ویرگول
ورودثبت نام
ماه‌نامه‌ی دانشجویی «داد»
ماه‌نامه‌ی دانشجویی «داد»
خواندن ۴ دقیقه·۶ سال پیش

بحران آب

سعید ربیعی/ دانشجوی رشته‌ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر

کمبود شدید آب و عدم مدیریت صحیح منابع آبی کشور با توجه به خشکسالی‌های اخیر، احساس نیاز جدی برای مدیریت جدید و روی‌آوردن به مکتب فکری جدید در حوزه‌ی مدیریت آب و منابع طبیعی را بیش از گذشته به‌وجود آورده‌است. سازمان محیط زیست کشور که متولی حفظ منابع طبیعی است، به سبب شرایط فوق‌العاده حساس آب می‌بایست در این زمینه تلاش‌های جدی به کار می‌بست تا کشور را از بحران کم‌آبی نجات دهد. بحران کم‌آبی، جدی‌ترین خطری است که حیات کشور را به خطر انداخته‌است و طبق پیش‌بینی‌های اخیر، کمتر از سه‌ دهه تا بی‌آبی کامل فاصله داریم.

احساس خطر در این زمینه باعث شد سازمان محیط زیست از «کاوه مدنی» در این زمینه کمک بخواهد. او استاد مدیریت منابع آب و محیط زیست امپریال کالج لندن، متخصص جهانی حفظ منابع آب و نایب رئیس مجمع محیط زیست سازمان ملل متحد است.

کاوه مدنی تحصیلاتش را پس از اخذ مدرک کارشناسی رشته‌ی عمران دانشگاه تبریز، در دانشگاه لوند سوئد و در رشته منابع آب ادامه داد. سپس برای اخذ مدرک دکترا در رشته‌ی مهندسی عمران محیط زیست، راهی کالیفرنیا شد و دوره‌ی پسادکتری را همان‌جا در رشته‌ی اقتصاد و سیاست محیط زیست سپری کرد.

صاحب‌نظران حوزه‌ی آب و محیط زیست در جهان، کاوه مدنی را به دلیل نقش مهم وی در تلفیق نظریه‌ی بازی‌ها و تحلیل تصمیم‌گیری بر مبنای مدل‌های مدیریت منابع آب می‌شناسند. ضمن این که او چهره‌ی نوین مهندسی عمران آمریکا، دانشمند برجسته‌ی جوان در علوم زمین و جایزه‌ی تحقیقاتی والتر هوبر را از انجمن مهندسان عمران آمریکا دریافت کرده‌است.

او در سال‌های اخیر تلاش‌های زیادی در جهت واکاوی سیاست‌ها و راهبردهای غلط اخذ شده در حوزه‌ی مدیریت آب و منابع طبیعی کشور داشته و به بهبود این راهبردها و تبیین سیاست‌های جدید در زمینه‌ی حفظ آب کشور اهتمام داشته است.

همه‌ی این تلاش‌ها، عناوین و اعتبارات، ریاست سازمان محیط زیست را مجاب کرد که از وی برای حفظ منابع آب کشور به طور جدی‌تری کمک بگیرد. به همین جهت از وی دعوت کرد به کشور بازگردد تا در این زمینه کشور را از بحران بی‌آبی نجات دهد.

کاوه مدنی بازگشت خود به ایران را اینگونه توصیف می‌کند:«من برای تصمیم بازگشت به ایران و آزمایش این فرصت دلایل مهمی داشتم و حتی شانس کم برای موفقیت، بازگشت را توجیه می‌کرد اما خیلی زود نتایج این آزمایش و تنگناهای موجود برای کمک به کشور نمایان شد.»

کاوه مدنی به کشور برگشت تا مسیر برای همه نخبه‌هایی که رفته‌اند باز شود اما محدودیت‌ها برای او بیشتر از چیزی بود که پیش‌بینی می‌کرد.

