ویرگول
ورودثبت نام
Coffee Addicted
Coffee Addicted
خواندن ۱۰ دقیقه·۴ سال پیش

نظام مقدس و معافیت سربازی !

نظامی ها در دوره ای از تاریخ سیر میکنند که دیگر محبوبیتی بین مردم ندارند

ارتش برای ملت و ملت برای ارتش جمله ای مضحک و خشم آوری برای من است،جدا فرقی نمیکند از کدام دسته باشند نظامی برای من ارزشش در حد یک انسان نیست،در چه حد است نمی گویم هر چه باشد کمتر است !

گویا این مردمی که سالهاست ادعای سیاست و شعورشان میشود تابحال با یک نظامی سرو کار نداشته اند و یا اینکه سربازی نرفته اند، چرا که نظامیست که به وقتش جلوی شما قرار میگیرد و به حسابتان میرسد.

کم کم سنت که بالا میرود سربازی هم مثل یه Notification عصابت را بهم میریزد،مثل مشتی محکم به صورتت میخورد،وقتی میبینم بیست و پنج سال از عمرم میگذرد و در کشوری زندگی میکنم مملو از مردمی لوده که همه چی را به سخره میگیرند اگر بگویی به سربازی میروم نهایتا چند تیکه و طعنه نثارت می کنند.

هیچ چیز برای من دردناک تر از این نیست که آزادی یک شخص به مسخره گرفته شود،این حد از لودگی و به مسخره گرفتن همه چیز، برای من تعجب آور است شاید این هم از خصلت ما ایرانی هاست ملتی که در دوران های متفاوت تاریخ جز تو سری خور ترین های جهان هستند، نباید توقع داشت در برابر کوچکترین حق خود یعنی آزادانه زندگی کردن ایستادگی به خرج بدن ، به طور کلی هر اجنبی که ایران را فتح میکرد ملت همیشه در صحنه با آغوش باز از این تجاوز استقبال میکردند و در تاریخ طوری جلوه میدادن که گویا این ما بودیم که دشمن را فتح کردیم چون چنگیز یا اسکندر پس از فتح ایران با لباسی ایرانی کشور را ترک گفت ، این هم از آن اراجیفی هست که برای آسودگی خاطر خود میبافند.


سالهاست که به خاطر پوکی استخوان شدید دچار درد لگن و گردن شده ام!جوان 25 ساله ایرانی که باید دوران خوشی جوانی را همانند دیگر جوانان ممالک دیگر طی کند درگیر بیماری است که جان پیر مردها و پیرزن ها را میگیرد، من نمی توانم مانند وزیر ارتباطات جوانی کنم !

راستش را بخوایید تا قبل از اینکه گوگل را شخم بزنم نمی دانستم که می توان برای پوکی استخوان معافیت سربازی گرفت،اما این را میدانستم که عادی نیستم دردی که گاهی در حد تیر کشیدن یا سایده شدن استخوان با ثمباده است را حس میکردم با خودم میگفتم باید راهی برای این مشکل باشد چون قطعا نمی توانم از پسش بر بیاییم.

در دورانی بیکاری و بی پولی و وضعیت اسفکبار اقتصادی مملکت ، از بهترین دانشگاه مازندران انصراف دادم بی پولی کارد به استخوانم خورده بود ، و در نهایت یک فوق لیسانس شلخته تحویلم میدادن که خودشان قادر به ایجاد اعتبار برای آن نبودند.

از خاله زنک بازی های استادان زن و فاطی کماندو های کلاس گرفته تا زندگی بین مشتی شمالی مرفح بی درد،راستش را بخواهید تحمل آن همه زرق و برق این بچه شمالی ها را نداشتم و برایم سخت بود تنها چیزی که میدیدم آینده تاریک و تنگ است و هزینه برای دانشگاه کاری بیهود و هدر رفت سرمایه میدانستم.

از آن محیط خاله زنکی که فقط جایی برای جفت گیری و جفت یابی است انصراف دادم.

