محمدجواد هاشمی/ دبیر مطالعات محیط زیست/ دانشجوی کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف
ایران با قرارگیری در نوار بیابانی نیمکرهی شمالی، در گروه مناطق کمباران جهان قرار میگیرد و از این رو تنوع زیستی و گسترش جوامع بشری در این سرزمین تحت تأثیر مستقیم نوسانهای بارش قرار دارد. پژوهشهای اخیر نشان داده است که از زمان شکلگیری اولین تمدنها در فلات ایران، یعنی از حدود پنجهزار سال پیش تا به امروز، پیدایش و افول تمدنها در سرزمین ایران با شرایط اقلیمی و میزان بارش ارتباط مستقیم داشته است. این ارتباط تا به حدی اثرگذار و تنگاتنگ بوده که برخی از بزرگترین فرمانروایان این سرزمین از خداوند میخواستند تا ایران را از خشکسالی در امان نگاه دارد.
در طول تاریخ دانشمندان ایرانی بهترین راهحلها را برای بحران آب پیدا کردهاند. سرامد همهی آنها هم دانشمند سدهی پنجم هجری قمری ابوبکر محمد بن حسن کرجی بوده است. کسی که هم دورهی بوعلی سینا، ابوریحان بیرونی و زکریای رازی بوده و نویسندهی جملهی «کروی بودن زمین» است. کرجی پانصد سال قبل از گالیه و کپلر و ششصد سال قبل از نیوتن با اطمینان و دانش کامل، بدون حضور در دادگاه تفتیش عقاید در اولین جملهی فصل اول کتاب «انباط المیاء الخفیه» که ترجمهی فارسی آن میشود «استخراج آبهای پنهانی» نوشته بود: «پس از این میگوییم، زمین با تمام کوهها و دشتها و پستیها و بلندیهایش کروی شکل است».
اما کمتر کسی از او چیزی شنیده و جالب است بدانیم تخصص اصلی او ریاضیات، مهندسی آب و هیدرولوژی (آبشناسی) بوده است. کتاب «استخراج آبهای پنهانی» مرجع کاملی است که اصول اولیهی مهندسی آب را توضیح داده. جریانات آب، منابع آبی و محاسبات مورد نیاز برای ساختن قنات، سطح تراز و بعضی از اصول دیگر نقشهبرداری در این کتاب وجود دارد و حتی تقسیمبندی منابع آب در آن طوری است که به نوعی منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر آب قابل درک است و در این کتاب میتوان نتیجه گرفت برداشت بیرویه از منابع تجدیدپذیر توانایی ایجاد بحران را دارد.
قرن چهارده هجری در ایران علاوه بر اتفاقات سیاسی و اجتماعی فراوان، یک اتفاق مهم دیگر را نیز در خود جای داده است؛ در این قرن با بهبود وضعیت اقتصادی، ایران کمکم شروع به صنعتیشدن کرد، تعداد کارخانهها روز به روز افزایش پیدا کردند، جمعیت مردم زیاد شد و نیاز به آب و غذا در ایران فزونی یافت. با ورود علم مهندسی و فناوریهای جدید، ایرانیانی که در طول تاریخ همواره زندگی خود را بر مبنای خشکی و کمیِ آب بنا کرده بودند، امکان استفاده از آبهای زیرزمینی را با کمک حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق آن هم در تعداد بسیار و استفادهی شدید از آبهای سطحی به واسطهی ساخت سدها و تونلهای انتقال آب پیدا کردند. با شروع دههی بیست تا قبل از سال پنجاهوهفت در ایران نوزده سد به بهرهبرداری رسیده بود و بعد از آن تا کنون تعداد سدهای ایران به حدود 175 سد رسیده است.
اولین تونل انتقال آب بین حوضهای در ایران در سال 1333 با نام تونل کوهرنگ یک به بهرهبرداری رسید. بعد از انقلاب اسلامی، به ترتیب تونلهای کوهرنگ دو و سه، قمرود و گلاب به بهرهبرداری رسیدند و همچنین طرحهای بهشتآباد و ونک-سولقان نیز وارد فاز اجرایی شدند اما به دلیل مشکلات زیستمحیطی فعلا متوقف ماندهاند.
