علی بهرامی ثانی/ دانشجوی دورهی کارشناسی رشتهی مهندسی و علم مواد دانشگاه صنعتی شریف
«گذارهای محتمل» عنوانی است که عبدالعلی رضایی، سردبیر ماهنامهی مشق فردا، برای دومین شمارهی این ماهنامهی سیاسی-فرهنگی انتخاب کرده است. در نگاهی ابتدایی به جلد این شماره، شاید متوجه شش تکهشدن طرح جلد و ارتباطش با محتوای نشریه نشوید، اما اگر خواننده نکتهبینی باشید با خواندن «مشق اول»، به عنوان مقدمه و نگاهی به فهرست مطالب، به رابطهی طرح جلد و عنوان این شماره پیمیبرید. مشق فردا نام بخشهای گوناگون خود را با واژهی مشق میسازد؛ مثلا سرمشق، مشق سیاست و ....
در سرمشق، مهدی دریسپور، مدیرمسئول مشق فردا، به مفهوم گذارهای محتمل پرداخته است؛ مقدمهای را ارائه میدهد و سوالاتی را مطرح میکند که بیش از پیش خواننده را در فضای این شماره قرار دهد. در مشق سیاست سعید حجاریان، در اولین مقالهی تفصیلی این شماره به گفتمانهای امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران میپردازد و این گفتمانها را در سه دوره به گفتمانهای بسطمحور، حفظمحور و رشدمحور تقسیم میکند. وی گفتمان بسطمحور را مولود انقلاب، گفتمان حفظمحور را فرزند جنگ و گفتمان رشدمحور را فرزند سازندگی معرفی میکند؛ او سپس به گفتمانهای امنیت ملی در روسیه، چین، عراق، ژاپن و آلمان میپردازد و نگرشی تأملبرانگیز از گفتمانهای موجود در هر یک از این ملتها، به خواننده میدهد. در نهایت وی مقالهی خود را با سه پاسخ به پرسش «چه باید کرد؟» به پایان میرساند. در پایان مقاله حجاریانْ نوید انتشار کتابی را داده که برای علاقهمندان به قلم وی خبری مسرتبخش است؛ کتاب «خاطرات و تأملات» به قلم حجاریان که در دست انتشار است.
در همین مشق، علیرضا علویتبار، به نحوهی مشارکت روحانیت در نظام حکمرانی ایران پرداخته است. او در ابتدای مقالهاش به مفاهیم روحانیت و صنف در ایران و تمایزشان در تعریف پرداخته است. سپس به عنوان مقدمهی استدلال، پیشینهای از روحانیت ارائه میکند. به عنوان یک فرض استدلال میگوید: «مردمسالاری مناسبترین روش ادارهی عمومی است». در نهایت حضور انحصاری روحانیت در قدرت را مغایر مردمسالاری معرفی میکند، و همچنین خاطرنشان میکند که خواهان حذف آنها از عرصهی عمومی نیست، بلکه معتقد است روحانیت به مثابهی یک صنف، در چارچوب قواعدِ رفتار مسالمتآمیز و مردمسالارانه، میتواند به عنوان یک نهاد مدنی در عرصهی عمومی فعالیت کند.
تحلیلگر ارشد روابط بینالملل و معاون پیشین وزارت امور خارجه، محسن امینزاده، مقالهای مفصّل در خصوص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دورههای مختلف ریاست جمهوری ارائه کرده است. امینزاده در این مقاله از ظرفیتهایی درروابط خارجه که عملیاتی شدند و آنها که هیچگاه اجرایی نشدهاند سخن میگوید، و دورهی اصلاحات را بهترین دوره در دیپلماسی ایران معرفی میکند؛ همچنین آفت دیپلماسی ایران را ضعف سیاست خارجهی دولت احمدینژاد معرفی میکند؛ ضعفی که سبب شد سیاست خارجه در منطقه به نهادهای نظامی واگذار گردد. ادامهی این ضعف در روابط خارجه، یعنی حضور افراد بیکفایت و ناتوان در دیپلماسی، گریبانگیر دولت روحانی نیز بوده است و نمودش را در این میتوان دید که کشوری همانند روسیه، به جای ارتباط با وزارت خارجه، در اکثر اوقات به صورت مخفیانه، با نظامیان کشور در مورد دیپلماسیهای گوناگون منطقهای مذاکره میکند. نویسنده اقتدار سیاسی ایران را در گرو اقتدار اقتصادیاش معرفی میکند و تأکید میکند که میبایست از خلاءها و فرصتهایی که در منطقه موجود است نهایت استفاده را برد تا بتوان به اقتدار لازم در تمامی جوانب دست یافت. در آخرین مشق سیاست، جواد حیدری، با نگاهی از «نیگل» به سراغ مشروطه میرود. نیگل نگاهی اخلاقی به مشروطهخواهی دارد. از این رو حیدری ابتدا تعریفش را از اخلاق میگوید و مشروطهخواهی برابریطلبانه را معرفی میکند.