به نزدیکترین آزمایشگاه شهر برای تست تراکم استخوان رفتم و نتایج آن......افتضاح بود.....انگار که بدنی از جنس کریستال دارم.....نتایج آن با 2.6- یعنی استئوپروز و خطر شکستگی که باید فورا درمان آغاز گردد.

نتیجه تست تراکم استخوان
نتیجه تست تراکم استخوان


حقیقتا با بیماری آگورافوبیا مواجه هستم و حضور در محیط های شلوغ برایم همانند سم است،نفسم میگیرید و استرس شدید به من اضافه میشود.

با خودم کلنجار رفتم و به سمت پلیس + 10 حرکت کردم،فرم های معافیت رو از آن خانوم مهربان تحویل گرفتم،یکی از واکسن ها زدم یکی دیگر را نه ! گفتم نمیدانم ده سال پیش واکسن زدم یا نٌه سال ،آن بنده خدا هم مهر را کوبید هر چند اصرار کردم شما واکسن را تزریق کنید گویا نمی خواست جلوی کارآموزانش کم بیاورد،گفتم واکسنش که آدم نمیکشد؟ نگاهی کرد و گفت نه نمیکشد ! همین خانوم فردایش تماس گرفت با فلان جا همانگ شده واکسنت را بزن ! اینم از آن اخلاق های زنانه ی بی دلیلشان است.

به اولین دکتر عمومی نظام وظیفه که نام و نشان اشتباهش در فرم درج شده بود مراجعه کردم مشکل را توضیح دادم مقداری صحبت کردیم مقداری فحش نثار نظام کردند و دکمه ی سرباز بیمار است را فشردند.

فرم ها رو تحویل خانوم پلیس جوان دادم و گفتند سه روز دیگر به نظام وظیفه فلان شهر نه شهر خودم !! مراجعه کن !

دو روزی گذشت پیامکی جهت مراجعه به بیمارستان ساری برایم ارسال شد به دفتر نظام وظیفه مراجعه کردم گفتند چند روز بعد با این شماره تماس بگیر و پیگیر باش ، جالب اینست که این شماره اصلا وجود خارجی نداشت

نظام وظیفه چالوس
نظام وظیفه چالوس

پس از یک هفته پیگیری تماسی از بیمارستانی ساری دریافت کردم،روز موعود فرا رسید،ساعت10 صبح میبایست بیمارستان باشم.

مسیر سه ساعته را طی کردم و به بیمارستان رسیدم،برگه را تحویل داده و دوباره به پزشک عمومی مرا ارجاع دادن توضیحات رو گفتم و دو نامه تحویلم دادن،یکی برای تست تراکم استخوان و دیگر فوق تخصص روماتولوژی !

نامه آزمایش و نظریه تخصصی
نامه آزمایش و نظریه تخصصی

به بیمارستان امام خمینی مراجع کردم گفتن تست تراکم انجام نمیدهیم !!! با نظام وظیفه تماس گرفتم گفتند بروید یک جایی که تست میگیرند ! گفتم کجا برم یعنی چه آخه ؟ گفت همان تست شهرستان خودتان را ببر !

به سمت هتل حرکت کردم و بابت 4 ساعت 150 ناقابل تحویلش دادم،هتلش همانند کثافت بود،یاد هتل Goodneighbor افتادم ، اما اوضاع اینجا از یک هتل پسا آخرالزمانی هم بدتر بود،تخت کثیف،کولری که کار نمیکرد و موهایی که روی زمین و تخت افتاده بودن و غذایی که شاید مزه ی غذای سگ را میداد.

هتل ساروی...یه همچین چیزی
هتل ساروی...یه همچین چیزی

غروب به پزشک مراجع کردم هر چند طبق قانون باید بی نوبت باید وارد میشدم دو ساعتی منتظر ماندم !