مشکلات فعلی کمبود آب هم در ایران با این طرز تفکر کاملا قابل درک است، دولتها و حکومت به جای انجام کارهای سخت، اما اصولی و علمی به دنبال جراحیها و قرصهای غیر علمی و زودبازده بودند و هستند تا مشکلات کمبود آب را حل کنند.
در نگاه اول حفر چاه، احداث سد و انتقال آب بین حوضهای به نظر راه مناسبی برای جبران کمبود آب در مناطق کمآب به نظر میآید، اما متاسفانه با اجرای این پروژهها فرهنگ مصرف آب در ایران نیز تغییر کرد؛ مردمی که در طی قرنها با مصرف کم آب زندگی کرده بودند، ناگهان در طی چند دهه به یکی از پرمصرفترین مردم جهان تبدیل شدند. زیرا اجرای طرحهای سازهای اعم از حفر چاه، احداث سد و تونلهای انتقال آب متاسفانه بدون مکانیزم کنترل مصرف و بدون ترویج فرهنگ صرفهجویی انجام گرفت که این خود باعث مصرف بیشتر آب شد. به طور کلی و با توجه به نظر کارشناسان برای حل کمبود آب در یک منطقه باید گامهایی را برداشت که به ترتیب اولویت عبارتند از: مدیریت منابع آبی، مدیریت و کنترل مصرف آب، بازچرخانی و تصفیه آب و فاضلاب و در گام آخر اجرای طرحهای سازهای.
فکر کنید شخصی دارای اضافه وزن شدید است و به پزشک مراجعه میکند، پزشک به او توصیه میکند که ورزش کند و رژیمهای خاص غذایی داشته باشد تا بعد از سپریشدن مدتی به وزن دلخواه برسد، اما آن فرد چاق که علاقهای به ورزشکردن ندارد و نمیتواند نخوردن غذا را تحمل کند، بدون توجه به توصیهی پزشک، برای حل سریع مشکل خود به دنبال قرصهای لاغری و جراحی میرود که شاید در کوتاهمدت مشکل خود را حل کرده باشد. اما در طولانیمدت گرفتار مشکلات زیاد خواهد شد. مشکلات فعلی کمبود آب هم در ایران با این طرز تفکر کاملا قابل درک است؛ دولتها و حکومت به جای انجام کارهای سخت، اما اصولی و علمی به دنبال جراحیها و قرصهای غیرعلمی و زودبازده بودند و هستند تا مشکلات کمبود آب را حل کنند. علاوه براین باید به توسعهی نامتوازن اقتصادی و صنعتینبودن اقتصاد کشور و نبود قوانین شفاف در حوزهی حکمرانی آب نیز اشاره کرد.
کرجی در بغداد با حمایت خلیفه عباسی سالها تحقیق و نگارش میکرد. وی با ضعیفشدن خلافت وقت عباسی به طبرستان مهاجرت کرد اما در مقدمهی کتاب شاهکارش به نام «استخراج آبهای پنهانی» نوشته: «چون به سرزمین عراق وارد شدم و مردم آن دیار را از کوچک و بزرگ دوستدار دانش دیدم، دریافتم که دانش و اهل دانش را بزرگ و محترم میشمارند. در مدتی که درآنجا بودم تصنیفی در حساب و هندسه پرداختم. سرانجام وقتی به سرزمین جبل (مازندران) بازگشتم، مطالبی که از اوضاع عراق تصنیف کرده بودم در جبل گم شد و ناپدید گشت؛ شعلهی اشتیاق تصنیف فرونشست و طبع آماده به تالیف فروافسرد.»
معمولا نویسنده در مقدمهی کتاب محتوای کلی مطالب را مینویسد و اگر این چنین باشد شاید بتوان گفت برای حل بحران آب در ایران باید ابتدا مشکل بزرگ فرهنگی در ایران حل شود؛ مشکل فرهنگی که باعث میشود مدیران ایرانی بحران را نپذیرند و درپی راهحلهای کوتاهمدت باشند. افسوس که هنوز هم داستان کرجی در ایران تکرار میشود و اگر او امروز هم به ایران میآمد بعید نبود با همان رفتار روبرو شود. شاهد این مطلب هم رفتاری است که با بسیاری از نخبگان علمی در ایران شده است.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام دوهفتهنامهی دانشجویی «داد» کلیک کنید.