نرگس واعظی/ دانشجوی دورهی کارشناسی رشتهی مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریف
مصرف آب روزانهی هر فرد چقدر است؟ یک انسان بالغ در تغذیهی روزانه به طور متوسط 5/5 لیتر آب، همراه با غذا، نوشیدنی و ... مصرف میکند که همراه با آب مورد نیاز برای مصارف بهداشتی و نظافت حدود ۱۵۰ لیتر در روز خواهد شد. در محلههای مسکونی دارای فضاهای سبز و استخرهای خصوصی، حداکثر مصرف آب دو برابر این مقدار است.
برای تولید لوازم روزمرهی زندگی نیز مقدار قابل ملاحظهای آب مورد نیاز است و برای تولید مواد غذایی و خوراکیها نیز آب مصرف میشود. به این چند عدد دقت کنید؛ برای کشت نیمکیلوگرم برنج بین ۱ تا 5/2 مترمکعب آب مصرف میشود که از مصرف آب هفتگی یک خانوادهی متوسط بیشتر است؛ برای کشت یک کیلوگرم گندم، ۹۸۰ لیتر آب و برای رشد یک کیلوگرم سیبزمینی، ۴۹۰ لیتر آب لازم است؛ برای تغذیهی گاو و گوسفند و هر آنچه که در انتها به تولید مواد گوشتی و لبنیات منتهی میشود، میزان مصرف آب ارقام غیرقابل تصوری است. برای تولید یک همبرگر صدگرمی 3/11 مترمکعب آب و برای یک لیتر شیر بین ۲ تا ۴ مترمکعب صرف تهیهی خوراک دام میشود. بنابراین برای تولید یک کیلوگرم پنیر ۵ مترمکعب آب لازم است.
اگر فکر میکنید که زنبیل خریدتان از همیشه سنگینتر شده شاید بهتر است که بستهی شکر را در مغازه جا بگذارید. برای تولید یک کیلوگرم شکر، ۳۰ مترمکعب آب مصرف شده است. فکر میکنید چگونه میتوان این همه آب را از مغازه تا خانه حمل کرد؟
حالا باید دید میزان آب برای تولید یک وعده غذا چقدر است؟ ۹۵ لیتر برای برنج مصرفی در یک وعده؛ ۱۵۰ لیتر برای نان یک ساندویچ یا تکه نانی در کنار سفره؛ ۴۹۰ لیتر آب برای املت با دو عدد تخممرغ یا برای یک ظرف سالاد کوچک؛ ۱۵۰۰ لیتر برای یک بستنی و ۲۰۰۰ لیتر برای یک وعده گوشت آب مصرف میشود. اگر مذاق شما شیرینپسند هم هست، بد نیست بدانید برای هر قاشق شکر که در فنجان قهوه میل میکنید، پنجاه فنجان آب لازم است. رشد نیشکر مستلزم آب زیادی است اما نه به اندازهی قهوه. برای یک فنجان قهوه ۱۴۰ لیتر معادل با ۵۹۲ فنجان آب لازم است و هزاران مثال دیگر که از دید ما پنهان هستند.
غفلت، نتیجه یکی از تضادهای دردناکی است که بدون آگاهی و تنها به صرف عادت به آن دچار شدهایم. مانند غفلت از این که به همان اندازه که در به هم ریختن طبیعت ماهر هستیم، از عقوبت این به هم ریختگی گریزانیم.
وقتی رودخانهها میخشکند، غلات هم میمیرند؛ تالابها میمیرند؛ سیل نزدیک میشود؛ مهندسین بیشتر بتن مصرف میکنند؛ برای یافتن آب به تکاپو میافتیم و چارهای جز دوبارهاندیشی نداریم. بنابراین قبل از این که شرایط غیرقابل بازگشت شود، جامعه باید برای بقای خود راهی بیابد. نمایش مرگ آبها شروع شده؛ مرگ پناهگاه طوفانها در شمال نیجریه؛ مرگ زمینهای نیمه مردابی انگلستان؛ مرگ سلامتی پسرک ده ساله هندی که آب آلوده زانوهای او را به هم چسبانده بود؛ مرگ آبهای زیرزمینی که هیچگاه با آب باران جبران نمیشوند؛ مرگ جشنوارههای ماهیگیری در سیلابهای طبیعی که سدها مانع حرکت آزاد ماهیها هستند، مرگ دهکدههای سیستان که بعد از خشکشدن هیرمند و هامون زیر طوفانهای شن انباشته شدند؛ مرگ تالابهای مدن، بزرگترین شبکهی مرداب خاورمیانه؛ مرگ دریاچهی آرال، چهارمین دریاچهی بزرگ نمک دنیا در آسیای مرکزی به دست استالین؛ مرگ شیر مادران و ریهی نوزادان که در سکوت و بیرحمی نمکِ شورهزارهای قرهقوم محصور شدهاند و هزاران قربانی دیگر که همگی به دستان ما و به خاطر خودخواهیهای ما از بین رفتهاند.
وقتی رودخانهها میخشکند، غلات هم میمیرند، تالابها میمیرند، سیل نزدیک میشود، مهندسین بیشتر بتن مصرف میکنند، برای یافتن آب به تکاپو میافتیم و چارهای جز دوبارهاندیشی نداریم.
همه توافق داریم که دسترسی به آب از حقوق اولیهی انسانی است، بنابراین آب نباید به سمت پول جاری شود. برای استفادهی صحیح از آبها باید بینش تازهای پیدا کنیم. تلقی کنونی در مصرف آب که به هر قیمتی آب را از طبیعت به داخل لولههای فلزی بفرستیم، باید متحول شود. باید یاد بگیریم که با چرخهی آب همراهی کنیم، نه این که آن را جابهجا کنیم. باید بدانیم و بفهمیم که موظف هستیم آب را به طبیعت برگردانیم. طبیعت خود به خود از مناطق ماهیگیری نگهداری میکند؛ در مقابل سیل و خشکسالی زمین را حفاظت میکند؛ آلودگیها را پاک میکند. آب برای آبیاری به دشتها میآورد و مناطق توریستی را تازه نگه میدارد. اما نظم و سلامت این سلسله نباید متلاشی شود. اخلاق جدید میگوید که «باید با هر ذرهی طبیعت همکاری کرد» و لازمهی آن یافتن راههایی است که آب را بدون انهدام طبیعت ذخیره کنیم؛ رودخانهها، تالابها و دریاچهها را دوباره اشباع کنیم؛ و در غنای آنها، آب را بدون این که کسی تشنه بماند، بدون جنگ بر سر آب، به اشتراک همگانی بگذاریم. قبل از این که رودخانهها تماماً خشک شوند، باید عجله کنیم.
خوشبختانه در نقاطی از دنیا تحولات به سمت روشهای قبل از انقلاب صنعتی در حال وقوع است. در دشتهای هندوستان آبهای باران موسمی را به آبخیزها میریزند. بارانگیری در ماچاکو کویر را آباد، مردم را سیر و سیلوها را پر از غله کرده است. در لسآنجلس کف خیابانهای آسفالت را به سطوح متخلخلی تغییر میدهند تا باران را در خود بگیرد، سیلها را ناپدید کند و برای شهر آب بیندوزد. در اروپا روشهای بارانگیری در شهرها اجرا میشود. در عراق اهالی بینالنهرین به تالابها برمیگردند تا سدهای صدام را پایین بیاورند، کانال زهکشی را مسدود کنند و تالابها را دوباره بسازند. در هر حال سیاست هرچه میخواهد باشد، آب منتظر نمیماند.
مراجع:
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام دوهفتهنامهی دانشجویی «داد» کلیک کنید.