گفتن از سرباز کارت قبول نمیکنیم و 60 هزار تومان از بنده دریافت کردند وارد مطب شدم پیرمردی خمیده گویی که نزدیک است جا به لب آفرین کند و به دیار باقی برود یعنی به جهنم برود،جواب آزمایش رو نگاه کرد زیر جواب آزمایش برگه قوانین سربازی بود که یادم رفته بود آن را برادارم، دید که این مورد شامل حال معافیت دائم میشود،گفت پسر جان من هم دو سال رفتم خدمت ! بیماری تو هر چند 10 سال طول بکشد اما من درمانش میکنم !!! لیستی بالا بلند از آزمایش ها رو نوشت و گفت باید سی تی اسکن هسته ای 3 بعدی در سه نوبت انجام بدهی که هزینه ی هر بار آن سه میلیون تومان ناقابل است !!!آن را در جواب به نظام وظیفه نوشت.

خسته و افسرده به سمت خانه رفتم،فردایش تماس گرفتم و گفتند بیایید اینجا درستش میکنیم،دکتر بیمارستان ساری نسخه ی دکتر را دید گفت این روند درمانی است و ارتباطی به نظام وظیفه ندارد.

شما نباید تست خودتان رو میبردید جایی دیگری معرفی میکنیم بروید و جواب تست را دوباره به همان دکتر نمایش بدید ما با دکتر تماس میگیریم و صحبت میکنیم از خیر سی تی اسکن چند میلیونی بگذرد.

هفته ی بعد به سمت ساری مسیر 3 ساعته رهی شدم، آزمایشگاه رفته،از من سوالاتی پرسیدند،منشی با گوشی خود از من عکس گرفت تا مدرکی باشد بر اینکه تست دهند خودش شخص بوده است.

تست تراکم را انجام دادم،چندباری اصرار کردم اجازه دهد ببینیم جوابش چی هست پاسخ میداد من نمیدانم....نمی توانم.

هفته ی بعد تماس دیگر گرفتن که جواب آزمایش را بیایید تحویل بگیرید ! همان جوابی که به من تحویلش نمیدادن !!!! (تست تراکم استخوان جوابش در لحظه مشخص و پرینت میشه)

جواب نتیجه ی تست تراکم استخوان ، موسسه تصویری نگین
جواب نتیجه ی تست تراکم استخوان ، موسسه تصویری نگین
خود نتیجه و تاییدیه بیماری استئوپروز با درجه ی 2.5-
خود نتیجه و تاییدیه بیماری استئوپروز با درجه ی 2.5-

دوباره راهی این مسیر شوم 3 ساعته شدم،جواب را گرفته و پیش دکتر بردم مرا فراموش کرده بود !!!! پلمپ را باز کرد تست را دید یادش آمد ! گفت من گیر مشتی آدم نهم افتاده ام من به تو گفتم سی تی اسکن هسته ای نه تست تراکم استخوان در مطبش را باز کرد و گفت برو دیگر اینورا پیدات نشود و بگو دیگر برای من مریض نفرستند ! (دقیقا با همین لحن)

پزشک مودب و قانون مند نظام وظیفه
پزشک مودب و قانون مند نظام وظیفه

آگورافوبیای من تشدید میشد،نفسم حبس و تمرکز را از دست میدادم و عرق میکردم.........

نگاهی به لباس و مطبش کردم فهمیدم این هم از آن کسانی هست که فکر میکند 10 میلیون پولی نیست یک جوان از پسش بر می آید،ایشان از دانشگاه،مطب و نظام نان میخورد پس این مورد را امری عادی تلقی کردم.

پزشک مودب معتمد نظام وظیفه !!!

به خانه رفتم،و فردایش دوباره رهسپار ساری شدم،به دکتر اونجا توضیح دادم و خود دکتر نامه ای نوشت و گفت بسلامت و منتظر کمیسیون باش

سه هفته گذشت......

پیامک آمد که کمیسیون احضار شدم

8 صبح وارد آنجا شده صبر کردم تا نوبتم شود،بچه ها زمزمه میکردن اینجا کار تمام است....

