زبان فارسی یک آزادی خاصی دارد. اَ اِ اُ دارد و هر کدام هم ممکن است معنی کلمه را تغییر بدهند اما فارسی دست شما را باز می گذارد که آن ها را استفاده کنید یا نه. بنابراین اگر مثل من بعضی از کلمات را فقط و فقط در کتاب ها دیده باشید و با هیچ انسانی ملاقات نکرده اید ( و احتمالا نخواهید کرد) که آن کلمه را در گفت و گو هایش به کار ببرد، تا اَبَد آن را طوری اعراب می گذارید که خودتان صلاح دیده اید:)
مثل من که گاهی میگویم جُستار و گاهی جَستار. چون هر دو به نظرم با معنی اند!
جُستار مثل جُست و جو کردن و جَستار مثل وقتی که به کسی می گویند یک بار جَستی ملخک ...
*
هر کدام را هم به نویسی بچسبانیم معنی می دهد. جُستار نویسی یعنی بجوری( از مصدر جوریدن!) و چیزهایی را از دل و اندرونت بیرون بکشی و بنویسی شان. جَستار نویسی هم یعنی از روی قالب ها و ژانر های سنگین ادبی جَستی و پریدی آن طرف تر!
*
خلاصه آزادیم که چطور بنویسیم و این خوبی جَُستار نویسی است.