استعداد یک هدیه از جانب خداوند به انسان ها است. هدیه ای که شاید هنوز بسته بندی زیبایش را باز نکرده اید. استعداد های بالقوه در درون شما همان هدیه زیبا از جانب خداوند است. در ادامه این مطلب راهکارهایی برای شکوفایی استعداد های بالقوه خواهید آموخت.
انسان ها از لحاظ ظاهری با هم متفاوت هستند پس باید تفاوت هایی هم در درون احساس کنند. توانایی ها گاهی مثل یک قهرمان هنر های رزمی یا راننده ی فرمول یک ظاهر می‌شوند و همه از یک منبع درونی به نام استعداد سرچشمه می‌گیرند. استعداد یک هدیه از جانب خداوند به انسان ها است. هدیه ای که شاید هنوز بسته بندی زیبایش را باز نکرده اید. استعداد های القوه در درون شما همان هدیه زیبا از جانب خداوند است. در ادامه این مطلب راهکارهایی برای شکوفایی استعداد های بالقوه خواهید آموخت.
این فقط خودتان هستید که می‌دانید در چه کارهایی استعداد دارید، اما آیا تا کنون اقدامی برای پیدا کردن و شکوفایی و پرورش آنها صورت داده‌اید؟
"من همیشه می‌خواستم به تمام استعدادها و توانایی‌هایم برسم. اگر چه من انسان موفقی شده‌ام، اما فکر نمی‌کنم که به تمام هدف های فوق العاده‌ای که می‌توانستم برای خود ترسیم کنم رسیده باشم ، اصلا اعتقاد دارم که من به تمام پتانسیلهای وجودی‌ام دسترسی پیدا نکرده‌ام. افراد دیگر می‌توانند مرا قضاوت کنند، اما من توانایی‌های واقعی‌ام را می‌شناسم و برای رسیدن به اهدافم تلاش می‌کنم."
اولین اشتباه را مرتکب شدید. هیچ گاه اجازه ندهید شخص دیگری موفقیت‌های شما را قضاوت کند. اگر شما می‌دانید که وظایف خود را برای شناختن و پیدا کردن پتانسیلهای بالقوه خود به بهترین صورت ممکن انجام داده اید و یا کم کاری در آن را به گردن نگیرید، باید بدانید که زندگی کوتاه‌تر از آن است که فکرش را بکنید تا منتظر قضاوت دیگران باشید. همه چیز به خود شما ارتباط دارد و فقط شما تصمیم گیرنده نهایی هستید.
چهار تغییر در خودتان ایجاد کنید تا بتوانید با بکارگیری آنها در بالاترین سطح بتوانید استعدادهای بالقوه‌تان را شکوفا کنید
1. اهدافتان را بنویسید.
این شمایید که تعیین می‌کنید اهدافتان چه باشند. اجازه ندهید کسی به شما بگوید که اهدافتان چیست. رسیدن به اهداف مثل نفس کشیدن است ، تنفس یعنی دم و بازدم. هیچ فردی با یک بار دم و بازدم زنده نمانده است یعنی نفس بعدی شما لازمه ادامه حیات است. نوشتن اهداف مثل تنفس به صورت پیوسته باعث میشود که شما همواره در مسیر هدفی که دارید درست حرکت کنید.
2. چیزهایی را انتخاب کنید که خارج از دسترس هستند.
فقط به آنچه واقع بینانه است، فکر نکنید. مشکل تفکر واقع گرایانه این است که معمولا بر اساس آنچه که دیگران فکر می‌کنند محدود میشود، نه آنچه که شما هستید. دیگران استعداد شما را نمی‌شناسند، هر زمان که کاری را شروع کنید که نتیجه‌ای قابل پیش‌بینی داشته باشد ، اقدامات لازم را برای رسیدن به آن را محدود خواهید کرد.
3. فعالیت‌های بزرگ را انجام دهید.
هرگز کاری را به صورت معمولی انجام ندهید. کار بزرگی را که یک روزه انجام می‌دهید، دیگر یک فعالیت عادی نیست، تکرار انجام کار های بزرگ برای شما به صورت یک عادت در می‌آید. سعی کنید کمی هنجار شکن باشید. مردم از شما میپرسند: "چرا تا دیر هنگام بیرون هستید؟"، "در روز تعطیل آخر هفته‌تان چه کاری را انجام می‌دهید؟" اهداف بزرگ به انجام اقدامات بزرگ نیاز دارند. شکوفایی استعدادهای بالقوه تان‌تان نیز نیاز به انجام کار های بزرگ دارد.