نقض حریم شخصی افراد که در کشور ما به صورت سیستماتیک یا قانونی‌شده یا در حال قانونی‌شدن هست، اولین ابزاری بود که برای فراری‌دادن کاوه مدنی به‌کار گرفته‌شد.

بلافاصله بعد از ورودش به ایران، بدون اجازه‌اش، اکانت‌های شبکه‌های اجتماعی او چک و ایمیل‌هایش بررسی می‌شوند. با تمام این مسائل و نقض آشکار حریم شخصی اش، او پا پس نمی‌کشد و خود را برای کار بزرگی که قرار است در کشور انجام دهد آماده کرده‌است. با حکم ریاست سازمان محیط زیست، او به سمت معاونت بین‌الملل، نوآوری و مشارکت فرهنگی-اجتماعی منصوب شد.

کاوه مدنی برنامه‌های صد روزه برای پیش‌برد اهدافش در سر داشت. برنامه‌ی صد روزه‌ی دوم او که به پویش «بی زباله» معرفی شد، تا حدودی باعث شد تا همه برای بهبود چالش‌های محیط زیستی کشور، عادت کنند که از خودشان شروع کنند. قرار بود از سنگ‌ریزه‌ها شروع کنیم تا بعدا نیازی به بلند‌کردن صخره‌ها نباشد. باز هم عده‌ای حسب عادتشان سعی کردند در اجرای همین برنامه‌ای که به سود جامعه و کشور بود، بایستند و سنگ‌اندازی کنند. کاوه مدنی در این رابطه گفت:« سنگریزه‌ها بر سنگ‌اندازی‌ها پیروز می‌شوند.»

حقیقتا این پرسش برای همه‌ی ما مطرح است که دلیل مقاومت در برابر برنامه‌های اجتماعی با شانس موفقیت بالا چیست؟ این انگیزه از کجا شکل می‌گیرد که باعث شده عده‌ای از مسئولین در برابر نخبگان جوان بایستند و مسیر را فقط برای کسانی که ژن خوب دارند، باز کنند؟ ایجاد حس عدم اعتماد بین پژوهشگران و مدیران جوان و نخبگان برجسته‌ی ملی که بجز شایستگی، ابزار دیگری برای پیشرفت ندارند، کدام حس را در مسئولین ارضا می‌کند؟ کاوه مدنی جمله‌ی جالبی گفت:« من خودم بودم، خودی نبودم!» نخبگان اگر در کشور بمانند و بخواهند اتفاق مثبتی را شکل بدهند، با انواع و اقسام سنگ‌اندازی‌ها مواجه می‌شوند و به بدترین حالت ممکن با آن‌ها برخورد می‌شود. حال آنکه اگر ساختار اقتصادی کشور فراگیر بود و نه استثماری، هر یک از آنها می‌توانستند با شکوفاسازیِ استعدادهای خود، به حرکت کشور در مسیر توسعه‌یافتگی سرعت ببخشند.

به کاوه مدنی اتهام جاسوسی زده شد. اتهام جاسوسی برای انگلیس و امریکا! در واقع کاوه مدنی به‌همراه سایر فعالان محیط زیستی به اتهام جاسوسی دستگیر شد و چند وقت بعد هم انتشار تصاویر شخصی اش، یعنی همان نقض حریم شخصی که ابتدای ورودش به کشور با آن مواجه شده بود، دستاویز عده‌ای قرار گرفت تا به خیال خود این‌گونه اتهام واهی جاسوسی را به‌جا بدانند.

به قول دکتر صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، کاوه مدنی درس عبرتی شد برای سایر نخبگانی که قصد برگشت به کشور را داشتند.

برای ورود به کانال پیام‌رسان تلگرام دوهفته‌نامه‌ی دانشجویی «داد» کلیک کنید.

کاوه مدنیسیاست داخلیمحیط زیستآبنخبگان
نخستین گام، آگاهیست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید