جمعه ها و روزهای تعطیل، یعنی همان روزهایی که توی تقویم اعم از رومیزی، دیواری و سررسید، رنگ سرخ را به خود گرفته اند، بیشتر از اینکه برای استراحت باشند، به کار بسط و تقویت ایدئولوژی می آیند. مثلن باعث می شوند که اگر به سرنوشت، قضا و قدر اعتقاد نداری، ایمان بیاوری و یا اعتقادت بیشتر و محکم تر شود. کارکردش این گونه است که، برای یک جمعه یا روز تعطیل دیگری، مثلن امروز، برنامه ریزی می کنی که حداکثر تا ساعت نه صبح بخابی، بدون آنکه دغدغه بیدار شدن اول صبح و رفتن سر کار داشته باشی، اما سرنوشت از قبل برای امروزت برنامه ریزی کرده است، و قضا و قدر بدون اینکه نظر و برنامه ریزی تو را به حساب بیاورد، کارهایی را جهت تقویت ایمان تو به خودش، ردیف کرده که از بد حادثه ساعت شروع شان هفت و نیم صبح قرار داده است: امروز برایت برنامه ریخته که گوشه حیاط را بیل بزنی و سبزی بکاری، خاک پای ریشه لیمو ترش را برداری و با خاک نو و کود جایگزین کنی. و این گونه می شود که می دانی قدرتی بزرگتر از تو به نام قضا و قدر وجود دارد و بیشتر روزهای تعطیل را برای امتحان کردن و ایمان آوردنت انتخاب می کند تا آن را با همه وجود حس کنی