ايكاش برخى از مديران ارشد ما فقط براى يك روز مبتلا به سندرم ايمپاستر شوند !
نمى دانم تا كنون با نام يا عبارت ايمپاستر يا بهتر است بگويم "سندرم ايمپاستر Imposter Syndrome" آشنا شده ايد يا خير ؟
روانشناسان مى گويند :
سندرم ایمپاستر یک پدیده روانی است که در آن افراد نمیتوانند موفقیتهایشان را بپذیرند. بر خلاف آنچه شواهد بیرونی نشان میدهد که فرد با رقابت و تلاش به موفقیت رسیده، خود فرد تصور میکند که لیاقت موفقیت را ندارد و شيادانه ، با تقلب و کلاهبردارى به آن دست يافته است!
فرد مبتلا به سندرم ایمپاستر در شایستگیها و تواناییهای خود دچار تردید مى شود ، استعدادهای خود را باور ندارد و جايگاه خود را پاداش تلاشهای خود نمى داند.
در اكثر مواقع سناریويى زير در ذهن مبتلايان مرور مى شود:
من شایستگی مدیریت چنین پروژه يا چنين اداره يا چنين انجمن بزرگی را ندارم زیرا آقا يا خانم ...هم از من با تجربهتر است و هم از دانش بيشترى برخوردارست ؛ من هم تازه وارد اين سيستمم و يا مدت طولانی نیست که در این مجموعه کار میکنم؛ و هر آنچه بدست آورده ام حاصل شانس ، رانت يا تقلب بوده است...
مطمئنم در ذهن بسيارى از ما در طول مدت زندگي مان چنين تفكراتى نقش بسته است و با خود چنين سناريوهايي را در ذهن مرور نموده ايم !
بدون توجه به موارد روانشناختى و بيمارى گونه آن كه بسيار بسيار هم مهم است مى خواهم از شما عزيزي كه يك شبِ لباس ... را فقط و فقط به دليل هم باند ، پسر خاله ، فاميل ... بودن با اين و آن بر تن كرده ايد يا واضح تر بگويم منصوب منسوبي يا منصوب مامورى تا به واسطه حضورت خداي ناكرده و زبانم به حق همين ليالي عزيز صد مرتبه لال منفعت مالي ، اجتماعي ... فرد يا گروهى تامين گردد بپرسم ايا تا كنون چنين سناريويي در ذهنتان نقش بسته است ؟
نمى دانم پاسخ چيست ؟ اما واقعا و از اعماق وجودم آرزو مى كنم كه :
ايكاش برخى از مديران ارشد ما فقط براى يك روز مبتلا به سندرم ايمپاستر شوند !
و ايكاش و ايكاش و ايكاش :
شايسته سالارى جايگزين باندسالارى و رانت سالارى مى شد...
زياده جسارت است
يا على مدد و التماس دعا در اين شبهاى با ارزش قدر
٢٤ ارديبهشت ٩٩