در مجموع مهمترین نکتهای که پیرامون این ماهنامه به چشم میخورد این است که به جای انتخاب قالبهای ژورنالیستی جهت جذب مخاطب به هر شیوهای، انتقال درست و کامل محتوا در قالبی ساده و اصطلاحاً تخت را هدف قرار داده است.
در مشق مردم، حسین کمالی به مقولهی دینداری پس از انقلاب اسلامی میپردازد. اولین موردی که در خوانش این مقاله ممکن است شما را اذیت کند، آن است که این مقاله بر خلاف دیگر مقالات این شماره به اندازهی کافی روان نیست؛ اما اقتضای مفهوم را نیز نباید نادیده گرفت. کمالی در این مقاله به تغییرات دینداری در جامعه میپردازد.
سعید مدنی، پژوهشگر مسائل اجتماعی، در این شماره مقالهای در زمینهی نسبت فساد و جامعهی مدنی نگاشته است. او پس از مشخصکردن تعریف خود از فساد و جامعهی مدنی، میگوید که دولتها به تنهایی در مبارزه با فساد موفق نیستند، و آنها را نیازمند یک جامعهی مدنی جهت پیشبرد این مبارزه میداند. در نهایت نیز حکمرانی خوب را نتیجهی همکاری دولت با بخش خصوصی و جامعهی مدنی معرفی میکند. سعید مدنی در تمامی سخنانش در این مقاله آمارها و مقالاتی را به عنوان مأخذ سخنانش معرفی میکند که رجوع به آنها قطعا ارزشمند است.
پژوهشگر مطالعات زنان، مینو مرتاضی، نگاهی به گفتمانهایی انداخته که زنان تا به این جا پشت سرگذاشتهاند. وی بهترین دورانِ رسیدگی و اهمیتقائلشدن برای زنان را دوران اصلاحات معرفی میکند و در انتقادی به وقایع پس از انقلاب، به شرح برخی از عدمکفایتهای مسئولان میپردازد و برخی از ریشههای این بیکفایتیها را نیز نام میبرد.
نویسندهی کتاب «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران» که وعدهی انتشار جلد دوم کتابش هنوز محقق نشدهاست (!) به خصوصیسازیهایی اشاره کرده است که در دوران رفسنجانی آغاز شد و در دوران احمدینژاد به حد اعلی رسید. احمدی امویی، در گفتوگویی با حسین مرعشی، کارآفرین و سیاستمدار، به خصوصیسازی یا آزادسازیهای دوران رفسنجانی میپردازد و آنان را با دوران احمدینژاد مقایسه میکند. مرعشی، که رئیس دفتر هاشمی در دوران ریاستجمهوریاش نیز بوده است، میگوید: «آقای هاشمی به رغم آنکه سیاست آزادسازی را دنبال میکرد، در عمق ذهنش گرایش به سیاستهای چپ داشت که در مواقع خاص خود را نشان میداد. اما آنهایی که از نزدیک ایشان را نمیشناختند فکر میکردند اینطور نیست».
«مشق دیگر»، شامل دو مقالهی ترجمهشدهی اقتصادی است که نخستین آنها را مشتاق حسینخان، استاد اقتصاد دانشگاه لندن، در مورد دموکراسی پایدار در کشورهای درحالتوسعه نوشته است. وی نگاه دقیقتری را به باندها در کشورهای درحالتوسعه طلب میکند و از دموکراسی در مسائل گوناگون سخن میگوید. او استدلال میکند که حکومتها و بازارها در کشورهای در حال توسعه و پیشرفته عملکردی متفاوت دارند و کشورهای درحالتوسعه شدیداً تحت نفوذ باندهای حامی-مشتری هستند. «توماس پیکتی» در دومین مقالهی ترجمهشده از این مشق، با ارائهی آمارهای گوناگون در مورد ثروت و خصوصیسازی و روشهای مختلف اجرای آن در چین و روسیه، به گذار از کمونیسم به سرمایهداری پرداخته است. وی همچنین اهمیت نقش نهادها، سیاستها و مسلکهای سیاسی و اجتماعی را در شکلدادن به نابرابریها طرح میکند. در آخرین بخش نشریه (مشق تاریخ)، محمدعلی اکبری، دولت را عامل توسعه دانسته و میگوید تنها یک دولت مقتدر میتواند فاصلهی ایجادشده با کشورهای توسعهیافته در ایران را پوشش دهد. در نهایت نیز نقش جامعهی مدنی را در همراهی پررنگ نشان میدهد.
در مجموع مهمترین نکتهای که پیرامون این ماهنامه به چشم میخورد این است که به جای انتخاب قالبهای ژورنالیستی جهت جذب مخاطب به هر شیوهای، انتقال درست و کامل محتوا در قالبی ساده و اصطلاحاً تخت را هدف قرار داده است؛ نکتهای که باعث شده مقالاتی طولانی و تحلیلی از صاحبنظران گوناگون در صفحات دیده شود.
برای ورود به کانال پیامرسان تلگرام دوهفتهنامهی دانشجویی «داد» کلیک کنید.