4. پیگیر باشید
کشور رم در یک روز ساخته نشد. با در نظر گرفتن احتمال شکست، رویدادهای غیرمنتظره و اخبار بد، در مسیرتان بمانید و علی‌رغم شرایط بد موجود، قاطعانه رسیدن به هدف خود را ادامه دهید. این یک ویژگی مشابه برای کسانی است که به هدفشان می رسند. شکوفایی استعدادهای بالقوه نیازمند پایداری است و جایی برای افراد بی اراده و سست وجود ندارد.
تا به امروز چه موفقیت‌هایی در زندگی دیده اید؟ در هر سطحی که هرچیزی را به دست آورده‌اید در نظر بگیرید، حال در ذهن خود می‌توانید تصور کنید که می‌توانید بیشتر از آن را بدست آورید. هرگز موفقیت بالقوه خود را محدود نکنید و هرگز چیزی را که می‌خواهید در آن به موفقیت برسید و راه‌های رسیدن به آن را محدود نکنید. اهداف بسیار بزرگ و سخت را در تعیین کرده و به آنها حمله کنید. به یاد داشته باشید که افرادی که در زندگی حرفه ای و شخصی خود بسیار موفق هستند، در کارشان پیگیر بوده اند، و پس از شکوفایی به تولید پرداخته اند.
وقتی می‌خواهید کاری را انجام دهید، پیگیر باشید و هر آنچه در توان دارید را به کار ببندید.
تلاش کردن برای چیزی که در آن استعداد دارید علاوه بر ایجاد ترغیب در شما، تعهد اخلاقی نیزبه وجودمی‌آورد. شما می‌دانید در چه کارهایی استعداد دارید، نه دیگران. به محدودیت‌هایی که دیگران برای شما ایجاد می‌کنند، اهمیت ندهید. زندگی کردن با آنچه که در مغز دیگران می‌گذرد، امکان پذیر نیست. باید بدانید که بدون افزایش دانش‌تان به شکوفایی استعدادهای خود نخواهید رسید. شما باید خودتان را آموزش دهید و سرمایه‌گذاری کنید تا خودتان را هر روز، بهتر و بهتر کنید. جیمز لبورن، بسکتبالیست معروف آمریکایی با تمام توان خود تلاش کرد تا به یک بازیکن بسکتبال تبدیل شود. برای هر چیزی که می‌خواهید در آن شکوفایی داشته باشید، نیاز به حرکت ومصرف زمان و انرژی دارید. شما تا زمانی که در یکجا ایستاده‌اید، نمی‌توانید تمام استعدادهایتان را کشف کنید.
نوشتن اهدافتان را شروع کنید. اهدافی را انتخاب کنید که رسیدن به آن دور از انتظار است، و اقدامات بزرگتری را برای رسیدن به آنها انجام دهید.
تمام موارد یاد شده می‌توانند به شما در شکوفایی استعداد هایتان کمک کند اما به طور خلاصه بیان شده است. شروع کار و تلاش برای انجام آن و برخورد با مشکلات حین انجام کار برای رسیدن به هدف یک امر طبیعی است. در واقع اصلی ترین اتفاق برای شکوفایی استعداد یافتن راه حل برای حل مشکلات است.
هرچه قدر میزان مشکلات شما زیاد باشد، اصلا نترسید; بلکه در واقع کلید های شکوفایی استعداد خودتان را پیدا می کنید. افرادی که در طول رسیدن به اهداف می‌توانند برای مشکلات خود راه حل تعریف کنند همان استعدادی را که به دنبال آن می‌گردند را یافته‌اند.پس به مشکلات مثل یک دستور العمل کشف استعداد خود نگاه کنید. تغییر دیدگاه سرعت پیشرفت شما را چند برابر می‌کند.
در راه رسیدن به هدف دیگری، اختراعات و اکتشافات مهمی وجود آمدند. مثل چاپگر جوهرافشان، که ایده ساخت آن به دلیل تماس آهن داغ با یک خودکار به وجود آمد یکی از مهندسان شرکت کانن در حالت بی‌حوصلگی آهن داغی را به طور تصادفی روی قلم خود گذاشت. بعد از مدتی وقتی به سراغ قلم خود آمد، متوجه شد که جوهر به طور غیر منتظره‌ای از نوک خودکار به بیرون پاشیده است. بررسی بیشتر روی این اتفاق به کشف اصل جدیدی منجر شد که در نهایت اختراع اولین چاپگر جوهرافشان را درپی داشت.
کثیف شدن میز با جوهر خودکار یک اتفاق بد است و شاید در آن روز باعث شود به خاطر آن با مشکل روبه رو شوید اما یک دیدگاه متفاوت باعث خلق یک دستگاه شد که بسیار برای زندگی بشر کاربردی است. امیدواریم که مطالب تهیه شده برای شما کاربردی بوده باشد.