نوبتم رسید،همگی موافق بودن معاف هستم اما نیاز به تاییدیه یه دکتر روماتولوژی است نه دکتر عمومی گفتند پیگیری میکنیم دوباره دکتر بروی

دو هفته گذشت........................

دوباره با بیمارستان فردایش تماس گرفتن گفتند صبر کنید دکتر دیگری معرفی میکنیم

دو هفته گذشت...................

تماس گرفتن فلاند ساعت فلان بیمارستان حضور داشته باشید،پس دوباره راهی ساری شدم !

ساعت 9 رسیدم و زود نوبتم رسید خانوم دکتر سه کارآموز داشت آزمایش را دید،بررسی کرد سوالاتی پرسید در جواب نامه نوشت ،پوکی استخوان شدید (استئوپروز) با خطر شکستگی بالا و اسکولیز

سه هفته بعد به کمیسیون احضار شدم

آنجا رفتم پرونده بود ولی جواب دکتر نبود،مامور پلیس تمام پرونده ها رو گشت و چیزی پیدا نکرد دکتر نظام وظیفه بشدت عصبانی بود،سوالاتی پرسیدند و بعد گفتند به خانه برو

یک ماه گذشت..............

به کمیسیون احضار شدم،انگشت زدم نوبتم شد وارد شدم،سوالاتی پرسیدند چندی داد بر سرم کشیدند و گفتن فردا جوابش را بگیر

فردایشم رفتم،کد ملی رو گفتم،پاسخ دادن معاف دائم ! هزینه ی پرداختی را فلان شهر پرداخت کن و پرینتش را بیار ! سریع به آن شهر که فاصله یک ساعت و نیمه داشت رفتم،پرداخت کردم و پرینتش را تحویل دادم و آهی کشیدم و گفتم تمام شد !

پرینت واریز هزینه صدور کارت معافیت
پرینت واریز هزینه صدور کارت معافیت

2 ماه گذشت کارت نیامد که نیامد،سامانه که همیشه از خودم دو مرحله عقب تر است !

از ساری تماس گرفتن باید درکمیسیون عالی پزشکی حضور پیدا کنید هر چی پرسیدم چرا و به چه علت من معاف شدم قبول نکردند !!

دوباره تماس گرفتند این یک دستور است باید بیایی گفتم نیاییم مثلا چه میشود ؟ پاسخ : حقت ضایع خواهد شد گفتم بگذار بشود دیگر تحملش را ندارم،تحمل آن مسیر مزخرف و هتل پسا آخرالزمانی و کج فهمی های شما را ندارم ! سرباز به قدری کم است که از خیر هیچکس نمیگذرند.

من را معاف از رزم کردند،نهایتا به ساری رفتم با مدیر نظام وظیفه ساری صحبتی کردیم و جلسه ای دیگر برایم ترتیب دادن و گفتن حضور پیدا کن،روز شورای عالی رهسپار ساری شدم، دکتر بر سرم دادی کشید و گفت باید بار اول میامدی ، هر چی توضیح دادم من معاف شده بودم هزینه ی کارت را پرداخت کردم گفت من نمی دانم پرونده ات که اینجاست !! تو فرقی با بقیه نداری .....حدودا 45 دقیقه صحبت طول کشید گویی من ارث پدریشم را خوردم یا آبرویش را لگد مال کردم،فرمانده نظام وظیفه گفت ایشان را اذیت نکنید طبق قانون معاف است پاسخ داد شما در کار ما دکترها دخالت نکنید.............

پیگیری ها به هیچ جا نرسید
،چرا پرونده به ساری کشیده شد هیچوقت معلوم نشد و تاریخ اعزام برایم صادر کردند که یک سالی است از آن میگذرد...


https://www.aparat.com/v/io1E8


سربازیمعافیت سربازیچجوری معافیت سربازی بگیریمپوکی استخوانسربازی اجباری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید