کار، نتایج مالی، استفاده از اطلاعات و تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی استراتژیک، منابع انسانی، تمرکز بر رضایت مشتری.
مدیریت هوشین فرآیندی است که طی آن استراتژیها و اهداف بلندمدت، به اهداف کوتاه مدت (معمولاً سالیانه) و برنامههای اجرایی تبدیل میشود و به متولیان انجام فعالیتها انتقال مییابد، و با تعیین شاخصهایی، میزان تحقق اهداف و اجرای برنامه، سنجش و کنترل میشود.
بازخورد این سنجش در پایان دوره ارزیابی بر اهداف و استراتژیها اثر میگذارد و در به روز کردن آن کمک میکند. مدیریت هوشین را میتوان این گونه تعریف کرد: نظامی است برای ترجمه چشم انداز و اهداف سازمان به روشهای علمی و قابل سنجش در سرتاسر سازمان. در این نظام اهداف کیفی و قابل حصول ترجمه میشود و بر مسائل اساسی و مهم به منظور بهبود تمرکز میشود.
شاید بتوان گفت که یکی از معتبرترین و رایجترین سیستمهای نوین ارزیابی عملکرد، سیستم کارت امتیازی متوازن میباشد. علت این موضوع این است که بر اساس نتایج حاصل از بررسیهای انجام گرفته، به نظر میرسد مناسبترین روش برای اجرای ارزیابی عملکرد، روش کارت امتیازی متوازن است.
کارت امتیازی متوازن، چارچوبی مبتنی بر تعدادی شاخص برای تشریح فعالیتهای سازمان از چهار جنبة مختلف است. ویژگی منحصر به فرد کارت امتیازی خوب، مستندکردن منطق استراتژیک است که رابطة بین فعالیتهای جاری و موفقیت بلندمدت سازمان را تضمین میکند.
بیشتر بخوانید: BSC چیست؟+ اجرا و پیادهسازی
کارت امتیازی متوازن، یک سیستم مدیریت عملکرد است که در هر سازمانی، برای دمیدن روح دیدگاه و اهداف سازمان به وظایف روزمره مدیریت و ارزیابی استراتژی و بهبود سازمانی، توانایی سازمان و کارکنان و حتی روابط بین فردی و با هر مقیاسی در سازمانها، بکار میروند.
امروزه استفاده از مدلهای تعالی سازمانی بیش از پیش از مورد نیاز است سازمانها میباشد به این دلیل که فضای رقابت بسیار گسترده تر از گذشته شده و سازمانها به دنبال پیشی گرفتن از رقبا هستند؛ بنابراین پیاده سازی این مدلها به تمامی سازمانها توصیه میشود.
تهیه شده در تیم تولید محتوای هلدینگ کاسپین | نویسنده: سیده فاطمه حوائجی | منابع: www.arman-pajoohan.ir / www.chetor.com